پیشنهادهای مهدی کشاورز (١,٩٢٣)
چنگاری، یاخته های چنگاری = سلولهای سرطانی
خودافزایی
درود به جناب فرتاش باید بگویم بنده کسی نیستم و این شایستگی را ندارم که درباره چنین جستارهایی، سخنی برای گفتن داشته باشم و این کار را بر دوش ادیبان زب ...
بریده
واژه زنگ در زبان پهلوی نام گونه ای ابزار موسیقی بوده که این چمار ( معنا ) در سده های پسین و در سروده های شاعران دیده می شود: چه آواز نای و چه آواز چن ...
زنگوله = زنگ - پسوند کوچکسازِ [گوله]، پسوندکوچکساز [گوله] به جز واژه زنگوله، در واژه "دیگوله" هم دیده می شود به چم دیگ بسیار کوچک ( کوچکتر از دیگچه ...
نابلد، تازه کار، خام ( در جایگاه فروزه = صفت ) ناشیانه، خامیانه ( در جایگاه بندواژه = قید )
پرتوسنج گرمالیان
پرتوسنج
پرتوسنجی
ناشیانه
نابلد، تازه کار، بازیکن بی تکنیک = بازیکن نابلد
صفویان ترک نبوده بلکه از مردم بومی آذربایگان ( آذری ) بودند و نیاکان آنها ازجمله شیخ صفی الدین اردبیلی که نیای او به "فیروزشاه زرین کلاه" می رسد همگی ...
شاید بتوان گفت نخستین شناسنامه یا بهتر بگوییم مدرک شناسایی، سنگ نوشته ای بجا مانده از دوران هخامنشیان است که از بایگانیهای پادشاهی ایران به دست آمده، ...
تراش بن کنونی کارواژه ی تراشیدن، از کارواژه پهلوی " تاشیتن" به دست آمده است به چم ستردن مو و جز آن. این واژه در سغدی به ریخت " تش ( بریدن ) بوده است ...
گندانبار
آب انبار، آبدان
ممکن الوجود= شدنی واجب الوجود = بودنی
واجب الوجود = بودنی ممکن الوجود = شدنی
اِسپاش جامه، سپاش ( س بیصداست ) در زبان پهلوی به چم فضا بوده است.
کارجامه
چنگار ( سرطان ) ، یاخته هایی که به شیوه ی بی رویه ای بخش شده، خودافزایی کرده و با افزایش چندین برابری، به بافتهای پیرامون هم دست اندازی می کنند.
یونیفرم، لباس کار
کارگزاران، زمینه سازها
چارپر
ماتِکان به چم ( معنی ) مواد، ماتریال، نیازگان، خمیرمایه
تکانشی تکانشی، گفتار، رفتار یا واکنشی عجولانه و ناگهانی ست که بی اندیشه و سنجش انجام پذیرد.
سلام بر جناب قندی ( بهتر است همیشه از نام اصلیتان بهره بگیرید نه فرنامهای ناآشنا! ) شما که می پذیرید نیروهای ادراکی انسان اینقدر محدود است و آن هم ...
ناآشنا
اگر نیروی باد را به انرژی حرکتی برای آسیاب گندم تبدیل نماید چطور؟ باز هم آگاهی حقیقی به خدا ندارد؟ حتما باید ابتدا نیروی باد را به انرژی برق تبدیل کن ...
درود ُ سپاس شاید و گویا برداشت نادرستی از گفته من به وجود آمده باشد، ما نیز خداوند را تنها در دوردستها و بیرون این جهان نپنداشته ایم: سوره ق آیه 16: ...
باورمندانه
کرانه دار، کرانمند
کارجامه
کِنِسک، دوزاری
کِنِسک در گویش اسفهانی
دوزاری، دوزاری بیشتر به چم آدم بی ارزش است ولی پیوند دادنی به آدم خسیس هم هست کسی که دوزاری اندیش است.
سلام و درود بر شما به کارگیری واژه بالا از سوی اینجانب در [جهان بالا=معنویت] تنها رویکرد تمثیلی و انگاری داشت و منظور و خواسته من، مفهوم مادی این واژ ...
بسته، مرزینه
انگاری، انگاره ای
پیوند دادنی
بربستن، پیوند دادن
بربستن، پیوند دادن، وابسته کردن
بربستن، پیوند دادن
بربسته شدن، پیوند شدن
اطلاق شدن = بربسته شدن، پیوند شدن، اطلاق کردن = بربستن، پیونددادن. واژه دوزاری گاهی به آدم خسیس هم بربسته می شود ( اطلاق می گردد ) .
واژه "دوزاری" گاهی به آدم خسیس و گداصفت نیز بربسته می شود ( نسبت داده می شود ) .
درود در پاسخ به نویسنده نوشته های بالا کدام علم؟ دانش تجربی یا ریاضی هیچکدام راهگشای انسان به سوی خدا نیست. دانشی که از راه تجربه به دست آید نسبی ست ...
درود در پاسخ به نویسنده نوشته های بالا کدام علم؟ دانش تجربی یا ریاضی هیچکدام راهگشای انسان به سوی خدا نیست. دانشی که از راه تجربه به دست آید نسبی ست ...
رساندن