ترجمههای مصطفی امیرجانی (٨٧)
تیم به همراه آتش بازی پیدایش شد
این هیئتی است ویژه که بخصوص برای بررسی یک موضوع خاص ایجاد شده است.
به منظور مبارزه با مشکل، قانونی خاص و ویژه ای تصویب شد.
آلمان و فرانسه تعهدنمودن که اختلاف بین دو واحد پولیشان را حفظ نمایند.
یک همچنین وظیفه ی مهمی ر ا اگر نتوانم تمام حواسم را به آن معطوف کنم نمی خواهم عهده دار شوم.
من فقط یک قلب دارم. چطور می توانم زنده بمونم اگه همه آ ن را صرف تو کنم.
در قرون وسطی فلسفه و الهیات جدائی ناپذیر بودند.
افزایش نرخ وام مسکن در واقع به توفق در بازار مسکن ضربه زد.
خبر بد به کاهش قیمت های بازار ضربه زد.
آغوشی پر مهر و محبت را به مادرش داد
او ذاتا دختری بسیار خونگرم بود
لطفا اجازه دهید برای مدتی موقعیتم را تغییر دهم.
لذا در بخش ۲ برای پرداختن به یک سامانه مکانیکی غیر مایع از دینامیک سیالات فاصله می گیریم.
مرگ باعزت بهتر از یک زندگی خفت بار است
ژاپنی می توانند از هر رقیبی در بازار بیشتر فروش کنند
محصول ما به نسبت دو به یک از آنها بیشتر فروش دارد
او معامله تجاری را با شوخی های زشت و اهانت آمیزش خراب کرد
دکتر جانسون بعضی اوقات یک کمی بی علاقه و انگیزه به نظر می آمد.
این پیمان به تجارت بین دو کشور انگیزه خواهد داد.
ما با این موضوع به طور خاص یا ویژه برخورد خواهیم کرد
با ماندن خیلی طولانی زیریک لامپ مادون قرمز، شما تاول می زنید.
اغلب اوقات وقتی با چیزی که تمایل به انجامش نداریم مواجه میشویم، طفره می رویم.
او به رئیسش التماس کرد فرصت دیگری به او بدهد
شرکت طوی با من رفتار کرد که انگار من از زیرکار در می رفتم.
آنها در آستانه کشتن او بودندکه نیروهای کمکی ارتش به داخل اتاق ریختند و او را نجات دادند.
شتاب زدگی رئیس جمهور غالبا سبب نگرانی مشاورانش می شود.
جمعیت آن طوری که باید، مسابقه را خیلی هیجان انگیز نیافت.
احساس خوبی نخواهم داشت بدون دعوت برم