پیشنهاد‌های سیدحسین اخوان بهابادی (٣,٠٢٨)

بازدید
٦,٩٦٧
تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد

سَرُ دُوْر چیزی بودن یا سر دور کاری بودن، در گویش شهرستان بهاباد به معنای سر در کاری ( چیزی ) نهادن ( کردن ) ؛ پرداختن بدان مثال فلانی سر دور روضه دا ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

تَگ آمدَن، در گویش شهرستان بهاباد به معنای رسیدگی نیز است مثال، بابام سرِ دُوْر روضه دارن تگ میون

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢٧

در گویش شهرستان بهاباد به جای زر نزن، گفته می شود غُر غُر نکن، اِقَ غر غر نکن ( اینقدر )

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد

رُو چَشَم، بیشتر در گویش داشی و این کلمه معنی /باشه حتما/ می دهد

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد

فیلم بِکُش بِکُشی

پیشنهاد
٢

اَکِّه هِیْ، ( لهجه و گویش تهرانی ) افسوس.

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١١

آفرین در منش داشی و لوطی گری، بابا ای ول:صد آفرین، هزار آفرین و آفرین بارک الله در شیوه داشی و درویشی

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٦

إی وَ ل، در منش داشی و لوطی

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد

داش منشی ( dash منشی ) :منش داشی داشتن، خصلت و خلق و خوی لوطی داشتن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٩

خراباتی که از آن مغان است اما برای پی بردن به معنی همین جمله باید کلمات خرابات و مغان را معنی کردکلمه ی خرابات به معنی میخانه یا میکده است اما مغان ج ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٤

هر چیزی که در آن خرابیست مانند ویرانه یا خرابه که خرابی در آن داد می زند یا میکده و میخانه که باعث خرابی روح و روان انسانیست یا کسب مقام بالای عرفانی ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٩

باده مغان یا می مغان:شرابی که زردشتیان بعمل آورند.

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢

ولیعهد

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد

خلیفه

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد

مترادف خلایف یا خلائف یعنی جانشینان

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٠

hamtow/ در گویش شهرستان بهابادبه معنای همین طوری و همین جوری است مثال، چرا خوشحالی؟ جواب می دهد همطو که در این حالت با گفتن چنین کلمه ای به مخاطب می ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

همطوه/Hamtohe/یا/ هَمطو اِ/ در گویش شهرستان بهاباد به معنای هم طوره یا همین طوره یا همین طوریه یا همین طور است یا همین طوریست یا همین جوره یاهمین جور ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢

Tu hesab budan/ در گویش شهرستان بهاباد به معنای متوجه بودن، به یادداشتن، فراموش نکردن و مواظب بودن است. مثال: بله تو حساب بودم ( فراموش نکردم ) که ا ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢

تو ( tu ) حساب بودن یا تو حساب نبودن :در گویش شهرستان بهاباد به معنای متوجه بودن یانبودن، به یاد داشتن یا نداشتن، فراموش نکردن یاکردن و مواظب بودن یا ...

پیشنهاد
٠

Tu hesab nabudan/ در گویش شهرستان بهاباد به معنای متوجه نبودن، به یاد نداشتن، فراموش کردن و مواظب نبودن است. مثال: ببخشید تو حساب نبودم ( فراموش کرد ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد

سرتا بدزد:سرت را خم کن، سرت را پایین نگه دار، در مواقعی استفاده می شود که فردی متوجه نیست و ممکن است سرش به چیزی برخورد کند در این لحظه فرد مشاهده کن ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٠

سرت را خم کن، سرت را پایین نگه دار، در مواقعی استفاده می شود که فردی متوجه نیست و ممکن است سرش به چیزی برخورد کند در این لحظه فرد مشاهده کننده سریع ا ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد

kotenay / یا کوتنا که در گویش شهرستان بهاباد تشکیل شده از کت /kot/به معنای سوراخ و نا /na/ مخفف کلمه ی نای و به معنای تحت لفظی نایی که سوراخ دارد یا ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٠

kotenay / یا کتنا که در گویش شهرستان بهاباد تشکیل شده از کت /kot/به معنای سوراخ و نا /na/ مخفف کلمه ی نای و به معنای تحت لفظی نایی که سوراخ دارد یا س ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٠

kotena/ یا کتنای که در گویش شهرستان بهاباد تشکیل شده از کت /kot/به معنای سوراخ و نا /na/ مخفف کلمه ی نای و به معنای تحت لفظی نایی که سوراخ دارد یا سو ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٠

kotena/ یا کوتنای که در گویش شهرستان بهاباد تشکیل شده از کت /kot/به معنای سوراخ و نا /na/ مخفف کلمه ی نای و به معنای تحت لفظی نایی که سوراخ دارد یا س ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣

نای یا نا /na/در گویش شهرستان بهاباد به معنای لوله های سفالی ( استفاده بیشتر در قدیم ) و لوله های سیمانی برای استفاده در جوی آب ( تشبیه این لوله ها ب ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٤

نا یا نای در گویش شهرستان بهاباد به معنای لوله های سفالی ( استفاده بیشتر در قدیم ) و لوله های سیمانی برای استفاده در جوی آب ( تشبیه این لوله ها به لو ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٤

ضعف رفتن دل درلهجه تهرانی به معنای خیلی علاقه داشتن به چیزی مثال، هنوزم دلت ضعف میره واسه قد و بالاش نه؟ اما در گویش شهرستان بهاباد به معنای مالش دل ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

حالت کردن دل:در گویش شهرستان بهاباد به معنی مالش رفتن دل ؛ دردهای گنگ در معده پدید آمدن، آشوب و انقلاب درونی براثر اختلال معده و حالتی شبیه به گرسنگی ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٠

دل خرابی :در گویش شهرستان بهاباد به معنی مالش رفتن دل ؛ دردهای مبهم در معده پدید آمدن، آشوب و انقلاب درونی براثر اختلال معده و حالتی شبیه به گرسنگی ا ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد

دل خرابی :در گویش شهرستان بهاباد به معنی مالش رفتن دل ؛ دردهای گنگ در معده پدید آمدن، آشوب و انقلاب درونی براثر اختلال معده و حالتی شبیه به گرسنگی اس ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٤

حالت کردن دل:در گویش شهرستان بهاباد به معنی مالش رفتن دل ؛ دردهای مبهم در معده پدید آمدن، آشوب و انقلاب درونی براثر اختلال معده و حالتی شبیه به گرسنگ ...

پیشنهاد
٠

گز/Gez/در گویش شهرستان بهاباد به معنای ادا/ada/ است و گز کسی را درآوردن /Gez kasi ra daravardan/ به معنای ادای کسی را درآوردن است که بیشتر بچه های بی ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣

گز/Gez/در گویش شهرستان بهاباد به معنای ادا/ada/ است و گز کسی را درآوردن /Gez kasi ra daravardan/ به معنای ادای کسی را درآوردن است که بیشتر بچه های بی ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢

دوره ها، فی سته ایام :در شش دوره

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

ترکیدن زهره ( tarakidan zahreh ) به شدت ترسیدن در اثر یک اتفاق ناگهانی

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد

قدم به معنی متقدم نیز است و عبارت قرآنی قدم صدق می تواند به معنای پیشی گیرنده در راستی تلقی شود.

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

قدم نورسیده مبارک:قدم کنایه از آمدن، نورسیده منظور نوزاد، اما کلمات بدنیا ، برای شما و باد یا باشد محذوف، لذا معنی جمله این است، بدنیا آمدن نوزاد برا ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٥

حُکام باطل، ﺑﻪ ﺗﻌﺒﻴﺮ ﺍﻣﺎم ﺻﺎﺩﻕ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴﻠﺎم ﻃﺎﻏﻮﺕ، ﻛﺴﻲ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺑﻪ ﺣﻖّ ﺣﻜﻢ ﻧﻜﻨﺪ ﻭ ﺩﺭ ﺑﺮﺍﺑﺮ ﻓﺮﻣﺎﻥ ﺧﺪﺍ، ﺩﺳﺘﻮﺭ ﺩﻫﺪ ﻭ ﺍﻃﺎﻋﺖ ﺷﻮﺩ.

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٤

الوهیت یعنی مقام خدایی چنان که مشرکان معتقد بودند که بت هایشان دارای مقام الوهیت هستند اما ربوبیّت یعنی تربیت خلق و تدبیر امور لذا الوهیت معنی ربوبیّ ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٤

Hefdah/در گویش شهرستان بهاباد به آن هبده/habdeh/ یا هیبده /hibdeh/می گویند.

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٠

Hejdah/هیجده، هیژده, در گویش شهرستان بهاباد به آن، هجده /hajdeh/می گویند.

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢

Samaniyeh/ثمانیة کلمه ی عربی است و به معنای عددهشت است و ثمانیة عشر : هجده , هیجده

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣

ﻋَﺮﺵ/به معنی تخت است. اما عرش الهی ﻣﺮﻛﺰ ﺗﺪﺑﻴﺮ ﻭ ﻛﻨﺎﻳﻪ ﺍﺯ ﻗﺪﺭﺕ ﺍﺳﺖﻭﻗﺘﻲ ﻣﻲ ﮔﻮﻳﻨﺪ: ﻓﻠﺎﻧﻲ ﺑﺮ ﺗﺨﺖ ﻧﺸﺴﺖ ﻳﺎ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺗﺨﺖ ﭘﺎﻳﻴﻦ ﻛﺸﻴﺪﻧﺪ، ﻳﻌﻨﻲ ﺑﻪ ﻗﺪﺭﺕ ﺭﺳﻴﺪ ﻳﺎ ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢

kotkowyi/ در اصل کت کاوی بوده است ( کت کاویدن ) کت به معنای سوراخ و معنی تحت لفظی کت کاویدن می شود گشتن و تفحص درون یک سوراخ و در گویش شهرستان بهاباد ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٤

کت کویی/kotkowyi/ در اصل کت کاوی بوده است ( کت کاویدن ) کت به معنای سوراخ و معنی تحت لفظی کت کاویدن می شود گشتن و تفحص درون یک سوراخ و در گویش شهرستا ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٠

Bepparun/ در گویش شهرستان بهاباد به معنای پرت کن یا بینداز می باشد. مثال بپرون بیرون

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٦

لَرد، در گویش شهرستان بهاباد به معنای بیرون، و این کلمه برای چیز بی ارزشی که ارزش نگهداشتن نداشته باشد استفاده می شود مثال بپرون لرد ( پرت کن بیرون ) ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣

در گویش شهر ستان بهاباد از توابع استان یزد به نای همان لوله ای غضروفی که از گلو به پایین و جلوی مری قرار دارد و هوا را به شش ها می رساند ناد/nad/ می ...