پیشنهاد‌های سید نادر آزادصفت (مترجم) (٦٥)

بازدید
١٢٤
تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٢١

پیش بینی، تخمین

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٦٠

ساختار، ماهیت، طبیعت

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥٨

از قرار معلوم، ظاهراً

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥٣

نوش دارو بعد از مرگ سهراب!

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥٠

صورت مسئله، مسئلة ریاضی که در قالب کلمات ارائه شده است و برای حل کردن آن باید به صورت عددی درآورده شود

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤٧

خلاف شهود، غیرمنتظره، خلاف واقع

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤٦

میانبر، راه فرعی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣٨

کمتر از حد واقعی جلوه دادن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣٤

feel shut down احساس ناتونی و رخوت، احساس بی رمقی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣٤

دارای تاثیر بالا، سرنوشت ساز، تعیین کننده مثل کنکور ، آزمون های پایان ترم یا هر چیزی که سرنوشت فرد را تعیین می کند.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣٢

راستش. . . راستش را بخواهید . . . . صادقانه بگویم که . . . .

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣١

دارای مجوز، صلاحیت دار، دارای مدرک یا گواهی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣١

تا دقیقه 90، اهمال کاری در انجام یک کار تا زمانی که دیگر نتوان آن را به تعویق انداخت

پیشنهاد
٢٩

یک تیر و دو نشان

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢٨

از روی جمجمه، برون جمجمه ای قرار دادن الکترودها روی جمجمه جهت تحریک مغناطیسی مغز

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢٧

بی پول، در تنگنای اقتصادی، تحت فشار مالی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢٣

مواد افزودنی، مثل رنگ های مصنوعی که صنایع غذایی به تولیدات خود اضافه می کنند.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢٢

بدنام، بی آبرو، رسوا

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢٠

حفظ آرامش و خونسردی، فرو بردن خشم یا سایر هیجانات

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢٠

صلاحیت قانونی، توانایی پذیرش مسولیت قانونی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٨

طلیعه، پیش درآمد، چشم انداز

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٨

در عین حال، این در حالی است که . . .

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٧

طعمه ی آسان، هدف آسان ( مخصوصاً برای کلاهبرداران )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٦

سهل گرفتن، جدی برخورد نکردن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٥

تک زایی، در مقابل دوقلو یا چندقلو زایی

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٧

بها دادن، ارج نهادن، ارزشمند شمردن

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٥

بدقلقی، کج خلقی، پریشانی مثلاً در شب و نزدیک به زمان خوابیدن که انرژی کودک تحلیل رفته و در عین تحلیل رفتگی، حالت های پریشانی و بی قراری بروز میده.

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٤

warm and fuzzy گرم و نرم، راحت feel warm and fuzzy احساس خوبی پیدا کردن، حال کردن

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٣

ضربه فنی کردن، زمین زدن، از کار انداختن، خرد کردن Do your best to avoid criticism because it knocks . a child down

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٢

ضمن تشکر از معادل هایی که دوستان ارائه دادند. ابتدا معادل آن در فارسی �طفل� نیست، طفل یک کلمه ی عربی است. در خصوص معادل دقیق این کلمه اتفاق نظر وجو ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٢

پذیرا بودن، آماده ی دریافت چیزی بودن

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٢

be specific تعریف یا مشخص کردن چیزی به صورت واضح و دقیق پرهیز کردن از کلی گویی

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٢

پناهگاه، سرپناه، اردوگاه، سکونتگاه عمومی به جایی که افراد آواره و بی خانمان زندگی می کنند نیز اطلاق می شود.

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٢

feel down پکر، ناراحت، غمگین، بی حال و حوصله، محزون، دَمر

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٢

جمع کلمه foot این کلمه فقط به قسمتی از پا اشاره داره نه پای کامل از قوزک به پایین میشه foot پای کامل میشه leg از زانو به پایین lower leg از زانو به ب ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٢

می توان گفت . . . چنین برمی آید که . . . یه جورایی . . .

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

توجه دقیق

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١

به ارث بردن، ادامه دادن راه یا کار کسی برای مثال، در مورد حرفه کوزه گری یا کشاورزی و حتی خدمت نیکوکارانه، که فرزندان ادامه دهنده ی راه یا کار پدرشان ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

کوتاهش کن، درازش نکن، لفتش نده، زودی تمومش کن

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١

رهبر معنوی / دینی/ مذهبی ــ روحانی

پیشنهاد
١

چیدن گل و نادیده گرفتن علف های هرز ( تحت الفظی ) گلچین کردن، انتخاب کردن اون بخش های خوب، دست گذاشتن روی جنبه های مثبت

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

وسط خال، مرکز هدف hit the bull's - eye ( زدی وسط خال، گل گفتی، خودشه، ایول )

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

دوش گرفتن با آب سرد معنای مجازی: ضد حال، خلاف انتظار

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١

check in یعنی وارسی/ تفتیش کردن یا شدن قبل از ورود به جایی ، مثلاً قبل از ورود به هواپیما. check out یعنی وارسی/ تفتیش شدن قبل از خروج از جایی، یعنی ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

باز کردن ( قطعات ) ، پخش و پلا کردن، از هم جدا کردن

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١

چطور پیش رفت؟ چه حسی داشت؟

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

محدوده زمانی، دوره زمانی، طی زمان معینی

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

تبعیت کردن، اختیار رو دادن به کسی، رفتار کردن به شیوه ای دلخواه کسی مثلا وقتی دارید با کودک بازی می کنید و طوری که او می خواد باهاش بازی می کنید و او ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١

آهنگین، دارای ریتم

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

تنظیم کاهشی، تنظیم نزولی یا رو به پایین

١