پیشنهادهای سیدحسین اخوان بهابادی (٣,٠٢٨)
[تلسکوپ ] tele:تله؛ پیشوند ی به معنای دور یا با فاصله scope :اسکوپ؛ پسوندی به معنای نما یابین.
[میکروسکوپ یا میکروسکپ] micro :میکرو؛ پیشوندی فرانسوی به معنای ریز و کوچک. scope :اسکوپ؛ پسوندی به معنای نما یابین. متضاد [Macroscope ماکروسکوپ]
[Microscope] micro :میکرو؛ پیشوندی فرانسوی به معنای ریز و کوچک. scope :اسکوپ؛ پسوندی به معنای نما یابین. متضاد [Macroscope ماکروسکوپ]
[Microscope] micro :میکرو؛ پیشوندی فرانسوی به معنای ریز و کوچک. scope :اسکوپ؛ پسوندی به معنای نما یابین. متضاد [Macroscope ماکروسکوپ]
[telescope] tele:تله؛ پیشوند ی به معنای دور یا با فاصله scope :اسکوپ؛ پسوندی به معنای نما یابین.
Micro؛ پیشوندی به معنای ریز و کوچک. در زبان فرانسوی واژه ی Micro ، میکرو تلفظ می شود و در زبان فارسی تلفظ فرانسوی آن رایج تر است مثال[Microscope می ...
/ﻋﻤﺮﻩ/ﺑﻪ ﻣﻌﻨﺎﻱ ﺯﻳﺎﺭﺕ ﺍﺳﺖ ﻭ ﻫﺮﻛﺲ ﻭﺍﺭﺩ ﻣﻜّﻪ ﺷﻮﺩ ﺑﺎﻳﺪ ﺑﺎ ﻟﺒﺎﺱ ﺍﺣﺮﺍم ﺑﻪ ﺯﻳﺎﺭﺕ ﻛﻌﺒﻪ ﻭ ﻃﻮﺍﻑ ﺁﻥ ﺑﺮﻭﺩ. ﺣﺞ ﻭ ﻋﻤﺮﻩ ﻣﺜﻞ ﺍﺫﺍﻥ ﻭ ﺍﻗﺎﻣﻪ، ﺩﻭ ﻋﻤﻞ ﻣﺸﺎﺑﻪ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﻛﻪ ﺍﻧﺪﻛ ...
اماه: [ اُم ْ ما ] ( ع اِ ) در ندای /ام /گویند یا اماه ؛ یعنی ای مادر
جمع جُند، لشکریان، سپاهیان، سربازان. جندی. [ ج ُ ] ( ع ص نسبی ) منسوب به جُند؛ فردی از لشکر یا همان لشکری، سپاهی، سرباز.
خون دل واژه ی نزدیک به آن، واژه ی محجة [ مَ حَ ج جَ] به معنای راه، راه راست.
راه، راه راست. واژه ی نزدیک به آن، واژه ی مهجة[مُ جَ] به معنای خونِ قلب و روح.
بَیضاء، [ع]سفید، روشن، درخشان. از جمله معجزات بارز حضرت موسی ( ع ) ، تبدیل شدن عصای او به اژدها و یدبیضا ( دست درخشان ) است. وَاضْمُمْ یَدَکَ إِلَى ...
اَلْمَحَجَّةُ الْبَیْضاء فی تَهْذیبِ الْاِحْیاء کتابی اخلاقی به زبان عربی نوشته ملا محسن فیض کاشانی ( متوفای ۱۰۹۱ق ) . این کتاب شرح و اصلاح کتاب /اِح ...
مَنهَج و روش، قانون
فعل صحیح:فعلی را گویند که در ساختمان حروف اصلی آن حروف عله نباشد.
لم تَمِلْ :میل نکردی لَمْ تَمِلْ مِنْ حَقٍّ إلَی بَاطِلٍ. از حق به جانب باطل منحرف نشدی. حروف جازمه ( لَمْ و لمّا و لام امر و لاءنهی ) وقتی بر سر فع ...
( سَ جّ یَّ ) [ ع . سجیة ] ( اِ. ) خلق و خو. صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ خَیْرِالْوَرَی سَجِیَّهً ( از دعای یا دائم الفضل علی البریه ) درود فرست ...
عادت های اخلاقی، منظور عادت های خوب اخلاقی است. متضاد سجایای اخلاقی: رذائل اخلاقی است
هُنَا:اشاره است به مکان نزدیک، به معنای اینجا هُناکَ:اشاره است به مکان متوسط، به معنای آنجا هُنالِکَ: اشاره است به مکان دور، به معنای آنجا. هُنَا : ...
هُنَا:اشاره است به مکان نزدیک، به معنای اینجا هُناکَ:اشاره است به مکان متوسط، به معنای آنجا هُنالِکَ: اشاره است به مکان دور، به معنای آنجا. هُنَا : ...
در قرآن با رسم خط عثمان طه که از نوع خط نسخ است بین دو حرف ( ه ) در کلمه ی ههنا، الف مقصوره گذاشته شده است که بصورت ( ها هنا ) خوانده می شود و به احت ...
هُنَا:اشاره است به مکان نزدیک، به معنای اینجا هُناکَ:اشاره است به مکان متوسط، به معنای آنجا هُنالِکَ: اشاره است به مکان دور، به معنای آنجا. هُنَا : ...
در قرآن با رسم خط عثمان طه که از نوع خط نسخ است بین دو حرف ( ه ) در کلمه ی ههنا، الف مقصوره گذاشته شده است که بصورت ( ها هنا ) خوانده می شود و به احت ...
هُنَا:اشاره است به مکان نزدیک، به معنای اینجا هُناکَ:اشاره است به مکان متوسط، به معنای آنجا هُنالِکَ: اشاره است به مکان دور، به معنای آنجا. هُنَا : ...
هُنَا:اشاره است به مکان نزدیک، به معنای اینجا هُناکَ:اشاره است به مکان متوسط، به معنای آنجا هُنالِکَ: اشاره است به مکان دور، به معنای آنجا. هُنَا : ...
معانی کلمات کتاب سید بن طاووس به نام، مُهَجَ الدَّعوات و مَنهَجُ العبادات: مهج جمع مَهجَه، مهجه:روح، خون دل. دعوات جمع دعا. منهج:نهج، راه، راه راست ...
مُهْجَة : ج مُهَج و مُهَجَات؛ خون دل، روح، مُهْجَةُ کُلِّ شی ءٍ: بهترین و خالص ترین هر چیزى. در زیارت عاشورا و در سجده چنین آمده است : و اصحاب الحسی ...
مهج. [ مُ هَ ] ( ع اِ ) جمع واژه ی مهجة[مُ جَ]، مهجة : روح و ر وان، خون دل در زیارت عاشورا و در سجده چنین آمده است : و اصحاب الحسین الذین بذلوا مُهَج ...
مُهَجَ الدَّعوات و مَنهَجُ العبادات، کتابی در زمینه ادعیه نوشته سید بن طاووس است. سید درباره این کتاب می گوید:من در اوقاتی که به مداومت و مواظبت دعاه ...
نکته :با آنکه برای کارگزار هم پیشکار و عامل و مباشر امده است اما باید بین کارپرداز و کارگزار تفاوت قائل شد.
کارساز، کارگزار، مباشر، گماشته. در ضمن برای معنی وکیل، نمی توان از واژه ی کارپرداز استفاده کرد.
[دُوشِ] دوشه ( Dousheh ) ، اسم غاری در لرستان
[دُوشِ] دوشه، اسم غاری در لرستان
:Virtual Keyboard صفحه کلید مجازی یا صفحه کلید نرم افزاری ( Software Keyboard ) ، صفحه کلیدی که قابل لمس نیست و روی صفحه نمایش کامپیوتر، لپ تاپ، تب ل ...
ولاة. [ وُ ]متولیان
دست نویس
غَراء. [ غ َرْرا ] ( ع ص ) ( در فارسی بدون همزه آرند ) ، درخشان.
ضامن، متولی، گواهی
خِیَرَه:حق انتخاب، اختیار. وَمَا کَانَ لِمُؤْمِنٍ وَلَا مُؤْمِنَةٍ إِذَا قَضَى اللَّهُ وَرَسُولُهُ أَمْرًا أَن یَکُونَ لَهُمُ الْخِیَرَةُ مِنْ أَمْر ...
حق انتخاب، خِیَرَه
[ طَ رَ ف َ ] ( ع اِ ) مثنای کلمه ی طرف و به معنای دو طرف که در فارسی طَرَفِیْن تلفظ شده است . در عبارت ( طَرَفَیِ الکِساء ) در حدیث شریف کساء کلمه ی ...
جل دستگیر ( jole dastgir ) :در گویش شهرستان بهاباد به دستگیره به معنای تکه پارچه ای که با آن ظرف غذا یا هر چیز دیگر را می گیرند گفته می شود .
در گویش شهرستان بهاباد به دستگیره به معنای تکه پارچه ای که با آن ظرف غذا یا هر چیز دیگر را می گیرند جل دستگیر ( jole dastgir ) می گویند.
کسی که امساک می کند، فردی که از چیزی خودداری می کند. بازدارنده.
معنای کلمه ی امساک با توجه به اضافه شدنش به چیزی، می تواند متفاوت باشد. برای مثال، امساک از آن چه روزه را باطل می کند به معنای خودداری از آنهاست و ام ...
زَوج کلمه ای عربی است که در زبان فارسی زُوْج تلفظ می شود و به معنای همسر، جفت بکار می رود.
لطف، بسیار لطف، مهر و لطف، ﺃﻟﻠَّﻪُ ﻟَﻄِﻴﻒٌ ﺑِﻌِﺒَﺎﺩِﻩِ، خداوند به بندگانش مهر و لطف دارد.
حدث: در لغت به معنای به وجود آمدن است. و مُحدِث در اصطلاح فقها به کسی گفته می شود که از او چیزی صادر شود که حالت طهارت و پاکی او را از بین برد یا به ...
مصادف
تولید. مثال: پس از مدتی گازهایی از آن متصاعد می شود یعنی تولید می شود.