پیشنهادهای سیدحسین اخوان بهابادی (٣,٠٣٣)
لا تَکِلْنی:ریشه ی فعل وکل که یک فعل مثال واوی است بهتر است با اعلال آن آشنا شویم لذا: بطور کلی فعلهای مثال را می توانیم به دو گروه مثال واوی مانند ( ...
اَللّهُمَّ لا تَکِلْنی اِلی نَفْسی طَرْفَه عَینٍ اَبَداً؛ خدایا مرا به اندازه یک چشم به هم زدن، هرگز به خودم وانگذار.
اَللَّهُمَّ اغْفِرْ لِی وَ لِوَالِدَیَّ وَ ارْحَمْهُمَا کَمَا رَبَّیَانِی صَغِیراً اجْزِهِمَا بِالإِْحْسَانِ إِحْسَاناً وَ بِالسَّیِّئَاتِ غُفْرَاناً ...
اَللَّهُمَّ اغْفِرْ لِی وَ لِوَالِدَیَّ وَ ارْحَمْهُمَا کَمَا رَبَّیَانِی صَغِیراً اجْزِهِمَا بِالإِْحْسَانِ إِحْسَاناً وَ بِالسَّیِّئَاتِ غُفْرَاناً ...
اِجزِهِما:پاداش بده آن دو را. ریشه کلمه جزی است اولین صیغه ماضی آن می شود:جَزَیَ که اعلال به قلب صورت می گیرد و جَزَی می شود اما اولین صیغه مضارع ان ...
وکل فعل مثال واوی است بهتر است با اعلال آن آشنا شویم لذا: بطور کلی فعلهای مثال را می توانیم به دو گروه مثال واوی مانند ( وَعَدَ ، وَصلَ، وَلدَ ) ومثا ...
وکل فعل مثال واوی است بهتر است با اعلال آن آشنا شویم لذا: بطور کلی فعلهای مثال را می توانیم به دو گروه مثال واوی مانند ( وَعَدَ ، وَصلَ، وَلدَ ) ومثا ...
وکل فعل مثال واوی است بهتر است با اعلال آن آشنا شویم لذا: بطور کلی فعلهای مثال را می توانیم به دو گروه مثال واوی مانند ( وَعَدَ ، وَصلَ، وَلدَ ) ومثا ...
وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی وَکَلَنِی إلَیْهِ فَأَکْرَمَنِی وَ لَمْ یَکِلْنِی إلَی النَّاسِ فَیُهِینُونِی ( از دعای ابوحمزه ثمالی ) و سپاس خدای را ...
وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی وَکَلَنِی إلَیْهِ فَأَکْرَمَنِی وَ لَمْ یَکِلْنِی إلَی النَّاسِ فَیُهِینُونِی ( از دعای ابوحمزه ثمالی ) و سپاس خدای را ...
وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی وَکَلَنِی إلَیْهِ فَأَکْرَمَنِی وَ لَمْ یَکِلْنِی إلَی النَّاسِ فَیُهِینُونِی ( از دعای ابوحمزه ثمالی ) و سپاس خدای را ...
وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی وَکَلَنِی إلَیْهِ فَأَکْرَمَنِی وَ لَمْ یَکِلْنِی إلَی النَّاسِ فَیُهِینُونِی ( از دعای ابوحمزه ثمالی ) و سپاس خدای را ...
از خانواده ی جرئت ( جرأت )
أَوْ لَعَلَّکَ بِجُرْمِی وَ جَرِیرَتِی کَافَیْتَنِی ( از دعای ابوحمزه ثمالی ) یا شاید بجرم و گناهم مکافات کردى
ریشه کلمه:کَفَیَ. بردن به باب مفاعله: کافَیَ ( ماضی ) که اعلال به قلب گشته می شود کافَی. یُکافِیُ ( مضارع ) که اعلال به اسکان گشته می شود یُکافِی. ...
ازلی:انکه اول ندارد از حیث زمان، آنکه همیشه بوده است. ( از صفت های خداوند ) ابدی:انکه آخر ندارد از حیث زمان، آنکه همیشه خواهد بود. ( از صفت های خداو ...
ازلی:انکه اول ندارد از حیث زمان، آنکه همیشه بوده است. ( از صفت های خداوند ) ابدی:انکه آخر ندارد از حیث زمان، آنکه همیشه خواهد بود. ( از صفت های خداو ...
وَ لَمْ یَزَلْ وَ لاَ یَزَالُ مَلَکٌ کَرِیمٌ یَأْتِیکَ عَنَّا بِعَمَلٍ قَبِیحٍ فَلاَ یَمْنَعُکَ ذَلِکَ مِنْ أَنْ تَحُوطَنَا بِنِعَمِکَ ( از دعای ابوح ...
لَمْ یَزَلْ وَ لاَ یَزَالُ ( در اصل لم یَزَالُ و لا یَزَالُ بوده که الف، بعلت ساکن کردن حرف لم آخر فعل، حذف شده است ) لَمْ یَزَلْ یعنی بی زوال و آنک ...
وَ لَمْ یَزَلْ وَ لاَ یَزَالُ مَلَکٌ کَرِیمٌ یَأْتِیکَ عَنَّا بِعَمَلٍ قَبِیحٍ فَلاَ یَمْنَعُکَ ذَلِکَ مِنْ أَنْ تَحُوطَنَا بِنِعَمِکَ ( از دعای ابوح ...
لَمْ یَزَلْ وَ لاَ یَزَالُ ( در اصل لم یَزَالُ و لا یَزَالُ بوده که الف، بعلت ساکن کردن حرف لم آخر فعل، حذف شده است ) لَمْ یَزَلْ یعنی بی زوال و آنک ...
لَمْ یَزَلْ وَ لاَ یَزَالُ ( در اصل لم یَزَالُ و لا یَزَالُ بوده که الف، بعلت ساکن کردن حرف لم آخر فعل، حذف شده است ) لَمْ یَزَلْ یعنی بی زوال و آنک ...
وَ لَمْ یَزَلْ وَ لاَ یَزَالُ مَلَکٌ کَرِیمٌ یَأْتِیکَ عَنَّا بِعَمَلٍ قَبِیحٍ فَلاَ یَمْنَعُکَ ذَلِکَ مِنْ أَنْ تَحُوطَنَا بِنِعَمِکَ ( از دعای ابوح ...
لَا یَزَالُ: زوال نمی پذیرد - پیوسته معنی زَوَال: زوال - فنا - نابودی معنی لَا تَزَالُ: زوال نمی پذیرد - پیوسته
افتقار بر وزن کلمه ی آشنای افتخار، افتقار از فقر می آید و افتخار از فخر. افتقار آوردن افتخار ندارد مگر برای حضرت حق.
برای یادسپاری بهتر می توان از شیوه هایی چون برقرار کردن رابطه بین کلمه جدید با کلمه ی آشنا قبلی و نیز ساخت جمله های الکی و طنزآمیز و داستان سازی همرا ...
در باب افتعال از ریشه فقر ( اِفتَقَرَ، یفتقِرُ، اِفتِقار ) یَا دَلِیلِی عِنْدَ حَیْرَتِی یَا غَنَائِی عِنْدَافْتِقَارِی یَا مَلْجَئِی عِنْدَ اضْطِرَ ...
اِفتَقَرَ، یفتقِرُ، اِفتِقار ( باب افتعال از ریشه فقر ) یَا دَلِیلِی عِنْدَ حَیْرَتِی یَا غَنَائِی عِنْدَافْتِقَارِی یَا مَلْجَئِی عِنْدَ اضْطِرَارِ ...
اِفتَقَرَ، یفتقِرُ، اِفتِقار ( باب افتعال از ریشه فقر ) یَا دَلِیلِی عِنْدَ حَیْرَتِی یَا غَنَائِی عِنْدَافْتِقَارِی یَا مَلْجَئِی عِنْدَ اضْطِرَارِ ...
ریشه کلمه مزج است و هم خانواده کلمه های امتزاج [امْتَزَجَ : امْتِزَاجاً بِهِ: به آن چیز آمیخته شد. ]، مزاج[کلمه مزاج به معنای هر چیزی است که به وسیله ...
کَیْفَ یُسْتَدَلُّ عَلَیْکَ بِمَا هُوَ فِی وُجُودِهِ مُفْتَقِرٌ إلَیْکَ ( از دعای روز عرفه امام حسین علیه السلام ) چگونه بر وجود تو استدلال شود، به ...
دانش آموز گفت :آقا، شاطر به معنی نانوا را با چه ( تایی ) می نویسند؟ گفتم ببین شاطر شطرنج باز نیست ( گرچه هردو طا دارند ) شاطر چالاک و چابک است، دلیر ...
غُرت یا قُرت در اصل غورت یا قورت ( ترکی، اِ ) جرعه قورت دادن:در تداول فرو بردن بلعیدن مثلا قورت دادن آب دهان یعنی فرو بردن بزاق.
غُرت یا قُرت در اصل غورت یا قورت ( ترکی، اِ ) جرعه قورت دادن:در تداول فرو بردن بلعیدن مثلا قورت دادن آب دهان یعنی فرو بردن بزاق.
از امثال : دو غرت و نیم باقی است. دو قُرتُ و نیم هم گفته می شود. هنوز دو قرت و نیمش باقی است ؛ درباره کسی گویند که هرچه خورد سیر نگردد اما در موارد ...
از امثال : دو غرت و نیم باقی است. دو قُرتُ و نیم هم گفته می شود. هنوز دو قرت و نیمش باقی است ؛ درباره کسی گویند که هرچه خورد سیر نگردد اما در موارد ...
( مُ ) [ ع . ] ( اِفا. ) اجراء کننده، جاری کننده.
از کلمات هم خانواده : سلاخ، سالخ، سلاخی، مسلخ، سَلَخ ( فعل است ) ، سلخ ( اسم بر وزن بلخ ) ، سلخ خانه، سلاخ خانه
از کلمات هم خانواده : سلاخ، سالخ، سلاخی، مسلخ، سَلَخ ( فعل است ) ، سلخ ( اسم بر وزن بلخ ) ، سلخ خانه، سلاخ خانه
از کلمات هم خانواده : سلاخ، سالخ، سلاخی، مسلخ، سَلَخ ( فعل است ) ، سلخ ( اسم بر وزن بلخ ) ، سلخ خانه، سلاخ خانه
از کلمات هم خانواده : سلاخ، سالخ، سلاخی، مسلخ، سَلَخ ( فعل است ) ، سلخ ( اسم بر وزن بلخ ) ، سلخ خانه، سلاخ خانه
از کلمات هم خانواده : سلاخ، سالخ، سلاخی، مسلخ، سَلَخ ( فعل است ) ، سلخ ( اسم بر وزن بلخ ) ، سلخ خانه، سلاخ خانه
از کلمات هم خانواده : سلاخ، سالخ، سلاخی، مسلخ، سَلَخ ( فعل است ) ، سلخ ( اسم بر وزن بلخ ) ، سلخ خانه، سلاخ خانه
از کلمات هم خانواده : سلاخ، سالخ، سلاخی، مسلخ، سَلَخ ( فعل است ) ، سلخ ( اسم بر وزن بلخ ) ، سلخ خانه، سلاخ خانه
از کلمات هم خانواده : سلاخ، سالخ، سلاخی، مسلخ، سَلَخ ( فعل است ) ، سلخ ( اسم بر وزن بلخ ) ، سلخ خانه، سلاخ خانه
برای یادسپاری بهتر می توان از شیوه هایی چون برقرار کردن رابطه بین کلمه جدید با کلمه ی آشنا قبلی استفاده کرد و نیز ساخت جمله های الکی و طنزآمیز و داست ...
ان الدنیا دار خبال و وبال و زوال و انتقال لا تساوی لذاتها تنغیصها و لا یفی سعودها بنحوسها و لا یقوم صعودها بهبوطها. ( از غررالحکم مولای متقیان علی عل ...
ان الدنیا دار خبال و وبال و زوال و انتقال لا تساوی لذاتها تنغیصها و لا یفی سعودها بنحوسها و لا یقوم صعودها بهبوطها. ( از غررالحکم مولای متقیان علی عل ...
ان الدنیا دار خبال و وبال و زوال و انتقال لا تساوی لذاتها تنغیصها و لا یفی سعودها بنحوسها و لا یقوم صعودها بهبوطها. ( از غررالحکم مولای متقیان علی عل ...
وبال :رنج، سختی. ان الدنیا دار خبال و وبال و زوال و انتقال لا تساوی لذاتها تنغیصها و لا یفی سعودها بنحوسها و لا یقوم صعودها بهبوطها. ( از غررالحکم م ...