پیشنهاد‌های مهدی کشاورز (٢,٤٧٦)

بازدید
٣,٦١٥
تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

درست است که ما پارسی هزار سال پیش مانند شاهنامه را به خوبی درمی یابیم که زمینه ساز جایگیری این زبان در جایگاه زبانهای کلاسیک جهان شده ولی هرگز نمی تو ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

جایگیری

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

دماپویایی، گرماپویایی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

" گرماسخت" به جای ترموسِت؛ گرماسخت به بَسپار ( پلیمر ) هایی گفته می شود که در پی گرمادهی به آنها، پیوندهای عرضی با واکنش های شیمیایی پدیدار می شود و ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

" گرماسخت" به جای ترموسِت؛ گرماسخت به بَسپار ( پلیمر ) هایی گفته می شود که در پی گرمادهی به آنها، پیوندهای عرضی با واکنش های شیمیایی پدیدار می شود و ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

خریدنامه، فروشنامه، پرداختنامه، هزینه نامه هر یک از این پیشنهادها را می توان در جایگاه درخور خود به کار گرفت.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

خریدنامه

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

کنشیار، کنش یار کاتالیزگر

پیشنهاد
١

کنش یار، کنشیار، کاتالیزگر

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

شتابدهی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

شتابدهی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٧

به جای [در نتیجه یِ] می توان گفت: در پیِ، به دنبالِ، پی آمدِ

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

یخدان

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

بیمارخویی = اعتیاد / بیمارخو = معتاد ( در معنای همگانی اعتیاد ) افیون زدگی = اعتیاد / افیون زده = معتاد ( در معنای ویژه اعتیاد )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

"بیمارخو" [در چمار ( معنا ) همگانی] - بیمارخویی = اعتیاد " افیون زده" [در چمار ویژه] - افیون زدگی = اعتیاد

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

گرمالیان به جای ترمولومینسانس واژه " لیان" واژه ای پارسی به چم [درخشان، تابان] است و آمیخته واژه ی گرمالیان، واژه ای برساخته به جای واژاک ( اصطلاح ) ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

" مردمی " واژه مردم در بنیاد خود به چم انسان و مردمی به چم انسانیت: من اندر برف و باران ایستاده / تو چشم مردمی برهم نهاده ( فخرالدین اسعد گرگانی ) ...

پیشنهاد
١

" گرمالیان" واژه " لیان" واژه ای پارسی به چم [درخشان، تابان] است و آمیخته واژه ی گرمالیان، واژه ای برساخته به جای واژاک ( اصطلاح ) تِرمو لومینِسانس ا ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

سالگشت، سال گشت

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

سالگشت: هنگام گردش سال کهنه به سال نو در آغاز نوروز

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

گیرنده، دریافت کننده

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

گرفتن، به دست گرفتن، دریافت کردن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

درود در پاسخ به کاربر بالا اینکه [در پارسی گل باید غُل می شد] را از کجا آوردی؟ واژه " غُل"، بن و ریشه بنواژه "غُلیدن" است و پیوندی با گل ندارد. همان ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

دارسنگ

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

واژه ی "شیر" که اکنون به چمهای جانور جنگلی، مایه نوشیدنی و در سده گذشته به شیر آب هم گفته شده درواقع به چم همان مایه نوشیدنی است. آن جاندار جنگلی در ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد

در پاسخ به کاربر بالا هنگامی که گفتمان بر تاریخ کهن ایران زمین می رود دیگر سخن از بخشبندی زبانها به پارسی وکردی و آذری و لری و. . . چندان درست نیست. ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢١

هرکسی چهره و شخصیتی جداگانه برای خودش دارد و پیوند داشتن با پیغمبر و امام مانند همسر، فرزند، برادر و. . به تنهایی مایه بالندگی و افتخار یا رهایی و نج ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

آژدار آج = دنده، نوار یا زبره ی تایر آجدار به چم دنده دار، زبره دار آژ به چم هاشور، نوار و آژدار = نواردار، پرفراژ

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

به جای عرصه ( خانه ) می توان گفت " زمینه" وبه جای اعیانی: ساخت، ساختمان

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

به جای عرصه ( خانه ) می توان گفت " زمینه" وبه جای اعیانی: ساخت، ساختمان

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

واژه ی " تِرِنگ" در گویش اسفهانی به چم سفت ( بستن ) است. ترنگ کردن یا ترنگ بستن. این واژه با افتادن واج /ر/ به تنگ دگردیس می شود.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

بی آهنگ، ناهنگ ( ناآهنگ ) سخن ناهنگ یا بی آهنگ

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

آهنگین، خوشاهنگ

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

بی آهنگ، ناهنگ ( ناآهنگ )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

خوشنوا، هماهنگ

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

خوشنوایی، هماهنگی هارمونیک = خوشنوا، هماهنگ

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

درود بر شما و همه اندیشه ورزان سپاسمندم به پاس روشنگری که برای واژه "بنواخته" نمودید، با این پرتو افکنی، می توان این پیشنهاد را [بُنِ واژه شده] چمید ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

به جز، مگر

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

درود بر مرد بزرگوار جناب فرتاش مرا شرمسار از سخنتان کردید. به گمانم "واختن" واگویشِ پهلویِ کارواژه ی "باختن" باشد که به جز چم شکست خوردن، چمار بازی ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

چگونی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

مگر، به جز، جز

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

مگر

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

خوشایند

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

درود ُ سپاس بر شما جناب فرتاش! اینکه شما مرا شایسته پرسشتان دانستیدو دیدگاه مرا خواستید از بزرگواری شما بود وگرنه بنده خودم را در این اندازه ها نمی ب ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

ارزش داشتن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

با ارزش بودن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

نمایاندن، وانمود کردن، نمایش دادن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

کارواژه آمیزه ای

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

دلبخواهی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

درخور نگرش، نگرش پذیر