hush money

/ˈhəʃˈməni//hʌʃˈmʌni/

معنی: حق السکوت
معانی دیگر: خموشانه، حق السکوت زبان بر، حق سکوت

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: (informal) money paid as a bribe to keep a person from revealing something such as a scandalous or criminal act.
مشابه: blackmail, graft

جمله های نمونه

1. She claimed that the minister had offered her hush money to keep their child a secret.
[ترجمه پریسا] او ادعا می کرد که وزیر برای مخفی نگه داشتن فرزندشان به او حق السکوت پیشنهاد کرده است.
|
[ترجمه گوگل]او مدعی شد که وزیر برای مخفی نگه داشتن فرزندشان به او پیشنهاد پول خفه کرده است
[ترجمه ترگمان]او ادعا می کرد که وزیر پول her را به او پیشنهاد کرده است تا بچه خود را مخفی نگه دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. He got a large sum of hush money.
[ترجمه بهزادخداشناس] او مقدارزیادی حق السکوت دریافت کرد
|
[ترجمه گوگل]او مقدار زیادی پول خاموش دریافت کرد
[ترجمه ترگمان]پول زیادی در دست داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Taking hush money from gang, the witness kept his mouth shut about what he saw.
[ترجمه گوگل]شاهد با گرفتن پول های خنثی از باند، دهان خود را در مورد آنچه می دید بسته نگه داشت
[ترجمه ترگمان]شاهد سکوت از گروه بود، شاهد دهانش را در مورد چیزی که دیده بود بسته نگه می داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Taking hush money from a gangster is dangerous.
[ترجمه گوگل]گرفتن پول خنثی از یک گانگستر خطرناک است
[ترجمه ترگمان]گرفتن پول از a خطرناک است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The crooks paid Fred hush money to keep their whereabouts secret.
[ترجمه گوگل]کلاهبرداران برای مخفی نگه داشتن محل اختفای فرد به فرد پول پرداخت کردند
[ترجمه ترگمان]افراد کلاه برداری به فرد پول دادند تا جای خود را مخفی نگه دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. There was some hush money paid to someone in city hall.
[ترجمه گوگل]مقداری پول خاموش به یکی در شهرداری پرداخت شد
[ترجمه ترگمان]یه سری پول برای یه نفر تو سالن شهرداری بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. When you wanted me to pay hush money to Anne's ex - husband, that was justified?
[ترجمه گوگل]وقتی از من می خواستی که به شوهر سابق آن پول خنثی بپردازم، توجیه شد؟
[ترجمه ترگمان]وقتی از من خواستی تا پول شوهر سابق آن را بدهم، حق با آن بود؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Recently released from prison, Hubbell is once again under investigation by Starr, this time for allegedly accepting hush money.
[ترجمه گوگل]هابل که اخیراً از زندان آزاد شده است بار دیگر توسط استار تحت بازجویی قرار گرفته است، این بار به اتهام پذیرش پول خاموش
[ترجمه ترگمان]Hubbell که به تازگی از زندان آزاد شده است، یک بار دیگر تحت بازجویی از سوی استار، این بار برای پذیرش پول سکوت، تحت بازجویی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. On March he told the president that the seven Watergate defendants were demanding hush money.
[ترجمه گوگل]او در ماه مارس به رئیس‌جمهور گفت که هفت متهم واترگیت خواستار پول خاموش هستند
[ترجمه ترگمان]در ماه مارس به رئیس جمهور گفت که هفت متهم به واترگیت خواستار سکوت هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

حق السکوت (اسم)
hush money

انگلیسی به انگلیسی

• bribe to keep silent about something
hush money is money that is given to someone to persuade them to keep secret something that they know.

پیشنهاد کاربران

بپرس