singleton

/ˈsɪŋɡəltən//ˈsɪŋɡltən/

معنی: یگانه، تک ورق
معانی دیگر: (بازی ورق) ورق تک، ورقی که فقط در دست یک نفر است، در بازی ورق تک ورق، ورقی که در دست بازیکن نظیری ندارد، یک سطرشعر یا بند منحصر بفرد

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: something that occurs or appears singly.
مشابه: single

جمله های نمونه

1. Alliott told Singleton he was passing the sentence prescribed by law.
[ترجمه گوگل]آلیوت به سینگلتون گفت که او در حال اجرای حکمی است که قانون تعیین کرده است
[ترجمه ترگمان]Alliott به سینگلتون گفت که او در حال تصویب حکم تعیین شده توسط قانون است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Singleton was a fantasist who claimed to have a karate blackbelt.
[ترجمه گوگل]سینگلتون یک فانتزیست بود که ادعا می کرد کمربند سیاه کاراته دارد
[ترجمه ترگمان]سینگلتون یک fantasist بود که ادعا کرد a کاراته دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Singleton took a whack at Miller's head.
[ترجمه گوگل]سینگلتون به سر میلر ضربه زد
[ترجمه ترگمان]singleton به سر خانه میلر ضربه زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Jack has a singleton in hearts.
[ترجمه گوگل]جک در قلبش تک قلو دارد
[ترجمه ترگمان]جک دارای قلبی در دل است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Bank is a 38-year-old singleton who grew up in Philadelphia.
[ترجمه گوگل]بنک یک مجرد 38 ساله است که در فیلادلفیا بزرگ شده است
[ترجمه ترگمان]بانک یک singleton ۳۸ ساله است که در فیلادلفیا بزرگ شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. A singleton honour offside will also allow you to score five tricks if you pick it right.
[ترجمه گوگل]یک آفساید افتخاری تک نفره نیز به شما امکان می‌دهد در صورت انتخاب درست، پنج ترفند را به ثمر برسانید
[ترجمه ترگمان]یک افتخار یگانه در offside نیز به شما این امکان را می دهد که اگر آن را درست انتخاب کنید پنج حقه به دست آورید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. A good fellow, a fine soldier, thought Mr Singleton.
[ترجمه گوگل]آقای سینگلتون فکر کرد یک همکار خوب، یک سرباز خوب
[ترجمه ترگمان]آقای سینگلتون با خودش فکر کرد مرد خوبی است، سرباز خوبی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. It is that real-life drama that Singleton decided to explore and recreate on film.
[ترجمه گوگل]این همان درام واقعی است که سینگلتون تصمیم گرفت آن را کاوش کند و در فیلم بازآفرینی کند
[ترجمه ترگمان]این همان درام زندگی واقعی است که سینگلتون در آن تصمیم به کشف و بازسازی دوباره فیلم گرفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. But in the hands of director John Singleton, it instead descends disappointingly into vacuous, hokey Hollywoodism.
[ترجمه گوگل]اما در دستان کارگردان جان سینگلتون، در عوض به طرز ناامیدکننده ای به هالیوودیسم هولناک و خالی فرو می رود
[ترجمه ترگمان]اما در دستان کارگردان جان سینگلتون، به جای آن، به جای آن به طور ناامیدانه در پوچ و پوچ قرار می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Captain Singleton must learn the laws of human fellowship in the company of pirates.
[ترجمه گوگل]کاپیتان سینگلتون باید قوانین معاشرت انسانی را در جمع دزدان دریایی بیاموزد
[ترجمه ترگمان]کاپیتان singleton باید قوانین دوستی انسانی رو در شرکت دزدان دریایی یاد بگیره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. All calls to a singleton object are handled by one instance of that object.
[ترجمه گوگل]همه فراخوانی‌های یک شی تک‌تنه توسط یک نمونه از آن شی انجام می‌شود
[ترجمه ترگمان]همه تماس ها به یک شی یگانه توسط یک نمونه از آن شی مورد استفاده قرار می گیرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Inclusion criteria were nulliparity, lack of diabetes, singleton pregnancy, cephalic presentation, and cervical dilatation of less than 6 cm.
[ترجمه گوگل]معیارهای ورود به مطالعه عبارت بودند از پوچی، عدم ابتلا به دیابت، حاملگی تک قلو، تظاهر سفالیک و اتساع دهانه رحم کمتر از 6 سانتی متر
[ترجمه ترگمان]معیارهای ورود عبارتند از: nulliparity، عدم وجود دیابت، بارداری یگانه، ارائه cephalic و گردن رحم کم تر از ۶ سانتیمتر
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Singleton is at a loss, love also indecision!
[ترجمه گوگل]سینگلتون در حال از دست دادن است، عشق نیز بلاتکلیف است!
[ترجمه ترگمان]سینگلتون در یک دست دادن است، عشق نیز تردید دارد!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Because a singleton, father fears him be being beaten dead, often crying to ask Aizi pardon.
[ترجمه گوگل]از آنجا که یک فرزند مجرد، پدر می ترسد که او را کتک بزنند و بمیرد، اغلب گریه می کند تا از آیزی عفو کند
[ترجمه ترگمان]پدر از او می ترسد که او را کتک بزنند، و اغلب گریه می کنند و از او پوزش می خواهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Miss Singleton didn't call back, did she?
[ترجمه گوگل]خانم سینگلتون تماس نگرفت، نه؟
[ترجمه ترگمان]خانم singleton زنگ نزد، مگر نه؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

یگانه (اسم)
singleton

تک ورق (اسم)
singleton

تخصصی

[کامپیوتر] تک - چیزی که به تنهایی یک مجموعه را تشکیل می دهد؛ تنها عضو یک مجموعه ی تک عضوی .
[ریاضیات] مجموعه ی یک عضوی، مجموعه ی تک عنصری، مجموعه ی تک عضوی، منفرده
[آمار] مجموعه تک عنصری

انگلیسی به انگلیسی

• single card of a particular suit (cards); individual occurrence or item, single instance or thing

پیشنهاد کاربران

تکخال
1 -
a man or woman who does not have a romantic or sexual partner/ A person who is not married or in a long - term
relationship.
مرد یا زنی که شریک عاشقانه یا جنسی ندارد
فردی که ازدواج نکرده یا در یک رابطه طولانی مدت نیست.
...
[مشاهده متن کامل]

عزب
She’s content being a singleton and focusing on her career.
2 -
one baby or baby animal that is born and is not a twin, etc.
یک نوزاد یا بچه حیوانی که به دنیا آمده و دوقلو نیست و غیره.
تک قلو
The research program involved twins and singletons.

منابع• https://dictionary.cambridge.org/dictionary/english/singleton
مجردی
singleton ( علوم سلامت ) ==واژه بیگانه: singletonواژه مصوب: تک قلوتعریف: تولد یک نوزاد در یک زایمان==singleton ( ریاضی )
واژه مصوب: یکانه
تعریف: مجموعه ای متشکل از یک عنصر
تک زایی، در مقابل دوقلو یا چندقلو زایی
مجموعه تک عضویی ( در ریاضی و آمار )
مجرد
در زایمان : تک قلویی

بپرس