تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

دانشمند I was reading a book about famous Iranian scientists من داشتم یک کتاب درباره دانشمندان ایرانی می خواندم🕝🕝

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

کتابخانه 🕞🕞 Roya and Mahsa are leaving the library رویا و مهسا در حال ترک کردن کتابخانه هستند

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٢

بو دادن the flower smells good گل بوی خوبی می دهد 🕞

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

به نظر رسیدن 🕟 Tom seems bad تام بد به نظر می رسد

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

به نظر رسیدن she appears beautiful او زیبا به نظر می رسد 🕠

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

خواب آلود 🕡🕡 I feel sleepy من احساس خواب آلودگی میکنم

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

امروز Ali looks happy today 🕢🕢 علی امروز خوشحال به نظر می رسه

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

ضعیف he is getting weak 🕣 او در حال ضعیف شدن است

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٥

شدن he became old او پیر شد 🕤🕤

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٧

متزلزل شده 🕦🕦 After the accident, his confidence in his ability to drive was completely rattled بعد از تصادف، اعتمادش به تواناییش در رانندگی کاملاً ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٨

بزرگ ، عظیم I found a massive collection of old books on literature in my aunt’s library 🕧 من یک مجموعه ی بزرگ از کتابهای قدیمی در مورد ادبیات در کت ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٨

ارزیابی 🏳️🏳️ Before filing for bankruptcy, it is advisable to get an evaluation done by a bankruptcy attorney قبل از ثبت رسمی برای ورشکستگی، معقول ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٦

پیش بینی نشده 🏴🏴 We had some unforeseen problems with the new engine though we had expected it would work well. ما چند مشکل پیشبینی نشده با موتور ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٩

عصبانیت ، اضطراب ، تنش 🏴‍☠️🏴‍☠️ We could feel the tension in the room as we waited for our exam results ما میتوانستیم تنش را در اتاق احساس کنیم وقت ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٦

غمگین My little nephew was very gloomy because his best friend had moved away permanently برادرزادة کوچکم خیلی غمگین بود چون بهترین دوستش برای همیشه ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

اجرا 🚩🚩 The festival of Asian Arts and Music will include two days of live performance جشنواره موزیک و هنرهای آسیایی شامل دو روز اجراهای زنده خواه ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٢

عادت نکرده ، خو نگرفته 🏳️‍🌈🏳️‍🌈 I am unaccustomed to receiving gifts from the people whom I don’t know well من عادت نکرده ام ( عادت ندارم ) که ا ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

به خاطر ، به دلیل 🇰🇳🇰🇳 On account of a breakdown in their computer, the bank had to stop business for a while به خاطر اختلال در کامپیوترشان، بانک ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٩

فریاد زدن 🇱🇨🇱🇨 Why are you shouting aloud �چرا دارید با صدای بلند فریاد میزنید؟

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

چون Since the weather was fine, we went out for a walk. چون که هوا خوب بود، رفتیم بیرون قدمی بزینم

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

مسئولیت پذیر As a parent, you should be more responsible for your child’s behavior به عنوان یک ولی، شما باید بیشتر مراقب رفتار فرزندت باشی. 🇵🇲🇵🇲

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

اینجا 🇻🇨🇻🇨 he works here as a teacher او در این جا به عنوان یک معلم کار می کند.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

خیلی As he was too tired, he didn’t feel like going to the gym. چون که او خیلی خسته بود، حوصله باشگاه رفتن نداشت 🇸🇩🇸🇩

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

وقتی که 🇸🇷🇸🇷 I saw him as I was walking in the park او را دیدم وقتی که در پارک می دویدم

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد

متنفر بودن 🇸🇪🇸🇪 . child a was I when school disliked I از مدرسه متنفر بودم وقتی یک بچه بودم.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد

بانک 🇨🇭🇨🇭 The man invited to the party works in a bank. مردی که به جشن دعوت شد در یک بانک کار می کند

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

فرودگاه The man going to the airport is my father. مردی که به فرودگاه می رود پدرم است 🇸🇾🇸🇾

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد

درس دادن 🇹🇼🇹🇼 The man teaching English came here yesterday مردی که انگلیسی درس می دهد دیروز به اینجا آمد

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

نوشته شد 🇹🇯🇹🇯 The letter written last week arrived today نامه ای که هفته ی قبل نوشته شد ، امروز رسید

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

دید The boy whom I saw yesterday can speak English. پسری که دیروز دیدم می تواند انگیسی حرف بزند. 🇹🇿🇹🇿

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٧

آمد 🇹🇭🇹🇭 The man who came by bus is a painter. آن مردی که با اتوبوس آمد یک نقاش است.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد

هستم 🇹🇱🇹🇱 I am too busy to talk to you now من بسیار مشغول هستم برای راه رفتن با تو امروز

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد

تست ، آزمون 🇹🇬🇹🇬 The test was too difficult to finish آزمون برای تمام کردن بسیار سخت بود

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

دوربین 🇹🇰🇹🇰 This camera is too expensive for me to buy این دوربین برای من برای خریدن بسیار گران است

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

نیست 🇹🇴🇹🇴 He is not old enough to go to school او به اندازه ی کافی برای مدرسه رفتن بزرگ نیست

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

او ( مذکر ، مرد ) 🇹🇹🇹🇹 He had enough experience to get the job اون به اندازه ی کافی تجربه برای گرفتن شغل داشت

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٧

آن 🇹🇳🇹🇳 He didn’t have enough money to buy that car او به اندازه ی کافی پول نداشت که آن ماشین را بخرد

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد

آفتابی 🇹🇷🇹🇷 It is such sunny weather that he can play tennis in the park آب و هوای آفتابی بود ب همین دلیل او میتواند در پارک تنیس بازی کند

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

دوباره It was such an interesting place that they want to visit it again مکان بسیار جالبی بود ب همین دلیل انها میخواهند دوباره آنرا ببینند 🇹🇲🇹🇲

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

نام اسمی پسرانه ( علی ) 🇹🇨🇹🇨 It was such a cold day that Ali stayed at home روز بسیار سردی بود ب همین دلیل علی در خانه ماند

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد

صدا زدن She was thinking so deeply that she didn’t hear us calling her او داشت عمیقا فکر میکرد ب همین دلیل صدا زدن ما را نشنید 🇹🇻🇹🇻

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

خواستن راه رفتن 🇻🇮🇻🇮 They were so tired that they didn’t want to walk آنها خیلی خسته بودند ب همین دلیل نمیخاستند راه بروند

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

غذا، خوراک The food was so hot that we couldn’t eat it غذا اونقدر گرم بود ک ما نتونستیم بخوریمش 🇺🇬🇺🇬

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

مرد فرانسوی 🇦🇪🇦🇪 Philip is a Frenchman فلیپ یک مرد فرانسوی است

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

خارجی 🇬🇧🇬🇧 can you speak a foreign language آیا می توانید به یک زبان خارجی صحبت کنید؟؟

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

بالاخره finally he returned after an hour او بالاخره بعد از یک ساعت برگشت 🏴󠁧󠁢󠁥󠁮󠁧󠁿

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

جنگ ، دعوا 🏴󠁧󠁢󠁳󠁣󠁴󠁿🏴󠁧󠁢󠁳󠁣󠁴󠁿 there was a fight between Leo and Kevin last night دیشب یک دعوا بین لئو و کوین بود

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

نقاشی ، طراحی 🏴󠁧󠁢󠁷󠁬󠁳󠁿🏴󠁧󠁢󠁷󠁬󠁳󠁿 this drawing is very old and expensive این طراحی ( تابلوی نقاشی ) خیلی قدیمی و گران قیمت است

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

ترسیم کردن ، کشیدن 🇺🇸🇺🇸 he draws beautiful pictures او نقاشی های زیبایی می کشد

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١١

مشکل ، سختی 🇺🇾🇺🇾 did you have any difficulty coming here آیا برای آمدن به اینجا مشکلی داشتی ؟؟