تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
-٣٥

It tore in halfاز وسط پاره شد

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

دوره فشرده

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

Clean out=go We need to clean out We need to go

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

The prince is under a spell now

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

بیش از پنجاه درصد

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

به سزای اعمال خود رسیدن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

Hurry up =look alive

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

میوه فروش Grocery store میوه فروشی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

I'm gonna get that job believe you me من اون شغل رو بدست میارم حرفم رو باور کن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

I'm short handedمن دست تنهام

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

What are you intentions in regards to my daughterنسبت به - درباره

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

Have a look see یه نگاه بهش بنداز

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

اعتراف به گناه

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

شروع به خوردن غذا کردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

حالت کوفتگی عظله

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

یعنی از طریق صحبت کردن موضوعی رو حل کنی can we talk through this

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

Ordeal=یک امتحان سخت برای اثبات خود

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

And stick around justin i'm not through with you yet بمون جاستین من هنوز کارم باهات تموم نشده منبع دیالوگ سریال سیزده دلیل برای اینکه

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

Hearing disorders اختلالات شنوائی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

زیر قول زدین

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

گوش نواز

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

مترادف cut off=slice out

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

نذر کردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

ماشین و استارت زدن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

Let me talk to him on your behalfبزار بجای تو من باهاش صحبتم کنم game of thronesدیالوگ سریال

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

غریزی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

Stop holding outدست از مقاومت بکش

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

He responded in like manner او به روشی مشابه پاسخ داد

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

You're surrounded شما محاصره شدین

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

Snitchخبر چینی کردن I'm never gonna snitchمن هرگزخبرچینی نخواهم کرد

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

در حال رشد

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

جای زخم

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

She sauntered down the road as if she had all the time in the world

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

سریع تر کاری رو انجام دادن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦

به آتش کشیدن did i set your ships ablaze?دیالوگ سریال بازی تاج وتخت

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

To be into someone Dad and i were into him مثلا اشاره به یک بازیکن فوتبال

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

از کسی تعریف کردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧

خلاص شدن از چیزی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧

Interupt=break intoوسط حرف کسی پریدن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٨

هر اندازه که

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦

Stick with me you'll be fineبه من بچسبید هیچ اتفاقی براتون نمی افته دیالوگ کارتونtoy story4

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧

از روی لطف

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٨

ریلکس کردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٨

ناچار

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٨

Pile up all the bodies همه جسد هاروجمع کن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٨

با فشار و سریش بازی یه نفر رو وادار به انجام کاری کنی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٩

جنس بنجل

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

به پاک شدن ویا از بین رفتن لکه حا لا میتونه روی لباس یا روی هرچیزی باشه I don't think these coffee stains will come off فکرنمیکنم این لکه های قهوه بخ ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٠

شیفته ی خود کردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٠

She made an impression on me او رو من تاثیر گذاشت