ترجمههای علی ماشا اله زاده (١١٢)
او با میل و رغبت تصمیم نگرفته بود ببندد حسابش را، این گزینه را بواسطه ی قصور و کوتاهی انتخاب کرده بود ( گزینه ی دیگری براش باقی نمانده بود )
منتها درجه ی درک و فهم ما از فردا ، حدس و گمان امروز ما است
اگر نمی تواند برود به باشگاه، او می تواند یک تمرین بدنسازی تعدیل شده را در منزل انجام بدهد
این مدرسه بر این باور بود که رفتار عجیب و خشوننت آمیز این پسر به لحاظ پزشکی آسیب دیده میباشد و توصیه کرد که روانپزشک را ملاقات کند
هر دو مرد می دانستند که زمان رویارویی با حقیقت فرا رسیده بود/آن لحظه ی سرنوشت ساز فرا رسیده بود
خوب، تلاش کن که ببینی آن نادیده ها را ( سعی کن ببینی )
یک مثقال پیشگیری می ارزد به یک خروار معالجه
نمی خواهم شما این تصور غلط را داشته باشید که همه ی آنچه من انجام می دهم چک امضا کردن است در تمام روز
یک هارد کامپیوتر نو نمی بایست هزینه زیادی داشته باشد ( نباید خیلی گران باشد )
Little در اینجا ضمیر است که جانشین اسم ( مثلا نان، شیر. . . . ) شده است/او قانع است به مقدار کمی ( نان، شیر. . ) very little bread
قانع نبود به ناراحت کردن مادرم. او سپس به خواهرم توهین کرد
او بخاطر عقل و درایت قوی خودش موفق خواهد شد
او به خاطر فکر جدید قوی خودش موفق خواهد شد
این مهمانی خیابانی به مردم آن دور و بر حس همزیستی با همدیگر را می دهد
هرگز چنین "تحریف واقعیت" خیره کننده ای را ندیده بودم
زیادی دور نشو در صحرا وگرنه گم می شوی
تنها محدوه ی فهم ا درک ما از فردا، شک و تردیدهای ما درباره ی امروز است. ( یعنی ما حتی نمی دانیم امروز چه اتفاقی خواهد افتاد چه برسد به اینکه بخواهیم ...
تو همیشه توی شطرنج بهتر از من هستی
هیچکس نمی تواند در بحث بهتر از او باشد
از آنجاییکه وقت داشت تمام میشد، سخنگو سخنانش را کوتاه کرد
او برای خودش در یک آشپزخانه ی تنگنا آشپزی می کرد
او مثل یک بچه ای که دستش رو شده عکس العمل نشان داد ( مچ او را گرفته باشند )
او دنیای من است ( همه چیز من است ) ولی یه چیزی بهپ میگه این عشق نیست
اما تو هنوز دنیای من هستی ( همه چیز من هستی ) ( خیلی دوستت دارم )
پدرم دنیای من است ( همه چیز پن است ) ( خیلی دوستش دارم )
اگر او به تو ضربه زد چرا جلوش نایستادی؟
تصویر باقیمانده ( در ذهن مخاطب ) از المپیک سیدنی چه خواهد بود؟
من چند تا تمرین به بدنسازی ام اضافه کرده ام
دندان رای جگر گذاشتم و پذیرفتمش به عنوان سرپرست
ما مجبوریم با این سر و صدا کنار بیاییم تا این کارگرها تمام شود کارشان
فقدان پول تقریبا بصورت یک مانع لاینحل در آمده است
مذاکرات تجاری بین دو کشور در حاله ای از ابهام می باشد
جواب آزماش شما هنوز نیامده؟
اجرای ویدیوی ضبط شده در تلویزیون نشان داد دقیقا چه اتفاقی افتاده است.
این طرح جدید اساس کارش بر موفقیت برنامه های قبلی است
هفت کارگر کارخانه تعدیل نیرو شدند درنتیجه ی کاهش ( قیمتها )
من موفق شدم ببینم تمام پسر عموهایم را در ( دورهمی ) تجدید دار خانوادگی مان در ماه گذشته
من یک اجرای ضبط شده از یکی از نوار ها را شنیدم
علارقم میل باطنی ام پذیرفتم اورا به عنوان یک سرپرست
نتیجه ی آزمایش هنوز نیامده؟ ( بدست نیامده؟ )