پیشنهاد‌های سیدحسین اخوان بهابادی (٢,٦٩٧)

بازدید
٢,٦١٦
تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

دل خرابی :در گویش شهرستان بهاباد به معنی مالش رفتن دل ؛ دردهای گنگ در معده پدید آمدن، آشوب و انقلاب درونی براثر اختلال معده و حالتی شبیه به گرسنگی اس ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

حالت کردن دل:در گویش شهرستان بهاباد به معنی مالش رفتن دل ؛ دردهای مبهم در معده پدید آمدن، آشوب و انقلاب درونی براثر اختلال معده و حالتی شبیه به گرسنگ ...

پیشنهاد
٠

گز/Gez/در گویش شهرستان بهاباد به معنای ادا/ada/ است و گز کسی را درآوردن /Gez kasi ra daravardan/ به معنای ادای کسی را درآوردن است که بیشتر بچه های بی ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

گز/Gez/در گویش شهرستان بهاباد به معنای ادا/ada/ است و گز کسی را درآوردن /Gez kasi ra daravardan/ به معنای ادای کسی را درآوردن است که بیشتر بچه های بی ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

دوره ها، فی سته ایام :در شش دوره

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

ترکیدن زهره ( tarakidan zahreh ) به شدت ترسیدن در اثر یک اتفاق ناگهانی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

قدم به معنی متقدم نیز است و عبارت قرآنی قدم صدق می تواند به معنای پیشی گیرنده در راستی تلقی شود.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

قدم نورسیده مبارک:قدم کنایه از آمدن، نورسیده منظور نوزاد، اما کلمات بدنیا ، برای شما و باد یا باشد محذوف، لذا معنی جمله این است، بدنیا آمدن نوزاد برا ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

حُکام باطل، ﺑﻪ ﺗﻌﺒﻴﺮ ﺍﻣﺎم ﺻﺎﺩﻕ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴﻠﺎم ﻃﺎﻏﻮﺕ، ﻛﺴﻲ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺑﻪ ﺣﻖّ ﺣﻜﻢ ﻧﻜﻨﺪ ﻭ ﺩﺭ ﺑﺮﺍﺑﺮ ﻓﺮﻣﺎﻥ ﺧﺪﺍ، ﺩﺳﺘﻮﺭ ﺩﻫﺪ ﻭ ﺍﻃﺎﻋﺖ ﺷﻮﺩ.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٤

الوهیت یعنی مقام خدایی چنان که مشرکان معتقد بودند که بت هایشان دارای مقام الوهیت هستند اما ربوبیّت یعنی تربیت خلق و تدبیر امور لذا الوهیت معنی ربوبیّ ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

Hefdah/در گویش شهرستان بهاباد به آن هبده/habdeh/ یا هیبده /hibdeh/می گویند.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

Hejdah/هیجده، هیژده, در گویش شهرستان بهاباد به آن، هجده /hajdeh/می گویند.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

Samaniyeh/ثمانیة کلمه ی عربی است و به معنای عددهشت است و ثمانیة عشر : هجده , هیجده

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

ﻋَﺮﺵ/به معنی تخت است. اما عرش الهی ﻣﺮﻛﺰ ﺗﺪﺑﻴﺮ ﻭ ﻛﻨﺎﻳﻪ ﺍﺯ ﻗﺪﺭﺕ ﺍﺳﺖﻭﻗﺘﻲ ﻣﻲ ﮔﻮﻳﻨﺪ: ﻓﻠﺎﻧﻲ ﺑﺮ ﺗﺨﺖ ﻧﺸﺴﺖ ﻳﺎ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺗﺨﺖ ﭘﺎﻳﻴﻦ ﻛﺸﻴﺪﻧﺪ، ﻳﻌﻨﻲ ﺑﻪ ﻗﺪﺭﺕ ﺭﺳﻴﺪ ﻳﺎ ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

kotkowyi/ در اصل کت کاوی بوده است ( کت کاویدن ) کت به معنای سوراخ و معنی تحت لفظی کت کاویدن می شود گشتن و تفحص درون یک سوراخ و در گویش شهرستان بهاباد ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

کت کویی/kotkowyi/ در اصل کت کاوی بوده است ( کت کاویدن ) کت به معنای سوراخ و معنی تحت لفظی کت کاویدن می شود گشتن و تفحص درون یک سوراخ و در گویش شهرستا ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

Bepparun/ در گویش شهرستان بهاباد به معنای پرت کن یا بینداز می باشد. مثال بپرون بیرون

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦

لَرد، در گویش شهرستان بهاباد به معنای بیرون، و این کلمه برای چیز بی ارزشی که ارزش نگهداشتن نداشته باشد استفاده می شود مثال بپرون لرد ( پرت کن بیرون ) ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

در گویش شهر ستان بهاباد از توابع استان یزد به نای همان لوله ای غضروفی که از گلو به پایین و جلوی مری قرار دارد و هوا را به شش ها می رساند ناد/nad/ می ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٠

Kazeh/ نامی که فرهنگستان برای جعبه رایانه یا به انگلیسی کیس کامپیوتر ( به انگلیسی: Computer Case ) انتخاب کرده است و آن جعبه ای فلزی است که با اجزای ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

گو بازی:در گویش شهرستان بهاباد به معنای توپ بازی است.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

در گویش شهرستان بهاباد به معنای توپ است.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

در گویش شهرستان بهاباد به کفش دوزک صندوقو /sandughu / گفته می شود.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

sandughu / در گویش شهرستان بهاباد به کفش دوزک گفته می شود.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

پَرپَرو/Parparu/ در گویش شهرستان بهاباد به حشره ای از نوع پروانه با جثه ای در حد زنبور کوچک وبه رنگ خاک گفته می شود که از خرابی بعضی از خوراکی ها چون ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

پچ ؛ با کسر پ، در گویش شهرستان بهاباد به معنی له و مچاله، پچ کردن یعنی له کردن برای یادسپاری بهتر:فردی به دوستش میگه پِچ پِچ نکن ( ساکت باش ) تا من ا ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

در گویش شهرستان بهاباد علاوه بر کلمات برعکس و وارونه از کلمه ی پسکی /pasaki/ نیز استفاده می شود اما واژه پس وارون /Pas varun/ به معنای برعکس و وارونه ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٤

در گویش شهرستان بهاباد علاوه بر کلمات وارونه و برعکس از کلمه ی پسکی /pasaki/ نیز استفاده می شود اما واژه پس وارون /Pas varun/ به معناهای بالا ، تنها ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

Pas varun/ در گویش شهرستان بهاباد به جای استفاده از کلمات، وارونه، برعکس، پسکی و پشت و رو برای پوشیدن لباس از این واژه استفاده می شود.

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢

راه، طریق

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٩

[ ب َ ] در گویش شهرستان بهاباد به محل ورود آب به باغ یا جوی های فرعی بلغ می گویند و بلغ گرفتن به معنای بستن مدخل ها تا آب را به محل باغ مورد نظر هدای ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٦

/kerdAr/ در گویش شهرستان بهاباد به معنای آداب هم استفاده می شود. مثال آدم باید کردار داشته باشه

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٤

در گویش شهرستان بهاباد وقتی فردی مطلبی را می گوید تا امر گفته شده را انجام ندهد یا با ان مخالفت کندو فرد آمر از پاسخ فرد ناراحت و می خواهد اعتراضش را ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢

Hasseh/به معنای وجود دارد، در گویش شهرستان. بهاباد به جای کلمه ی رایج /هست ِ هِ/ و کلمه تهرانی ( هستش یا هسش ) و کلمه ی کرمانی هسته/Hasteh/ از مخفف ه ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢

به معنای وجود دارد، در گویش کرمان به جای کلمه تهرانی ( هسش یا هستش ) و کلمه رایج هست ( ِ هِ ) از کلمه ی هسته /Hasteh/ استفاده می شود اما در گویش شهرس ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٤

به معنای وجود دارد، در گویش کرمان به جای کلمه تهرانی ( هستش یا هسش ) و کلمه رایج هست ( ِ هِ ) از کلمه ی هسته /Hasteh/ استفاده می شود اما در گویش شهرس ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١١

به معنای وجود دارد، در گویش کرمان به جای کلمه رایج /هست ( ِ هِ ) / و کلمه تهرانی ( هستش یا هسش ) از کلمه ی هسته /Hasteh/ استفاده می شود اما در گویش ش ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٤

Hasteh/به معنای وجود دارد، در گویش کرمان به جای کلمه رایج /هست یا ِ هِ/ و کلمه تهرانی ( هستش یا هسش ) از این کلمه استفاده می شود اما در گویش شهرستان ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

سرsar /علاوه بر معانی که ذکر شد معنی /روی/ هم می دهد. مثال سر پنجه، سر میز، گذاشتن نان سر سفره

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣

سُرُمُرُ گُندِه/ به فردی سالم و تندرست بی غم وغصه و خوش سر مر گنده اطلاق می شود.

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٥

در گویش شهرستان بهاباد، سُرُمُرُ گُندِه به فردی سالم و تندرست بی غم وغصه و خوش اطلاق می شود.

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢

Sarechengu/ اسم مرکب =سر ( روی ) چنگ ( پنجه، تمام کف با انگشتان و نیز انگشتان به تنهائی بی کف ) در گویش شهرستان بهاباد به حالت نشستن سر پنجه پا را گو ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢

Changodandan/ با زحمت، با سختی، با تمام تاب و توان مثال ایستادگی ملت ایران با چنگ و دندان در مقابل دشمن بعثی

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢

فِرفِرو/ در گویش شهرستان بهاباد به فرفره گفته می شود. اصطلاح ( مثل فرفرو ) برای ویژگی فردی بکار می رود که کار یا کارها را به سرعت انجام می دهد و خیلی ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣

جُرجُر/در گویش شهرستان بهاباد ۱ - جرجر حلق و گلو به معنای خارش حلق و گلو است که عموما با سرفه کردن سعی در رفع آن می شود اما زمان کوتاهی نمی گذرد که م ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٥

Shar shar /در گویش شهرستان بهاباد از این کلمه نیز برای بیان صدای ریزش باران شدید استفاده می شود.

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣

پایانی

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٥

در گویش شهرستان بهاباد به جای کلمه /پایین /از کلمه ی تگ ( tag ) استفاده می شود البته کلمه تگ در قدیم هم استفاده می شده است دهخدا در فرهنگش تگ را علاو ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٧

[ ت َ ] ( اِ ) در گویش شهرستان بهاباد به جای کلمه /ته /از کلمه ی تگ ( tag ) استفاده می شود چون کلمه تگ در قدیم هم استفاده می شده است به نظر می رسد کل ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٢

[ ت َ ] ( اِ ) در گویش شهرستان بهاباد به جای کلمات ته و پایین از کلمه ی تگ استفاده می شود در مثال خودکار از روی میز افتاد تگ در این اینجا معنی پایین ...