شصت

/Sast/

معنی انگلیسی:
sixty, threescore

لغت نامه دهخدا

شصت. [ ش َ ] ( عدد، ص ، اِ ) شست. عدد پس از پنجاه و نه وپیش از شصت و یک. ستون. ستین. شش بار ده. نماینده آن در ارقام هندیه 60 و در حساب جمل «س » باشد. ( یادداشت مؤلف ). شش دفعه ده. ( ناظم الاطباء ) :
بجای خشتچه گر شصت نافه بردوزی
هم ایچ کم نشود گند زشت آن بغلت.
عماره مروزی.
به پیش سپاه اندرون پیل شصت
جهان پست گشته ز پیلان مست.
فردوسی.
- شصت باز ؛ شصت باع. کمندی که شصت باز داشته باشد :
هرکه را اندر کمند شصت بازی درفکند
گشت داغش بر سرین و شانه و رویش نگار.
فرخی.
رجوع به شست و شست یاز شود.
- شصت ساله ؛ آنکه یا آنچه شصت سال دارد :
روز جستن تازیان همچون نوند
روز دز [ دژ ] چون شصت ساله سودمند.
رودکی.
- شصتگان ؛ در مرتبه شصتم.
- شصت گانه ؛ دارای شصت. شصت در مرتبه : جزوات شصت گانه قرآن. ( یادداشت مؤلف ).

شصت. [ ش َ ] ( اِ ) شست. قلاب ماهیگیری. ( از ناظم الاطباء ). شست. شص. دام ماهی. دام ماهیگیری. تور ماهیگیری. ( یادداشت مؤلف ) :
در شصت فتاده ام چو ماهی
آیا بود آنکه دست گیرد.
حافظ.
|| ابهام. انگشت نر. انگشت کوتاه و درشت واقع در انتهای جانب انسی کف دست یا پا. شست. نر انگشت. ( یادداشت مؤلف ). || زهگیر. شست. ( یادداشت مؤلف ).
- تیر از شصت [ شست ] رفتن یا بدر رفتن ؛ بیرون شدن تیر از زهگیر. تیر از کمان رفتن.
- || کنایه است از قرار گرفتن در مقابل عمل انجام شده. در مقابل عملی قرار گرفتن که جبران و بازگشت آن میسر نباشد : چون برفت تیر از شصت بدر رفت. ( تاریخ بیهقی چ ادیب ص 320 ). رجوع به شست شود.

شصت. [ ش َ ] ( اِخ ) دهی از دهستان ززوماهرو بخش الیگودرز شهرستان بروجرد. آب آن از چشمه و قنات و سکنه آن 175 تن و محصول آنجا غلات و لبنیات است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6 ).

فرهنگ فارسی

شست:عدد۶٠شش ده تا
( اسم ) شش بارده پنجاه به علاوه ده ( ۶٠ ) .

فرهنگ معین

(شَ ) (اِ. )پنجاه به علاوة ده (۶٠ )، شش ده تا.

فرهنگ عمید

عدد ۶۰، شش ده تا.

مترادف ها

threescore (اسم)
شصت، شصت تایی، سه ضرب در بیست

sixty ()
شصت، شماره شصت

فارسی به عربی

ستون

پیشنهاد کاربران

معنای شصت:
*شست دست، انگشت شست 👍🏻
*عدد شصت، ۶۰ ( 60 )
دبیره ی ( املاء ) درست این شماره " شست "است، زیرا حرف " ص " عربی بوده و بکارگیری آن در واژگان فارسی نادرست است، ولی برای پرهیز از اشتباه با" انگشت شست"، به ریخت شصت نوشته می شود. به همین روش شماره ۱۰۰
...
[مشاهده متن کامل]
را برای بازشناسی از " سدّ " با " ص " می نویسند. در زبان عربی هم ناچار این گونه نادرست نویسی دیده می شود، مانند نام عَمرو، که " واو " بدان افزوده می شود تا از " عُمر " بازشناخته شود.

threescore
معنای شصت:
*شصت دست، انگشت شصت 👍🏻
*عدد شست، ۶۰ ( 60 )
شصت ( Şest ) : در زبان روسی به معنی عدد شش هست
شست مال دسته، پس س داره
شصت مثل صد عدده، پس ص داره
60شصت دوست دارد به ششصد ( یا صد ) برسد پس در املای ان حرف صاد استفاده می شود.
👍شست دوست دارد شسته شود پس در املای آن حرف سین استفاده می شود.

بپرس