پیشنهاد‌های سیدحسین اخوان بهابادی (٢,٦٩٧)

بازدید
٢,٦١١
تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

[دُوشِ] دوشه ( Dousheh ) ، اسم غاری در لرستان

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

[دُوشِ] دوشه، اسم غاری در لرستان

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦

:Virtual Keyboard صفحه کلید مجازی یا صفحه کلید نرم افزاری ( Software Keyboard ) ، صفحه کلیدی که قابل لمس نیست و روی صفحه نمایش کامپیوتر، لپ تاپ، تب ل ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

ولاة. [ وُ ]متولیان

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

دست نویس

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

غَراء. [ غ َرْرا ] ( ع ص ) ( در فارسی بدون همزه آرند ) ، درخشان.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

ضامن، متولی، گواهی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
-١٠

خِیَرَه:حق انتخاب، اختیار. وَمَا کَانَ لِمُؤْمِنٍ وَلَا مُؤْمِنَةٍ إِذَا قَضَى اللَّهُ وَرَسُولُهُ أَمْرًا أَن یَکُونَ لَهُمُ الْخِیَرَةُ مِنْ أَمْر ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

حق انتخاب، خِیَرَه

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

[ طَ رَ ف َ ] ( ع اِ ) مثنای کلمه ی طرف و به معنای دو طرف که در فارسی طَرَفِیْن تلفظ شده است . در عبارت ( طَرَفَیِ الکِساء ) در حدیث شریف کساء کلمه ی ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

جل دستگیر ( jole dastgir ) :در گویش شهرستان بهاباد به دستگیره به معنای تکه پارچه ای که با آن ظرف غذا یا هر چیز دیگر را می گیرند گفته می شود .

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

در گویش شهرستان بهاباد به دستگیره به معنای تکه پارچه ای که با آن ظرف غذا یا هر چیز دیگر را می گیرند جل دستگیر ( jole dastgir ) می گویند.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

کسی که امساک می کند، فردی که از چیزی خودداری می کند. بازدارنده.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٨

معنای کلمه ی امساک با توجه به اضافه شدنش به چیزی، می تواند متفاوت باشد. برای مثال، امساک از آن چه روزه را باطل می کند به معنای خودداری از آنهاست و ام ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

زَوج کلمه ای عربی است که در زبان فارسی زُوْج تلفظ می شود و به معنای همسر، جفت بکار می رود.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

لطف، بسیار لطف، مهر و لطف، ﺃﻟﻠَّﻪُ ﻟَﻄِﻴﻒٌ ﺑِﻌِﺒَﺎﺩِﻩِ، خداوند به بندگانش مهر و لطف دارد.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

حدث: در لغت به معنای به وجود آمدن است. و مُحدِث در اصطلاح فقها به کسی گفته می شود که از او چیزی صادر شود که حالت طهارت و پاکی او را از بین برد یا به ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٨

مصادف

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢١

تولید. مثال: پس از مدتی گازهایی از آن متصاعد می شود یعنی تولید می شود.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

بیان

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

تِلکَ:آن، برای مونث و اشاره به دور به کار می رود گاهی استفاده از تلک که اشاره به دور دارد مقام بسیار بلند را می رساند مانند، ﺗِﻠﻚ ﺁﻳﺎﺕُ ﺍﻟﻜﺘﺎﺏِ ﺍﻟﻤﺒﻴ ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

[ق ِ ] ( ع ) فعل امر به معنای توقف کن، ایست. این کلمه از توقف می آید.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

مرز جغرافیایی :آنچه باعث مشخص شدن محدوده هر کشور است.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

پاسخ چیستان هم با آب میاد هم با هوس

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

پیش نیاز. شرط انجام کار یا درستی یک چیز که دارای دو ویژگی مقدم بودن و ضروری بودن است. مثال لازمه ی نماز طهارت است.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

این کلمه ﺩﺭ ﺍﺻﻞ ﺍﺯ، ﻛُﻔﺮ، ﺑﻪ ﻣﻌﻨﺎﻱ ﭘﻮﺷﺎﻧﺪﻥ ﻭ ﻧﺎﺩﻳﺪﻩ ﮔﺮﻓﺘﻦ گرفته شده ﺍﺳﺖ. ﻛﻔﺮﺍﻥ ﻧﻌﻤﺖ ﺑﻪ ﻣﻌﻨﻲ ﻧﺎﺩﻳﺪﻩ ﮔﺮﻓﺘﻦ نعمت ﺍﺳﺖ در ضمن ﺷﺨﺺ ﻣﻨﻜﺮ ﺩﻳﻦ، ﺑﻪ ﺳﺒﺐ ﺍﻳﻨﻜﻪ ﺣ ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

کُفر به معنای ﭘﻮﺷﺎﻧﺪﻥ ﻭ ﻧﺎﺩﻳﺪﻩ ﮔﺮﻓﺘﻦ ﺍﺳﺖ. ﺷﺨﺺ ﻣﻨﻜﺮ ﺩﻳﻦ، ﺑﻪ ﺳﺒﺐ ﺍﻳﻨﻜﻪ ﺣﻘﺎﻳﻖ ﻭ ﺁﻳﺎﺕ ﺍﻟﻬﻲ ﺭﺍ ﻛﺘﻤﺎﻥ ﻣﻲ ﻛﻨﺪ ﻭ ﻳﺎ ﻧﺎﺩﻳﺪﻩ ﻣﻲ ﮔﻴﺮﺩ، ﻛﺎﻓﺮ ﺧﻮﺍﻧﺪﻩ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ. ﺑﻪ ﻛ ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

ﺷﺨﺺ ﻣﻨﻜﺮ ﺩﻳن، ﻓﺮﺩ ﺑﻲ ﺍﻳﻤﺎﻥ، ﻛﺸﺎﻭﺭﺯ و شب. کافر ﺩﺭ ﺍﺻﻞ ﺍﺯ، ﻛﻔﺮ، ﺑﻪ ﻣﻌﻨﺎﻱ ﭘﻮﺷﺎﻧﺪﻥ ﻭ ﻧﺎﺩﻳﺪﻩ ﮔﺮﻓﺘﻦ ﺍﺳﺖ. ﺷﺨﺺ ﻣﻨﻜﺮ ﺩﻳﻦ، ﺑﻪ ﺳﺒﺐ ﺍﻳﻨﻜﻪ ﺣﻘﺎﻳﻖ ﻭ ﺁﻳﺎﺕ ﺍﻟﻬﻲ ﺭﺍ ﻛﺘ ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

ﺍﻓﺮﺍﺩ ﺑﻲ ﺍﻳﻤﺎﻥ، ﻛﺸﺎﻭﺭﺯﺍﻥ، ﻛُﻔّﺎﺭ ﺩﺭ ﺍﺻﻞ ﺍﺯ، ﻛﻔﺮ، ﺑﻪ ﻣﻌﻨﺎﻱ ﭘﻮﺷﺎﻧﺪﻥ ﻭ ﻧﺎﺩﻳﺪﻩ ﮔﺮﻓﺘﻦ ﺍﺳﺖ. ﺑﻪ ﻛﺸﺎﻭﺭﺯ ﻭ ﺷﺐ، ﻛﺎﻓﺮ ﻣﻲ ﮔﻮﻳﻨﺪ ﭼﻮﻥ ﻛﺸﺎﻭﺭﺯ ﺩﺍﻧﻪ ﻭ ﻫﺴﺘﻪ ﺭﺍ ﺯﻳﺮ ﺧﺎﻙ ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

ﻏَﻴﺚ ﺍﺯ ﻏﻴﺎﺙ ﺑﻪ ﻣﻌﻨﺎی ﺑﺎﺭﺍﻥ ﻣﻔﻴﺪ ﺍﺳﺖ، ﻭلی ﻣﻄﺮ ﺷﺎﻣﻞ ﺑﺎﺭﺍﻥ ﻣﻀﺮّ ﻧﻴﺰ می ﺷﻮﺩ. ﺷﺎﻳﺪ ﺑﻪ ﺍﻳﻦ ﺟﻬﺖ ﻛﻪ ﺑﺎﺭﺍﻥ، ﭘﺎﺳﺦ ﻧﺎﻟﻪ ﻭﻧﻴﺎﺯ ﻣﺮﺩم ﺍﺳﺖ، ﻏﻴﺚ ﻧﺎﻣﻴﺪﻩ ﻣﻲ ﺷﻮﺩ.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

bana, سرپناه

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

شِعار شِعار دارای معانی متفاوت و عمیقی است از جمله: ۱. جامه شِعار به لباس زیر که چسبیده و مماسّ با بدن است گفته می شود؛ بخلاف جامه دِثار که به لباس ر ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

دِثار به لباس رو اطلاق می شود؛ بخلاف شِعار به کسرِ شین که به لباس زیر که چسبیده و مماسّ با بدن است گفته می شود. البته دِسار هم به معنای میخ آهنین اس ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

امروز، همین الان. قرائتی در برنامه ی درس هایی از قرآن عرض کردند که در آیه ی 92 سوره یوسف الیوم، به معنای همین الان است ﻗَﺎﻝَ ﻟَﺎ ﺗَﺜْﺮِﻳﺐَ ﻋَﻠَﻴْﻜُﻢُ ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

در بعضی مواقع مصدق در اصل متصدق [ م ُ ت َ ص َدْ دِ ]است که حرف ت در صاد ادغام شده است لذا در این صورت معنای صدقه دهنده خواهد داشت و جمع آن مصدقون ( م ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

در بعضی مواقع مصدق در اصل متصدق [ م ُ ت َ ص َدْ دِ ]است که حرف ت در صاد ادغام شده است لذا در این صورت معنای صدقه دهنده خواهد داشت و جمع آن مصدقون ( م ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

hey hey / لفظی که به هنگام تأسف و افسوس بر زبان رانند مانند: اِیْ دادِ بیداد

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

بلاگردان

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

در گویش شهرستان بهاباد به بام یا پشت بام، بون/bun/یا روبون/robun/یا پشت بون گفته می شود. در این شهرستان ، عبارت کسی بخاطر پشه ترک بون نمی کند یعنی ک ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

کیک زرد :کیک هسته ای

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

پاسخ چیستان، کیک نخوردنی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
-١٠

پاسخ چیستان، هم آهو دارد هم تفنگ.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

اگر در این کلمه، حرف صاد کسره و دال مشدد باشد به معنای بسیار راستگو است و اگر حرف صاد فتحه و دال تشدید دار نباشد به معنای دوست است با توجه به این که ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

/madrak/گواهی، تصدیق

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

گواهی، گواهی دهنده، مَدرَک

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

در فرهنگ لغت ها، هنگامی که در مقابل کلمه ای که قصد معنی کردن آن دارد در پرانتز یا گیومه بیاید ( اخ ) به معنی این است که این کلمه اسم خاص است که برای ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

اگر حرف خ فتحه داشته باشد به معنای دیگر است. مثال :سؤال آخَر یعنی سوال دیگر، پرسش دیگری. اما اگر حرف خ کسره داشته باشد به معنای پایان است. مثال :سؤا ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

اگر در این کلمه، لام مشدد باشد به معنای بسیار داناست و اگر لام تشدید دار نباشد جمع علامت و به معنای نشانه هاست با توجه به اینکه تشدید علّام گاهاً گذا ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

اگر در این کلمه، لام مشدد باشد به معنای بسیار داناست و اگر لام تشدید دار نباشد به معنای نشانه است با توجه به اینکه تشدید علّامه گاهاً گذاشته نمی شود ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

zorratuدر گویش شهرستان بهاباد به معنای تگرگ ریز است که از کلمه ی ذرت بزافه و ( پسوند شباهت ) درست شده است یعنی شبیه ذرت