چپش


مترادف چپش: بزغاله، بزیکساله

لغت نامه دهخدا

چپش. [ چ َ پ ِ ] ( اِ ) بزغاله یکساله را گویند. ( برهان ) ( ناظم الاطباء ). بز یکساله را گویند. ( انجمن آرا ) ( آنندراج ) ( جهانگیری ) ( فرهنگ نظام ). چاووش.بز نر یکساله. بزغاله بسال دوم رسیده :
میش و بره و بخته و شاک و چپش تو
بگرفت بیابان ز درازا و ز پهنا.
سوزنی ( از انجمن آرا ).
لایق کشتن است چون شیشاک
سر بباید بریدنش چو چپش.
پوربهای جامی ( از آنندراج ).
رجوع به چاووش شود. || بز. بز نر. || ماده بز کوهی.

فرهنگ فارسی

( اسم ) بزغال. یکساله .
بزغال. یکساله را گویند . بز یکساله را گویند . چاووش . بز نر یکساله . بزغاله بسال دوم رسیده . یا بز . بز نر . یا ماده بز کوهی .

فرهنگ معین

(چَ پِ ) (اِ. ) بزغالة یکساله .

فرهنگ عمید

بزغاله، بز نر یک ساله: میش و بره و بخته و شاک و چپش تو / بگرفت بیابان ز درازا و ز پهنا (سوزنی: رشیدی: چپش ).

گویش مازنی

/chapesh/ بزغاله ی نر و بالغ نشده

واژه نامه بختیاریکا

بزغاله یک ساله

پیشنهاد کاربران

به بز یک تا دو ساله در گویش بختیاری چپش گفته می شود
برادر شیشک بره ماده پشمینه است که شش ماه را گذرانده و میتواند ابستن شود
بز را در پارسی پهلوی چه کوهی و چه خویی باشد بز گویند اگر خویگر ( اهلی ) باشد آنرا گیسی نیز گویند که بچم مویین است نر آنرا شاک و شاک پاژن بز رانش را تگه و اخته آنرا بَخته و بی شاخش را هُل و بچه انرا کهره و بزغاله گویند
...
[مشاهده متن کامل]

بز یکساله نرش را چپش و یکساله ماد ه اش را � کلار � بالای دو ساله را دوبر و بالای سه ساله را سه بر و چهار بر و پنج بر گویند انکه را پیشاپیش همه گله رود نهاز و نخراز /نخراس گویند و این به هر پیشرو گله گویند چه در گله بز و گوسفند چه در فسیله اسپ
سپه دشمن او را گله ای دان که در او
نه چراننده شبان است و نه رهجو نخراز.
فرخی
داعی عدل ملک پرور او
گرگ را داده منصب نخراز
ابوشکور بلخی
-
میش و بره و بخته و شاک و چپش تو
بگرفت بیابان ز درازا و ز پهنا.
چو گرگ گرسنه اندرفتد میان رمه
چه میش و چه بره دندانش را چه بخته چه شاک.
سوزنی
من ز خداوند تو نندیشم ایچ
علم ترا بیش نگیرم نهاز.
خسروی
غولان غرچه گیر ز خار و خس در او
گمراه گشته چون رمه میش بی نهاز.
روحی ولوالجی.
سپه دشمن او را رمه ای دان که در او
نه چراننده شبان است و نه ره جوی نهاز.
فرخی.
بر سر دیو ترا عقل بسنده ست رقیب
بر ره خیر ترا علم بسنده ست نهاز.
سوی چشمه شوربختی شتابد
کرا آز باشد دلیل و نهازش.
نروم این بزرگ رمه
که بدو در نهاز شد بز لنگ.
ناصرخسرو.
راستی کن تا شود جان تو شاد از بهر آنک
جفت غم گردد شبان چون کج رود روزی نهاز.
سنائی.
عدوی جاه ترا بخت چون نهاز شده ست
به پای خویش همی آردش سوی مسلخ.
ز بیم هیبت و سهم سیاست تو به دشت
ز گرگ پنجه فروریزد از نهیب نهاز.
ای ز سهم پهلوان و رای عدل آموز تو
یوز از آهو در گریز افتاده و گرگ از نهاز.
سوزنی

چپش che posh , cha posh در گونه ی بزینه ، در جنس نر ، کهره ی نر وقتی بزرگ شود به چپش وبزرگتر به دوبور تغییر نام می یابد اما در جنس ماده کهره ماده با بزرگ شدن به بز تغییر نام پیدا می کند ، در گونه ی میشینه
...
[مشاهده متن کامل]
در جنس نر ابتدا بره نر به شیشک وسپس به قوچ تغییر نام می یابد ، ودر جنس ماده ، بره ماده به میش تبدیل می شود

چپش در زبان لری به معنای بزغال ست. چون شوربختانه گویا زبان لری ادعایی نداره خیلی ها دارن واژه های لری رو به اسم فارسی می زنن و این کار ضد فرهنگه و نابودی زبان های مادری ایران زمینه و این کار باعث آسیب به فرهنگ ایرانی می شه و باعث رشد و پالایش زبان شیرین و نازنین فارسی نمی شه.
امروزه نام گوسفند بر تمام گوسفندان اهلی نر و ماده که دارای پشم یا مو هستند اطلاق می شود به بچه گوسفند بر اساس داشتن مو یا پشم به ترتیب بزغاله یا بره گفته می شود که شامل هر دو جنس نر و ماده می شود بزغاله
...
[مشاهده متن کامل]
ی ماده با بزرگ شدن به بُز و بزغاله ی نر به چپش تغییر نام پیدا می کند اما بره ی ماده با بزرگ شدن به میش و بره ی نر به قوچ تغییر اسم می یابند. بطور کلی بُز و چپش، بی دنبه، مودار و دارای شاخهای راست بدون اعوجاج اند و میش و قوچ به گوسفندان دنبه دار دارای پشم و شاخهای خمیده و اعوجاج گفته می شود.

چپش= در گویش ترکی منطقه قشلاق چرخلو به بز چپش میگویند

بپرس