ترجمههای علی ماشا اله زاده (١١٨)
همیشه پشت دوستانت بایست ( طرف دوستانت را بگیر )
من موفق شدم ببینم تمام پسر عموهایم را در ( دورهمی ) تجدید دار خانوادگی مان در ماه گذشته
من یک اجرای ضبط شده از یکی از نوار ها را شنیدم
علارقم میل باطنی ام پذیرفتم اورا به عنوان یک سرپرست
هفت کارگر کارخانه تعدیل نیرو شدند درنتیجه ی کاهش ( قیمتها )
نتیجه ی آزمایش هنوز نیامده؟ ( بدست نیامده؟ )
دو نفر از این تیم غافلگیر شدند در دور اول
این طرح جدید اساس کارش بر موفقیت برنامه های قبلی است
آنها سریع اخت شدند، دید و والتر
کوهنورد داشت رنج می برد از در معرض خطر بودن ( در معرض خطر بود ) /exposureدر حالتnounبه معنای "در معرض خطر بودن" میباشد
لطفا برای این کالاها یک صورتحساب تنظیم کنید
بیرحمانه است که زمان را بدون او سپری کنیم
انسانها معمولا می ترسند از چیزهایی که نا آشنا هستند باهاشون
مباحثات شیرین شب و روزها را کوتاه می کند.
این نوع بازجویی ها ( بازخواست کردن ها ) ( سوال جواب کردن ها ) می تواند برای بچه ها مرعوب کننده باشد
این بچه ها خوب با هم اخت شدند در مهد کودک