پیشنهادهای سیدحسین اخوان بهابادی (٢,٧٠٨)
کیک زرد :کیک هسته ای
پاسخ چیستان، کیک نخوردنی
پاسخ چیستان، هم آهو دارد هم تفنگ.
اگر در این کلمه، حرف صاد کسره و دال مشدد باشد به معنای بسیار راستگو است و اگر حرف صاد فتحه و دال تشدید دار نباشد به معنای دوست است با توجه به این که ...
/madrak/گواهی، تصدیق
گواهی، گواهی دهنده، مَدرَک
در فرهنگ لغت ها، هنگامی که در مقابل کلمه ای که قصد معنی کردن آن دارد در پرانتز یا گیومه بیاید ( اخ ) به معنی این است که این کلمه اسم خاص است که برای ...
اگر حرف خ فتحه داشته باشد به معنای دیگر است. مثال :سؤال آخَر یعنی سوال دیگر، پرسش دیگری. اما اگر حرف خ کسره داشته باشد به معنای پایان است. مثال :سؤا ...
اگر در این کلمه، لام مشدد باشد به معنای بسیار داناست و اگر لام تشدید دار نباشد جمع علامت و به معنای نشانه هاست با توجه به اینکه تشدید علّام گاهاً گذا ...
اگر در این کلمه، لام مشدد باشد به معنای بسیار داناست و اگر لام تشدید دار نباشد به معنای نشانه است با توجه به اینکه تشدید علّامه گاهاً گذاشته نمی شود ...
zorratuدر گویش شهرستان بهاباد به معنای تگرگ ریز است که از کلمه ی ذرت بزافه و ( پسوند شباهت ) درست شده است یعنی شبیه ذرت
در گویش شهرستان بهاباد به تگرگ ریز، ذرتو zorratu گفته می شود که از/ ذرت /بزافه و ( پسوند شباهت ) درست شده است یعنی شبیه ذرت
korchu، در گویش شهرستان بهاباد به جای واژه ی چروک از کلمه ی کرچو استفاده می شود، چین و شکنی که در پارچه و لباس بعلت نشستن و یا شستن و خشک کردن و یا ه ...
چین و شکنی که در پارچه و لباس بعلت نشستن و یا شستن و خشک کردن و یا هر علت دیگری بوجود می آید که در گویش شهرستان بهاباد به جای آن از واژه ی ی کرچو kor ...
ﺣﻤﻴﻢ ﺑﻪ ﻣﻌﻨﺎی ﺁﺏ ﺩﺍﻍ ﺍﺳﺖ ﻭ با ﻛﻠﻤﻪ یﺣﻤّﺎم ﻫﻢ ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﻩ ﺍﺳﺖ فَشَارِبُونَ عَلَیْهِ مِنَ الْحَمِیمِ. ﻭ ﺭﻭی ﺁﻥ ﺍﺯ ﺁﺏ ﺟﻮﺷﺎﻥ ﺧﻮﺍﻫﻴﺪ ﻧﻮﺷﻴﺪ. و گاهی صِرف، گرمی ...
Rejal، رجال اگر جمع راجِل باشد به معنای پیادگان است مانند :وَأَذِّن فِی النَّاسِ بِالْحَجِّ یَأْتُوکَ رِجَالًا . ( الحج٢٧ ) و اگر جمع رَجُل باشد به م ...
بهترین نوع پاسخ در زبان عربی مانند جانِ دلم.
Sobhealttoluh, صبح زود، اول صبح،
Agheb pa/در گویش شهرستان بهاباد به معنای بدرقه است.
درگویش بهابادی یعنی اِسّوندَن
درگویش بهابادی یعنی اِسّوندَن
اِسّوندَن درگویش بهابادی یعنی گرفتن، خریدن
اولِ بار، در گویش شهرستان بهاباد به معنای اولین کار و مترادف ( اولْ از همه ) ی لهجه ی تهرانی است.
فردی، در مقابل دسته جمعی
نیمه تعطیل:تق و لق tagholagh
تَق تَق/tagh tagh/: ( اسم صوت و اصل کلمه دَق دَق ) صدایی بلند و درشت که از برخورد دو چیز به هم ایجاد می شود و عامل آن چیزی غیر از انبساط و انقباض و ف ...
tagh tagh kardan/کوبیدن درب، در زدن، دق الباب. دق الباب کردن. کوفتن و زدن در_سر و صدا به راه انداختن یا تق و توق کردن
تق تق کردن ( tagh tagh )
در گویش شهرستان بهاباد به جای کلمه شعله در بعضی موارد از لفظ ضرب ( zarb ) استفاده می شود. مثال. ضرب گاز ( اجاق گاز ) را کم کن.
ضرب کورو ( zarbekuru ) :در گویش شهرستان بهاباد به ضرب خیلی کم اجاق گاز گفته می شود. مثال، ضرب گاز ( اجاق گاز ) را خیلی کورو کُنِد.
در گویش شهرستان بهاباد به جای این کلمه از کلمه ی گناه استفاده می شود. مثال، طفلکی سامان باید ایام تعطیل کار کنه.
نخیرم ( Nakheyram ) : یعنی نخیر، این جوری که تو میگی نیست یا شاید در اصل نخیر هم بوده وبه معنای نخیر در ضمن، است لذا یا ابتدا جواب نخیر را بصورت ضمنی ...
Nakheyram/ یعنی نخیر، این جوری که تو میگی نیست یا شاید در اصل نخیر هم بوده وبه معنای نخیر در ضمن، است لذا یا ابتدا جواب نخیر را بصورت ضمنی می دهد یا ...
Nesfeh mundeh /در اصل نصفه مانده می باشد که در گویش شهرستان بهاباد به معنای نیمه تمام و نیمه کاره است.
نیمه تمام، نصفه مونده /Nesfeh mundeh /که کلمه اخیر در اصل نصفه مانده می باشد که در گویش شهرستان بهاباد به معنای همان نیمه کاره است.
نیمه کاره، نصفه مونده /Nesfeh mundeh /که کلمه اخیر در اصل نصفه مانده می باشد که در گویش شهرستان بهاباد به معنای همان نیمه تمام است.
نیمه تمام:نیمه کاره، نصفه مونده /Nesfeh mundeh /که کلمه اخیر در اصل نصفه مانده می باشد که در گویش شهرستان بهاباد به معنای همان نیمه تمام است.
اِقَّدِه/ eghghadeh/در گویش شهرستان بهاباد به معنای این قدر است و کلمه ی اِقَّ/eghgha/ هم همین معنی را دارد و نیز اگر بخواهیم حرف اضافه ی /که / را بع ...
در گویش شهرستان بهاباد برای گوشت از عبارت تکه کردن استفاده می شود.
از صمیم قلب، با تمام وجود
از روی میل و رغبت، خالصاً و مخلصاً
از ته دل:از صمیم قلب، با تمام وجود
از دل و جان:از روی میل و رغبت، خالصاً و مخلصاً
از روی میل و رغبت.
در گویش شهرستان بهاباد پلنگ /palang/پلنگ/polang/ تلفظ می شود.
ماه نو کردن/Mah now kardan/در گویش شهرستان بهاباد به دیدن ماه جدید، ماه، نو کردن می گویند و برای دیدن ماه جدید که در آسمان ظاهر می شود آدابی در کتب م ...
Mah now kardan/استهلال، در گویش شهرستان بهاباد به دیدن ماه جدید، ماه، نو کردن می گویند و برای دیدن ماه جدید که در آسمان ظاهر می شود آدابی در کتب مذهب ...
گردوی غُوز، در گویش شهرستان بهاباد به گردویی که مغز آن به سختی در می آیدو مغز آن خرد خرد بیرون می آید و ممکن است مقداری کمی از مغز آن جا بماند و نوعی ...
کور و شرمنده :در گویش شهرستان بهاباد در مقابل لطفی که فردی به دیگری می کند بیان می شود و معنی ( سپاس گزاریم ) می دهد. مثال، در برابر خدمت فردی به او ...
Meytokhm/میتخم یا می تخم در گویش شهرستان بهاباد به بذر شوید گویند.