پیشنهاد‌های مهدی کشاورز (١,٩٢٤)

بازدید
٢,٦٥٣
تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

با، به یاریِ، به دستِ، در پیِ، برای، از برای. با میانجیگری

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٠

با، به یاریِ، از سویِ

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

با، از راهِ، از سویِ، به یاریِ، به دستِ

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

با، به یاریِ، از سویِ

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

والا تیمسار

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

تیمسار

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

درود ُ سپاس "کاوَک" کاوک بجای واژه سینوس در کالبدشناسی ( آناتومی ) کاوک کوتاه شده واژه "کاواک" است به چم گودال، چاله، پوک، میان تهی و آشیانه بن کنون ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

"دهلیز" دهلیز = راهرو یا دالان سرپوشیده، راهرو میان در و خِرَند ( حیاط ) در خانه های پیشین پیاده به دهلیز کاخ اندرون / همی رفت بهرام بی رهنمون. فردوس ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

"کاوَک" کاوک بجای سینوس در کالبدشناسی ( آناتومی )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

نگریستنی، نگاه پذیر

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

سنجیدنی، سنجش پذیر

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

ترابرپذیر [در زمینه کالاها] واگیردار [در زمینه بیماریها]

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

استوار، درست، باورپذیر،

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

بایسته انجام

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

دستوری

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

بایسته انجام

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

بایسته انجام

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

بایسته انجام

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

بایسته ها، نیازها، نیازمندیها

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

برابری، جور درآمدن، همترازی، همتراز شدن واژه انطباق ساخته شده از ریشه سه واجی ( حرفی ) [طبق] که این واژه نیز تازی شده تبک، تنبک یا تبوک پهلوی - پارس ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

همخوانی، همترازی مطابقت از ریشه سه واجی ( حرفی ) [طبق] ساخته شده که این واژه همان تپک، تنبک یا تبوک پهلوی - پارسی است که پس از تازی شدگی به ریخت طبق ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

جور درآمدن، همتراز بودن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

برابرسنجی کردن، همتراز کردن، همساز کردن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

برابری، جور درآمدن، همترازی مطابق از ریشه سه واجی ( حرفی ) [طبق] ساخته شده که این واژه همان تپک، تنبک یا تبوک پهلوی - پارسی است که پس از تازی شدگی به ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

هنگام برابرگزینی برای اینگونه واژگان تازی، نیاز و بایدی در جمع بستن واژه پیشنهادی نباید باشد، می توان واژه ای را در جایگاه یک واژاک ( اصطلاح ) و یا ...

پیشنهاد
٠

ناقطبش، ناقطبی کردن

پیشنهاد

ناقطبی کردن، ناقطبیدن، ناقطبش

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

"پذیرفته" پذیرفته، همسنگ درستی بجای [مورد قبول] است که حالت کُنیکی ( مفعولی ) دارد، ولی واژه "پذیرا" مانند بینا یا شنوا، فُروزه کُناکی ( صفت فاعلی ) ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

کُناکی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

درود ُ سپاس "تک" واژه ای پارسی ست به چم تنها که از [تاگ] در پهلوی گرفته شده و تا ( یکای شمارش ) و تا ( =لنگه، نمونه ) از همین واژه کهن پهلوی بدست آمد ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

سازش، سازگاری، هم اندیشی، همدلی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

سازگاری، سازش، هم اندیشی، همدلی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٢

بهبودی زودهنگام درمان زودهنگام

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١١

عربزدگی برخی دوستان گفته اند نگوییم شَفا، بگوییم شِفا! اینکه این واژه در عربی چگونه و به چه معنایی گفته شده، ربطی به ما و زبان ما ندارد، این واژه از ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

عجله کن = زودباش، بجُنب، دست بجنبون

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

زود باش، بجنب

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

کارپذیر، پایبند

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد

کارپذیر، پایبند

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

ناپایبند، کارگریز

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

پایبند

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد

پاسخگویی هازمانی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

شهری، هازمانی ( اجنماعی )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٣

نام تیره کیانرسی یا کیان ارثی از ویسِ ( =طایفه ی ) چهارلنگ بختیاری نام این تیره از پایه و بنیاد هرچه که بوده، بی گمان به ریخت [کیان ارثی] نبوده بلکه ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

"کار نَوردی" واژه ماموریت که درواقع به چم "گماشتگی" ست امروزه در چمار ( مفهوم ) سفر کاری هم بکار می رود، بنابراین در این چمار، می توان از آمیخته واژ ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

کیان

پیشنهاد
١

دولت هوشمند

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

وجود داشتن = پدیدار بودن، فراهم بودن، بودن کارواژه "بودن" را می توان همیشه و بدرستی بجای "وجود داشتن" بکار برد: وجود داشت = بود وجود دارد = هست وجود ...

پیشنهاد
٠

نارسانه ای، بی رسانه ای

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

آمیخته واژه ی " کار ناروا" که کاربر علی پیشنهاد کرده اند، زیبا و شایسته کاربردی شدن است.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

برون ناشدنی، بی برونرفت