سه حاکمکند اینجا یکباره همه دزد
می خواره و زنباره و ملعون و خسیسند.
منجیک.
اف ز چونین حقیر بی هنر و عقل جان و دل این خسیس بادا پیخست.
غیاثی.
گر خسیسان را هجی گویی بدین مدیح گر بخیلان را مدیح آری بدین هجی.
منوچهری.
منظرت به ز مخبر است بدیدکه به تن زفتی و بدل زفتی
در لئیمان بطبع ممتازی
در خسیسان به فعل بی جفتی.
علی قرط اندکانی ( از فرهنگ اسدی چ پاول هرن ).
ای بد نصیحتی که تو کردی مرا
تا چون فلان خسیس و چو بهمان کنم.
ناصرخسرو.
در تنوری خفته با عقل شریف به که با جهل خسیس اندر خیام.
ناصرخسرو.
مامیز با خسیس که رنجه کند تراپوشیده نرم نرم چو مر کام را ز کام.
ناصرخسرو ( دیوان چ تقوی ص 261 ).
هرگز نشود خسیس و کاهل اندر دو جهان به خیر مشهور.
ناصرخسرو.
و شریفترین [ قوای ثلاثه نفس ] همه است [ یعنی قوه انسانی یا نفس ناطقه ] و خسیس ترین قوتهای سه گانه قوت شهوانی است. ( ذخیره خوارزمشاهی ).بنگر کجا شدند و چه زرها گذاشتند
کسری و کیقباد و فریدون و زال زر
گردون بجز موافقت دونان نمی کند
و ایام جز خسیس نمی پرورد دگر.
عمعق بخارائی.
اگر خسیسی بر من گران سر است رواست که او زمین کثیف است و من سماء سنا.
خاقانی.
مبادا بهره مند از وی خسیسی بجز خوشخوانی و زیبا نویسی.
نظامی.
بزیر پای پیلان در شدن پست به از پیش خسیسان داشتن دست.
نظامی.
هرون الرشید را چون ملک و دیار مصر مسلم شد گفتا بخلاف آن طاغی که به غرور ملک مصر دعوی خدایی کرده نبخشم این مملکت را الا به خسیس ترین بندگان. ( گلستان سعدی ). جواهر اگر در خلاب افتد همان نفیس است و غبار اگر به فلک رسد همان خسیس. ( گلستان سعدی ).زاغ ملعون از آن خسیس تر است
که فرستند باز بر اثرش.
سعدی ( صاحبیه ).
بنی آدم نباشد هر خسیسی نباشد چون فرشته هر بلیسی.بیشتر بخوانید ...