پیشنهاد‌های مهدی کشاورز (٢,٩٠٢)

بازدید
٥,٠٤٧
تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

سلام بر تو ای هموطن همدردی من را هم بپذیر چیست دردی فرساینده تر از غم از دست دادن فرزند؟ فرزندی که یک عمر با خون دل پروراندی، همان گل نوشکفته ای که ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

ابرمرد

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

"درفش گیاه" درفش گیاه نام یک سرده از راسته قاشق واش سانان است. درفش گیاه یا آنتوریوم، یک گیاه ناآشنا و شگفت استوایی است با برگ های قلب سان کلفت به رن ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

"درفش گیاه" درفش گیاه نام یک سرده از راسته قاشق واش سانان است. درفش گیاه یا آنتوریوم، یک گیاه ناآشنا و شگفت استوایی است با برگ های قلب سان کلفت به رن ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

ناآشنا، ناشناخته، بی کاربرد، ناهنجار

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

" نخشید" نام پارسی این گیاه خانگی است. رشته درخشان

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

نخشید نام پارسی گیاه آگلونما. رشته درخشان

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

بهر ه ها، بهرگان، سودبخشی، سودمندی، سوددهی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

"لوکَژ" لوکژ، نام پارسیِ گیاه پتوس است. لوک در زبان مردم سیستان به گیاه پیچک و عشقه ( داردوست ) گفته می شود؛ گیاه پتوس نیز به خاطر همانندی به پیچک ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

"لوکَژ" نام پارسی گیاه پتوس است. لوک در زبان مردم سیستان به گیاه پیچک و عشقه ( داردوست ) گفته می شود؛ گیاه پتوس نیز به خاطر داشتن شاخه های کژ، در پا ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

گیاه آلیوم ( alium ) در زبان پارسی و گویش های رشته کوه زاگرس با نام والَک و والک ستاره ای شناخته می شود. والَک که با نامهای تره کوهی و سیر کوهی نیز ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

والَک که با نامهای تره کوهی و سیر کوهی نیز شناخته می شود گیاهی خوراکی از سرده ی سیرهاست. واژه والک اینگونه می نماید که برگرفته از واژه ی برگ، بلگ، و ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

شکنجه و آزار

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

"واهَنگ" واج آهنگ، وازآهنگ، واهنگ. واهنگ واژه ای پیشنهادی ست به جای [لهجه]. آهنگِ واجیدن، آهنگ سخن گفتن = واهنگ

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

آهنگ، واهنگ، واج آهنگ، وازآهنگ، واجنگ، وازنگ، واهنگ. شاید واژه ی "واهَنگ" بهترین واژه به جای لهجه باشد. واهنگ= آهنگِ سخن گفتن، آهنگِ واجیدن. وا ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

انبارک

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

" الماسواره" الماسواره ( یا الماس گونه ) از واژه الماس و واره ( پسوندی مانند "سا" به معنی شبیه و مانند ) ساخته شده است. واژاک یااصطلاح الماسواره یا ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

الماسواره ( یا الماس گونه ) از واژه الماس و واره ( پسوندی مانند "سا" به معنی شبیه و مانند ) ساخته شده است. واژاک یااصطلاح الماسواره یا شبه الماس ، ا ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

سیم پیچ، کلاف پیچه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

کمبودها، کاستی ها

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

"تَف سنج" گونه ای دماسنجِ سنجش از دور است که برای اندازه گیری دمای جسمهای دور به کار می رود. تفسنج یا دماسنج فروسرخ دمای اجسام را تا دمای اتاق با در ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

شبتاب ماده ای ست که پس از برخورد یک برانگیزنده یِ ( تحریک کننده ) پرانرژی مانند پرتو فرابنفش، پرتو ایکس و گاما، باریکه ی الکترونِ پرشتاب و. . . به ا ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

چشم بین، چشمبین، چشبین. نور مرئی = نور چشمبین، نور روشن، از سرخ تا بنفش

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

نور دیدپذیر نور چشم بین نور بینایی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

برانگیزنده

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

برانگیزنده

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

و همچنین "تاسیک" تاس پسوند نسبت "ایک" که در زبان پهلوی کاربرد داشته و اکنون نیز در چند واژه دیده می شود مانند نزدیک، تاریک و. .

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

دادخواهی ها

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

زدو بند کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

زدو بند، زدو بند کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

کارزار، تازش

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

آگهی نامه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

گزینندگی، گزینشگری

پیشنهاد
١

کارزار گزینشگری

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٨

اقدام به . . . کردن؟!!! کارواژه ی [اقدام به . . . کردن] شاید در هر گزاره ای ( جمله ای ) که به کار می رود کارواژه ای بیهوده بوده و تنها کارایی اش دراز ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

اقدام به . . . کردن؟!!! کارواژه ی [اقدام به . . . کردن] شاید در هر گزاره ای ( جمله ای ) که به کار می رود کارواژه ای بیهوده بوده و تنها کارایی اش دراز ...

پیشنهاد
٠

واژه ی [اقدام به] شاید در هر گزاره ای ( جمله ای ) که به کار می رود واژه ای بیهوده بوده و تنها کارایی اش دراز کردن گزاره است: نیروهای دشمن اقدام به تی ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

واژه ی [اقدام به] شاید در هر گزاره ای ( جمله ای ) که به کار می رود واژه ای بیهوده بوده و تنها کارایی اش دراز کردن گزاره است: نیروهای دشمن اقدام به تی ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

فراز و نشیب زمین = عوارض زمین

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

"رسیدن" به جای [منتهی شدن]: این راه به دریا منتهی می شود. این راه به دریا می رسد.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

رسیدن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

گستردگی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

پیوند افزایی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

انگیزه افزایی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

استان مرکزی ( با میانِگی شهر اراک ) نه در مرکز و میانه ایران است و نه مرکز و پایتخت بوده، فقط از روی اینکه زمانی بخشی از استان مرکز یعنی تهران بود، ا ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

داروی روان کننده شکم و روده، داروی شکم کار کن. وارونه اش داروی شکم سفت کن.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

مردم شهر انار در استان یزد به جای عُمر، " زاد" هم می گویند.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

مردم شهر انار در استان یزد به انعام "شاگردونی" می گویند.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

"بالابود" من ماهانه بیست وپنج میلیون درآمد و بیست میلیون هزینه دارم، [پنج تومن اضافه اش را پس انداز می کنم]. [پنج تومن بالابودش را پس انداز می کنم].

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

بالابود