ون

/van/

معنی انگلیسی:
tree similar to chestnut, ash

لغت نامه دهخدا

ون. [ وَ] ( پسوند ) شبیه و مانند، مرادف وان. ( برهان ) ( انجمن آرا ) ( آنندراج ). پسوندی است دال بر شباهت و مانندگی ،چنانکه در پلون ( پلوان )، نارون و غیره :
فروغ از توست انجم را بر این ایوان مینوون
شعاع از توست مر مه را بر این گردون مینایی.
سنایی.

ون. [ وَ ] ( حرف ربط ) بل و بلکه که کلمه ترقی باشد. ( برهان ).

ون. [ وَ ] ( اِ ) زبان گنجشک ، و آن درختی است که چوبی محکم دارد و از آن الوار سازند و در ساختمانهابه کار برند. این درخت در جنگل ها بسیار روید. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ). رجوع به زبان گنجشک شود. || میوه ای است مغزدار که به ترکی چتلاقوچ و به عربی حبةالخضراء گویند. ( برهان ). میوه ریزه که اندرون آن مغزکی باشد، و به هندی چزونجی گویند. ( غیاث اللغات ). بنه [ ب َ ن َ / ن ِ ]. || به هندی ،جنگل پردرخت. || ده هزار سال به لغت ختایی. ( برهان ). || ( ص ) صاف و بیغش. ( برهان ).

ون. [ -ون ] ( ع پسوند ) علامت جمع مذکر سالم در زبان عربی در حالت رفعی. ( فرهنگ فارسی معین ) :
از این صورت اگر بیرون شوی تو
مه و خورشید محجوبون شوی تو.
عطار.

ون. [ وَن ن ] ( ع اِ ) چنگ که به انگشتان نوازند. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). سنجی که به انگشتان نوازند. ( برهان ) ( اقرب الموارد ). || ( اِمص ) سستی. ( آنندراج ). ضعف و ناتوانی در امور. ( برهان ) ( اقرب الموارد ). و این هر دو معنی دخیل است. ( اقرب الموارد ).

ون. [ وَ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان نیاسر بخش قمصر شهرستان کاشان. سکنه آن 450 تن است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3 ).

فرهنگ فارسی

فرهنگ معین

(وَ ) (اِ. ) درخت زبان گنجشک .

فرهنگ عمید

۱. درخت زبان گنجشک.
۲. بنه، حبةالخضرا، وندانه.

گویش مازنی

/von/ بان، پسوند نگاهبانی & عنکبوت، تار عنکبوت - درخت زبان گنجشک ۳نوعی حشره مثل: موریانه، که براثر تماس با بدن زخم های عفونی ایجاد می کند

دانشنامه عمومی

ون (خودرو). وَن ( به انگلیسی: Van ) یا کاروانه[ ۱] به گونه ای از خودروها گفته می شود که برای ترابری اسباب و لوازم حجیم و سنگین یا گروهی چند نفره از انسان ها استفاده می شود. خودروهای ون معمولاً بدنه ای مکعب شکل دارند که بر روی چهار چرخ سوار شده است. ابعاد بدنه این خودرو را می توان حد فاصل کلاس استیشن واگن و کامیون ( در حوزه باربری ) و مینی بوس ( در حوزه نفربری ) دانست. این خودروها دارای ابعاد، قدرت موتور و اشکال مختلفی هستند.
عکس ون (خودرو)

ون (کاشان). ون، روستایی از توابع بخش نیاسر شهرستان کاشان در استان اصفهان ایران است.
روستای ون در ۵۰ کیلومتری شهرستان کاشان قرار دارد.
این روستا در فاصله ۵۰ کیلومتری شمال غربی شهرستان کاشان و در مرز استان اصفهان با استان های مرکزی و قم واقع شده است. فاصله هوایی روستا تا کاشان ۴۰ کیلومتر است، اما فاصله جاده ای آن حدود ۵۰ کیلومتر است. مساحت روستا ( نقاط مسکونی، باغات و اراضی ) بدون در نظر گرفتن مزرعه ها حدود یک کیلومتر مربع ( یک میلیون متر مربع معادل ۱۰۰ هکتار ) است. به لحاظ موقعیت نسبی روستای ون از سمت غرب به روستای رهق، از شرق به روستاهای سار و وادقان و از جنوب به روستای ارمک یک همسایه است. روستای ون به لحاظ تقسیمات ناهمواری ها در محدوده ای میان کوهی استقرار یافته است. کوه قوقو در ۷ کیلومتری، کوه زیرآب در بند در ۶ کیلومتری و کوه سونی در ۵ کیلومتری شمال شرقی روستا قرار دارد.
این روستا در دهستان کوه دشت قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۹۵، جمعیت آن ۲۵۶ نفر ( ۱۰۲خانوار ) شامل ۱۳۳ مرد و ۱۲۳ زن بوده است. [ ۲]
در منابع مکتوب مطالب قابل استنادی در ارتباط با سابقه سکونت و وجه تسمیه این روستا یافت نشد ولی براساس مطالعات میدانی و بنا به اظهارات مطلعین و معتمدین، اسم این روستا برگرفته از نام درخت ون است که در آن زمان درخت ون در این روستا زیاد بوده، هم چنان که الان هم در روستای ون تعداد این درخت زیاد است. به همین خاطر ساکنین اولیه نام این روستا را ون گذاشتند. پیشینه تاریخی روستا بنابه اظهارت معتمدان محل به بیش از هزار سال پیش برمی گردد. [ ۳]
از مهم ترین محصولات کشاورزی روستا می توان به گردو و گل محمدی اشاره کرد که تولید آنها در سال های گذشته کم شده است.
عکس ون (کاشان)عکس ون (کاشان)عکس ون (کاشان)عکس ون (کاشان)عکس ون (کاشان)
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

جدول کلمات

درخت زبان گنجشک

پیشنهاد کاربران

زبان گنجشک یا ون ( نام علمی: Fraxinus excelsior ) یکی از گونه های گیاهان گل دار از راسته نعناسانان است. این درخت بیشتر بومی اروپا است و در شمال اسکاندیناوی و جنوب شبه جزیره ایبری انتشار دارد همچنین این درخت در جنوب غربی آسیا از شمال ترکیه تا شرق قفقاز و کوه های البرز می روید.
...
[مشاهده متن کامل]

در ایران نام های محلی گوناگونی دارد مانند «درخت ون»، «دردار»، «وند»، «ونو»، «بناو»، «بنو»، «اهر»، «نباوج»، «قوش دیلی»، «تلک وتلکوچی»، «خوش تباخ»، «لسان العصفور»، «لسان العصافیر»«بنوش»«سروو». به خاطر شکل میوه های درخت است که نام «زبان گنجشک» را برایش برگزیده اند. میوه های خشک و بیضی شکلی که کمی نوک تیز می شوند و شبیه زبانِِ گنجشک هستند. میوه زبان گنجشک «سامار» نیز نامیده می شود.
زبان گنجشک گل ملی کشور سوئد است.

ونونونونونون
منابع• https://fa.wikipedia.org/wiki/ون_(گونه)
ون = درخت سایه گستر
در نبیگ پهلوی �خسرو قبادان و ریدک� نام ون ( نوعی چنگ که با چوب درخت زبان گنجشک ساخته می شده است ) کنار چنگ، بربط تمبور که همگی از سازهای پر رواج بوده اند ، آمده است ( ص ۱۱ ) . همچنین در نبیگ پهلوی درخت
...
[مشاهده متن کامل]
آسوریک ( ص ۷۷ ) نیز نام بربط یادشده است. بز در یادکرد برتری خویش بر درخت چنین می گوید که �چنگ و ون و کَنّار و بربط و تمبور، همه [که] زنند، به من سرایند�،

به گزارش خبرگزاری تاس یک دستگاه ون در حوالی مرز های کشور متوقّف شد که حاوی هزاران گنجشک بود و راننده آن قصد داشت این گنجشک ها را به خارج از کشور منتقل کند که توسط مرزبانان دستگیر و به مقامات قضایی تحویل داده شد گفته شده این فرد عضو قاچاق اعضای بدن بوده و قصد داشت که زبان های این گنجشک ها را با قیمت بالا جهت پیوند به مار های آن مناطق بفروشد.
...
[مشاهده متن کامل]

نتیجه اخلاقی این گزارش تخیلی:
ون=درخت زبان گنجشک

یکی ازاسامی آلات موسیقی است وشاید همان چنگ باشد . به معنی چنگ رجوع شود

بپرس