پیشنهادهای Bryan Fury (٢,٤٤١)
( عامیانه ) دوستی عمیق بین دو یا چند پسر/مرد. مثال: think a bromance is brewing celebrities Ben Affleck and Matt Damon emerged in the '90s as the ...
( عامیانه ) combines dude and divorce پایان دوستی بین دو پسر/مرد. مثال: They haven't even talked to each other since their dudevorce last summer
( عامیانه ) رفیق فابریک. رفیق صمیمی. مثال: she's my bestie
( عامیانه ) Friendship anniversary سالگرد دوستی. مثال: I can't believe this is our 12th friendversary, where has the time gone
( عامیانه ) یکی از معنی هاش: gamma male = مرد گاما. یک مرد متوسط در سلسله مراتب اجتماعی، پایین تر از آلفا و بتا. عمیقا اهل فکرن، اعتماد به نفس دارن ...
( عامیانه ) یکی از معنی هاش: delat male = مرد دلتا مردی که عادیه، خانواده داره ( ازدواج میکنه ) ، میره سر کار و میاد، راضی کردنش آسونه، نقش های معمو ...
( عامیانه ) ترکیب Taliban و Evangelical. یک مسیحی بیش از حد معتقد. مسیحی ای که میخواد به زور اعتقاداتشو بچپونه تو مغز مردم و اهمیت نمیده بقیه نمیخ ...
( عامیانه ) موفق باشی/حمایت منو داری. بیشتر توی فضای آنلاین و حمایت از گیمرهای آنلاین توی کامنت ها ( مخصوصا بخش چت توییچ ) استفاده میشه با این شکل ...
( عامیانه ) فردی که بیش از حد به برنده شدن اهمیت میده. مرزی بین تفریح و برنده شدن قائل نیستن و تحت هر شرایطی میخوان برنده باشن. عدم مهارت بقیه رو تو ...
( عامیانه ) شخص ( معمولا مرد ) عضلانی که ماهیچه های بزرگی داره. به احتمال زیاد بدنسازه. مثال: You see alyssa's new bf? What a beefcake
( عامیانه ) خدافظ باو/سیکتیر. زمانی استفاده میکنید که یارو به چپتونم نیست یا نمیخواید کاری براش انجام بدید. مثال: Yea, OK, bye felicia
( عامیانه ) یه مرد احمق که خودشیفته و عاشق خودشه و هر انتقاد رو حسادت به خودش به حساب میاره. فکر میکنه خداست اما درواقع هیچ عنی نیست. بقیه رو آزار م ...
( عامیانه ) Involuntary celibate تجرد غیرارادی به مردایی میگن که توانایی پیدا کردن شریک جنسی ندارن ( به دلیل شخمی بودن خودشون ) و بقیه رو بابت این ...
( عامیانه - ممکنه توهین آمیز باشه ) مرد عضلانی و با اعتماد به نفس. مثال: Kevin is being a real Chad tonite. He's gotta take down his arrogance a c ...
( عامیانه - توهین آمیز ) مردی که فاقد ویژگی های سنتی مردانه ست. از توهین های موردعالاقه جناح راست و محافظه کاراست که به مردایی میگن که رفتار زنانه ...
( عامیانه ) مرد امگا. معنی این اصطلاح بین علما اختلافه، من نزدیکترین معانی رو مینویسم: 1. مرد بی دست و پا، ضعیف و بیچاره ( از دید آلفاها ) . 2. م ...
( عامیانه ) مرد بتا. مردی که ویژگی های مطیع و منفعل از خودش نشون میده. آلفاهای خودخوانده این نوع مردها رو ضعیف و پست میدونن. این مردها مهربون و آرو ...
( عامیانه ) مرد آلفا. مردی که ویژگی ها و رفتار های شدید تهاجمی از خودش نشون میده. سعی میکنن خودنمایی کنن تا درجه یک به نظر برسن و ثابت کنن که شایست ...
( عامیانه ) مرد سیگما. موفق، محبوب، مستقل و متکی به خود. مردای مستقلی که نیازی به باحال بودن و اونچه که دیگران دوست دارن نیاز ندارن و فقط کار خودش ...
( عامیانه ) جوجه جانبی. زنی که با یه مرد متاهل یا دوست دختر دار رابطه داره ( یا قبلا رابطه داشته ) . مثال: She found out about his side chick and ...
( عامیانه ) شغل دوم ( سوم یا چهارم ) . مثال: I haven't gotten a raise in three years, so I started doing AirBnB as a side hustle
( عامیانه ) نگاه کنایه آمیز، نگاه ناپسند. مثال: He gave me some side eye that cut right to my core
( عامیانه - توهین آمیز ) یک مرد همجنس گرا. مثال: I always suspected David was an iron poof مترادف: Iroon hoof
( عامیانه ) 1. انجام رابطه جنسی دهانی ( کُس لیسی معمولا بین زن ها ) . 2. یک لزبین. مثال: He tried getting her in bed, but it turns out she's a ca ...
( عامیانه ) تیمارستان. Nut به شخص دیونه میگن. مثال: They'd throw me in the nut factory if I came to them with such an unbelievable story مترادف: ...
( عامیانه - توهین آمیز ) تیمارستان. مثال: If I don't take a vacation soon, I'll be headed to the giggle factory
خیس و کثیف. سکس توی مواد خیسی مثل غذا، شربت، رنگ و. . . . ( هرچی که فکرشو بکنید ) که باعث کثیف شدن هم میشه. یه نوع فتیش جنسیه که دوتا فرد ( یا بیشتر ...
وقتی که شخص ( زن یا مرد - لزوما فقط زن نیست میتونه مرد هم باشه ) با صورتش روی پارتنرش میشینه و آلتش توسط پارتنرش مکیده و خورده میشه! بیشتر برای زن به ...
عمل مکیدن منی از مقعد! مثال: Did you see John felching Dan's asshole
هنر قراردادن مشت توی کون یا واژن! مثال: Walter and Bertie decided that this evening they would take turns in fisting Horace
( عامیانه ) عمل قرار گرفتن آلت مردانه توی دهان زن و تند تند تلمبه زدن به صورتی که سر زن ثابت نگه داشته شده ( این عمل بسیار سرعتی و خشن انجام میشه ) ...
عامیانه - محاوره ای سیاه پوستان ) All right = ight خیلی خب، درسته. مثال: Aight, let's do this
آزمایش اجتماعی. گونه ای از پژوهش روان شناختی یا جامعه شناختی برای آزمودن واکنش افراد در موقعیت ها یا نسبت به رخدادها و پیشامدهای معینی طراحی می شود. ...
( عامیانه - از اسپانیایی ) پزشک، دکتر. مثال: It’s hard to take it seriously when a fat medico tells you to shed a few pounds
( عامیانه ) واگن گوشت = آمبولانس. مثال: I had to sit there and hold my own guts in place while we waited for a meat wagon to arrive
( عامیانه ) قلابهای گوشتی = دست ها ( معمولا برای مردهد به کار برده میشه ) مثال: Get your meathooks off my car
( عامیانه ) زبان نفهم/احمق. مثال: Don't call him a meathead
( عامیانه ) لیست بلندبالا/لیست طولانی. مثال: a laundry list of requests
( عامیانه ) چشم ها. مثال: His lamps are closed. He’s asleep or dead The poor girl was so tired she could barely keep her lamps open
( عامیانه ) کوکائین ( به شکل پودر ) . مثال: I spent the afternoon with Lady Snow
( عامیانه ) هروئین. مثال: Looks like he had a date with Sweet Lady H last night مترادف: Sweet Lady H
( عامیانه ) 1. *سیگار ماری جوانا. 2. یه نوع بیسکویت. 3. یه نوع کوکتل. مثال 1: Bruno knows how to roll a ladyfinger
( عامیانه ) 1. خرس ماده = پلیسِ زن. 2. مادری قوی که از فرزنداش خیلی خوب مراقبت میکنه و خطری تهدیدشون کنه خیلی عصبی میشه. مثال: She's usually quit ...
( عامیانه ) 1. خرس ماده = پلیسِ زن. 2. مادری قوی که از فرزنداش خیلی خوب مراقبت میکنه و خطری تهدیدشون کنه خیلی عصبی میشه. مثال: She's usually quit ...
1. بانو، خانم ( مودبانه ) . 2. ( عامیانه ) کوکائین. مثال: Ladies, may I show you to your table I'm in love with the lady ( کوکائین )
( عامیانه ) دستشویی عمومی زنانه. مثال: An older woman in an Old Navy sweatshirt, who walked with two canes, had been screaming because of a lack o ...
( عامیانه ) 1. مست. 2. با کف پوشانده شده. مثال: Tom kept buying us rounds of drinks, so we stayed pretty lathered up the whole night The two bro ...
( عامیانه ) آدم احمق، ابله/احمقانه. مثال: Now here’s something from the lardhead department What a lardhead! Where are your brains
( عامیانه - توهین آمیز ) آدم چاق/کون قلمبه. مثال: They hired some lardass to be a security guard I’m gonna have to do something about this lard a ...
( عامیانه ) اردک شَل : 1. علیل و ناتوان/عاجز و بی نفوذ. 2. سیاستمداری که آخرای کارشو داره طی میکنه و دیگه قرار نیست انتخاب بشه ( معمولا رئیس جمهور ...