ترجمههای علی ماشا اله زاده (١١٨)
شما باید نمرات بالای بیشتری داشته باشید که معدل تان را ببرید بالا
دندان روی جگر گذاشتم و صعود را به پایان رساندم
آنها خانه هایشان را بصورت مخروبه یافتند بعد از طوفان
او با میل و رغبت تصمیم نگرفته بود ببندد حسابش را، این گزینه را بواسطه ی قصور و کوتاهی انتخاب کرده بود ( گزینه ی دیگری براش باقی نمانده بود )
این مدرسه بر این باور بود که رفتار عجیب و خشوننت آمیز این پسر به لحاظ پزشکی آسیب دیده میباشد و توصیه کرد که روانپزشک را ملاقات کند
منتها درجه ی درک و فهم ما از فردا ، حدس و گمان امروز ما است
این مهمانی خیابانی به مردم آن دور و بر حس همزیستی با همدیگر را می دهد
او بخاطر عقل و درایت قوی خودش موفق خواهد شد
او به خاطر فکر جدید قوی خودش موفق خواهد شد
Little در اینجا ضمیر است که جانشین اسم ( مثلا نان، شیر. . . . ) شده است/او قانع است به مقدار کمی ( نان، شیر. . ) very little bread
قانع نبود به ناراحت کردن مادرم. او سپس به خواهرم توهین کرد
هرگز چنین "تحریف واقعیت" خیره کننده ای را ندیده بودم
تنها محدوه ی فهم ا درک ما از فردا، شک و تردیدهای ما درباره ی امروز است. ( یعنی ما حتی نمی دانیم امروز چه اتفاقی خواهد افتاد چه برسد به اینکه بخواهیم ...
او مصمم ( جدی ) بود روی کاری که داشت انجام می داد
او دنیای من است ( همه چیز من است ) ولی یه چیزی بهپ میگه این عشق نیست
اما تو هنوز دنیای من هستی ( همه چیز من هستی ) ( خیلی دوستت دارم )
پدرم دنیای من است ( همه چیز پن است ) ( خیلی دوستش دارم )
اگر او به تو ضربه زد چرا جلوش نایستادی؟
زیادی دور نشو در صحرا وگرنه گم می شوی
او برای خودش در یک آشپزخانه ی تنگنا آشپزی می کرد
تصویر باقیمانده ( در ذهن مخاطب ) از المپیک سیدنی چه خواهد بود؟
شما همگی دست به یکی کرده اید رو در روی من. این عادلانه نیست
نمی خواهم شما این تصور غلط را داشته باشید که همه ی آنچه من انجام می دهم چک امضا کردن است در تمام روز
یک هارد کامپیوتر نو نمی بایست هزینه زیادی داشته باشد ( نباید خیلی گران باشد )
هر دو مرد می دانستند که زمان رویارویی با حقیقت فرا رسیده بود/آن لحظه ی سرنوشت ساز فرا رسیده بود
خوب، تلاش کن که ببینی آن نادیده ها را ( سعی کن ببینی )
تو همیشه توی شطرنج بهتر از من هستی
هیچکس نمی تواند در بحث بهتر از او باشد
از آنجاییکه وقت داشت تمام میشد، سخنگو سخنانش را کوتاه کرد
من چند تا تمرین به بدنسازی ام اضافه کرده ام
دندان رای جگر گذاشتم و پذیرفتمش به عنوان سرپرست
اگر نمی تواند برود به باشگاه، او می تواند یک تمرین بدنسازی تعدیل شده را در منزل انجام بدهد
ما مجبوریم با این سر و صدا کنار بیاییم تا این کارگرها تمام شود کارشان
مذاکرات تجاری بین دو کشور در حاله ای از ابهام می باشد
او مثل یک بچه ای که دستش رو شده عکس العمل نشان داد ( مچ او را گرفته باشند )
فقدان پول تقریبا بصورت یک مانع لاینحل در آمده است
جواب آزماش شما هنوز نیامده؟
اجرای ویدیوی ضبط شده در تلویزیون نشان داد دقیقا چه اتفاقی افتاده است.
یک مثقال پیشگیری می ارزد به یک خروار معالجه