پیشنهادهای سیدحسین اخوان بهابادی (٢,٧٠٩)
ایشان اما عامیانه ، ضمیر جمع دربارۀ انسان، ضمیر اشارۀ احترام آمیز برای سوم شخص مفرد. اگر کلمه ی ایشون بعنوان ضمیر اشاره نزدیک استفاده می شود برای ضم ...
اوشان، فشم، میگون، از شهرهای شهرستان شمیرانات و مرکز بخش رودبار قصران در استان تهران است. در گفتار عامیانه این شهر بیشتر با نام اوشون فشم مشهور است. ...
وسواسی:بیش از اندازه محتاط، دِل پِلیس کو/del pelisku/ در گویش شهرستان بهاباد به شخص وسواسی که نسبت به چیز های اطراف خود از لحاظ تمیزی و یا نجس و پاکی ...
دِل پِلیس کو/del pelisku/وسواسی، بیش از اندازه محتاط. در گویش شهرستان بهاباد به شخص وسواسی که نسبت به چیز های اطراف خود از لحاظ تمیزی و یا نجس و پاک ...
پُخَل، در گویش شهرستان بهاباد برای جنس نامرغوب و اصطلاحا آشغال بکار می رود.
کومَلَقو/kumalaghu/ واژگون، سر را بزمین گذاشتن و معلق زدن، نوعی بازی کودکانه که سر را روی زمین می گذاشتند و با واژگون کردن خود و تکرار آن مسافتی کوتا ...
گُلگُلو/golgolu/گل دار. به معنای
گلگلو/gelgelu/قلقلک. در گویش شهرستان بهاباد به قلقلک، گلگلو گفته می شود.
گلگلو/gelgelu در گویش شهرستان بهاباد به قلقلک، گلگلو گفته می شود.
تِرِنجیکو/Terenjiku پیکّو یا پیکو /piku/pikku ترنجیکو و پیکو دو واژه به معنای نیشگون در گویش شهرستان بهاباد است.
پیکّو یا پیکو /piku/pikku تِرِنجیکو/Terenjiku پیکو و ترنجیکو دو واژه به معنای نیشگون در گویش شهرستان بهاباد است.
تِرِنجیکو/Terenjiku پیکّو یا پیکو /piku/pikku ترنجیکو و پیکو دو واژه به معنای نیشگون در گویش شهرستان بهاباد است.
conversion/کانوِر ژِن:تبدیل conversation/کانوِر سِی شِن:گفتگو ( تفاوت با کلمه اولی در دو حرف at ) نکته:ترکیب ( sion ) صدای ( ژ ) می دهد مثال: televi ...
برای یادسپاری بهتر می توان برمبنای تلفظ و معنی به آسان سازی تلفظ و ایجاد ارتباط خوش پسند با معنی اقدام کرد: /بَچِه لِر/ تبدیل به/ بچه لُر / اما ارتبا ...
یکی از معانی آری یا بلی :قضیه آنگونه نیست. بَلَی مَنْ أَوْفَی بِعَهْدِهِ وَاتَّقَی فَإِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الْمُتَّقِینَ76 آل عمران ﺁﺭﻱ، ﻫﺮ ﻛﺲ ﺑﻪ ﻋﻬ ...
یکی از معانی بلی یا آری :قضیه آنگونه نیست. بَلَی مَنْ أَوْفَی بِعَهْدِهِ وَاتَّقَی فَإِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الْمُتَّقِینَ76 آل عمران ﺁﺭﻱ، ﻫﺮ ﻛﺲ ﺑﻪ ﻋﻬ ...
مومن را تحقیر نکن سزاست که او را توقیر کنی.
/monafi/نفی کننده، اسم فاعل کلمه ی نفی
کرم. برای یادسپاری بهتر می توان از کلمات مشابه برای جمله سازی ( چه بهترمسخره ) و تصویر سازی بهره برد. بعضی آدمها worm ( کرم ) دارند لذا باعث war ( ...
گرم. برای یادسپاری بهتر می توان از کلمات مشابه برای جمله سازی ( چه بهترمسخره ) و تصویر سازی بهره برد. بعضی آدمها worm ( کرم ) دارند لذا باعث war ( ...
جنگ. برای یادسپاری بهتر می توان از کلمات مشابه برای جمله سازی ( چه بهترمسخره ) و تصویر سازی بهره برد. بعضی آدمها worm ( کرم ) دارند لذا باعث war ( ...
ویتامین آفتاب
وایپ بر وزن پایپ ( pipe ) ، پاک کردن. پایپ ( انگلیسی ) همان پیپ ( فرانسوی ) چپق فرنگی است. برای یادسپاری بهتر از ارتباط برقرار کردن بین کلمه جدید ب ...
چپق فرنگی=پیپ ( pipe، تلفظ انگلیسی آن پایپ است ) پیپ ایرانی =چپق برمبنای توالت ایرانی و توالت فرنگی.
چپق فرنگی=پیپ ( pipe، تلفظ انگلیسی آن پایپ است ) پیپ ایرانی =چپق برمبنای توالت ایرانی و توالت فرنگی
candlestick:جاشمعی candle:شمع stick:عصا، چسبناک ( استِک ) ( i نشان عصا و چسبندگی ) steak:تکه گوشت ( استِیک ) ( ea نشان گوشت چون meat ) stock :سهم ( ...
برای یادسپاری بهتر و اسان کردن این امر از بازی کلمات می توان استفاده کرد مثل can dle= candle دل می تواند شمع وجود باشد البته به شرطی که در دل یک تغی ...
برای یادسپاری بهتر استفاده از کلمات مشابه و خنده دار موثر است البته گاهی می توان با تغییر عمدی در تلفظ، کلمات را شبیه به هم کرد. مثل بولِ بولِ بول ن ...
صرصر/sarsar/سردِ سرد. برای یادسپاری بهتر فرض کنید سرد سرد بوده است که خلاصه ان شده سر سر و کم کم تبدیل شده است به صرصر. و أَمَّا عادٌ فَأُهْلِکُوا ...
یک معما: اون چیه که در/ پول /وجود ندارد اما در /مانی/یگی وجوددارد؟ ( در ضمن پاسخ، حروف الفبا نیست ) جواب: عدد ( one )
export: صادرات expert: کارشناس Export expert:کارشناس صادرات برای یادگیری و یادسپاری بهتر استفاده از کلمات شبیه به هم.
expert: کارشناس export: صادرات Export expert:کارشناس صادرات برای یادگیری و یادسپاری بهتر استفاده از کلمات شبیه به هم.
پِچ کردن ( PETCH ) :در گویش شهرستان بهاباد به معنای له کردن است. در قدیم، حشرات را زیر کفششون پِچ می کردند ولی امروزه قفل های نرم افزار ها را پَچ می ...
پِچ کردن ( PETCH ) :در گویش شهرستان بهاباد به معنای له کردن است. پَچ کردن ( PATCH ) : در گویش رایج دنیای دیجیتال به معنای روشی برای شکستن قفل ها و ل ...
/license/ permission اجازه نامه، رضایت نامه، پروانه به معنای مجوز.
در گویش شهرستان بهاباد به نوعی پروانه کوچک و قهوه رنگ که از خرابی بعضی از خوراکی ها چون پسته بوجود می آید پَرپَرو گفته می شود.
پروانه به معنای مجوز ، می شود: لایسنس ( license ) ، پرمیشن ( permission ) ، اجازه نامه، رضایت نامه.
format/قالب، فرم. قدیم، مردم در فکر حرمت بودند حالا تو فکر فرمت.
format/فرمت، فرم. قدیم، مردم در فکر حرمت بودند حالا تو فکر فرمت.
زیر بَری در گویش شهرستان بهاباد این کلمه به معنای زیر پوش است.
در گویش شهرستان بهاباد به معنای زیر پوش است.
[ﻋَﻤﻲ] ﻛﻮﺭﻱ ﻇﺎﻫﺮﻱ ﺭﺍ ﮔﻮﻳﻨﺪ ﻭ [ﻋﻤﻪ] ﻛﻮﺭﻱ ﺑﺎﻃﻨﻲ ﺍﺳﺖ. ( از تفسیر استاد قرائتی )
برای یادسپاری بهتر؛ ارتباط برقرار کردن بین کلمه جدید با کلمه ی آشنا قبلی، مثلاً : در کار عمه ها، آدم حیران و سرگردان می شود بی جهت نگفتند عَمِّه. من ...
برای یادسپاری بهتر؛ ارتباط برقرار کردن بین کلمه جدید با کلمه ی آشنا قبلی، مثلاً : در کار عمه ها، آدم حیران و سرگردان می شود بی جهت نگفتند عَمِّه. من ...
ﻋَﻤَﻪ/حیران شدن، سرگردان شدن. ﻛﻠﻤﻪ [ﻳَﻌﻤﻬﻮﻥ] ﺍﺯ [ﻋَﻤَﻪ] ﻣﺜﻞ [ﻋَﻤﻲ] ﻣﻲ ﺑﺎﺷﺪ، ﻟﻜﻦ [ﻋﻤﻲ] ﻛﻮﺭﻱ ﻇﺎﻫﺮﻱ ﺭﺍ ﮔﻮﻳﻨﺪ ﻭ [ﻋﻤﻪ] ﻛﻮﺭﻱ ﺑﺎﻃﻨﻲ ﺍﺳﺖ. ( از تفسیر استاد ق ...
ﻛﻠﻤﻪ [ﻳَﻌﻤﻬﻮﻥ] ﺍﺯ [ﻋَﻤَﻪ] ﻣﺜﻞ [ﻋَﻤﻲ] ﻣﻲ ﺑﺎﺷﺪ، ﻟﻜﻦ [ﻋﻤﻲ] ﻛﻮﺭﻱ ﻇﺎﻫﺮﻱ ﺭﺍ ﮔﻮﻳﻨﺪ ﻭ [ﻋﻤﻪ] ﻛﻮﺭﻱ ﺑﺎﻃﻨﻲ ﺍﺳﺖ. ( از تفسیر استاد قرائتی )
سُبون/sobun/ در گویش شهرستان بهاباد به مرزهای خاکی کرت های کشاورزی گفته می شود.
در گویش شهرستان بهاباد به جای کرت/kart/کُرت /kort/تلفظ می شود که به قطعات زمین زراعی یا باغی گفته می شود. در ضمن به هر یک از باغچه های کوچک منزل که ...
دُشپُت:در گویش شهرستان بهاباد به دُشوِل گفته می شود. دشپت به غده های کوچک گرد به اندازه فندق است که معمولاً در اعضای حیوانات حلال گوشت وجود دارد و خ ...
تَنِه تَر. در گویش شهرستان بهاباد کلمه ی تَنِه تر ( مخفف تنها تر ) معنی ( حتی ) می دهد. مثال رفتم مدرسه یه دانش آموز تَنِه تر هم نیومده بود ( دانش آ ...