viking

/ˈvaɪkɪŋ//ˈvaɪkɪŋ/

معنی: جنگجوی اسکاندیناوی
معانی دیگر: (دریاپیمایان اسکاندیناوی که در سده های هشت تا ده کرانه های اروپا را مورد تاراج قرار می دادند) وایکینگ

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: (sometimes l.c.) any of the Scandinavian sea warriors and traders who were active from around A.D. 700 to 1100. The Vikings raided the coasts of Europe and settled parts of Britain, western Europe, Russia, and elsewhere.

(2) تعریف: one of two U.S. spacecraft launched by NASA in 1975 to orbit and land on Mars.

جمله های نمونه

1. There is very little evidence for Viking slave-raiding and slave-trading among the peasant population.
[ترجمه مصطفی امیرجانی] شواهد بسیار اندکی از برده گیری و تجارت آن در میان جمعیت وحشی وایکینگ وجود دارد.
|
[ترجمه گوگل]شواهد بسیار کمی مبنی بر یورش بردگان وایکینگ ها و تجارت برده در میان جمعیت دهقان وجود دارد
[ترجمه ترگمان]مدارک بسیار کمی برای Viking و تجارت برده در میان جمعیت روستایی وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. This was the Viking, and he had laid claim to all that was truly his.
[ترجمه گوگل]این وایکینگ بود، و او ادعای تمام آنچه را که واقعاً متعلق به او بود، کرده بود
[ترجمه ترگمان]این همان Viking بود و او مدعی بود که او truly است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Odd-Knut had a Viking shock of blond hair, but little other resemblance to the Hollywood Norseman.
[ترجمه گوگل]اود-نات یک شوک وایکینگی از موهای بلوند داشت، اما شباهت کمی به مرد نورسمن هالیوود داشت
[ترجمه ترگمان]عجیب و غریب، موهای بورش از موهای بلوند بود، اما شباهتی اندک به هالیوود Norseman داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. One platform in the Viking field has already been turned into an unmanned unit.
[ترجمه گوگل]یک سکو در میدان وایکینگ قبلاً به یک واحد بدون سرنشین تبدیل شده است
[ترجمه ترگمان]یک سکو در این منطقه وایکینگ در حال حاضر به یک واحد بدون سرنشین تبدیل شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Two previous Viking landing sites, and now the Pathfinder site at Ares Vallis, all seem to have the same soil.
[ترجمه گوگل]دو سایت فرود وایکینگ های قبلی و اکنون سایت Pathfinder در Ares Vallis، به نظر می رسد که همگی خاک یکسانی دارند
[ترجمه ترگمان]دو محل فرود وایکینگ پیشین و اکنون محل Pathfinder در Ares Vallis همگی به نظر می رسد که خاک یک سان دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Viking was gently warped into the landing place where she was soon securely moored with her bow overhanging the rocks.
[ترجمه گوگل]وایکینگ به آرامی به محل فرود خم شد، جایی که به زودی با کمان خود بر روی صخره ها به طور ایمن لنگر انداخت
[ترجمه ترگمان]Viking به آرامی به محل فرود آمده بودند، جایی که او به زودی با کمان خود در کنار صخره ها لنگر انداخته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Integration was a Viking way of life; usually by force, rather than by persuasion.
[ترجمه گوگل]ادغام یک روش زندگی وایکینگ ها بود معمولاً با زور و نه با متقاعد کردن
[ترجمه ترگمان]ادغام یک روش وایکینگ در زندگی بود؛ معمولا با زور و نه با ترغیب
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. At Louis's side, he saw how to meet Viking attacks by diplomacy and a mixture of force and guile.
[ترجمه گوگل]او در کنار لویی دید که چگونه با دیپلماسی و ترکیبی از زور و نیرنگ با حملات وایکینگ ها مقابله کند
[ترجمه ترگمان]در کنار لویی، او دید که چگونه با توسل به دیپلماسی و ترکیبی از زور و حیله، با وایکینگ دست و پنجه نرم کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The atmosphere itself, as analyzed by the Viking landers, is a treasure trove of seemingly paradoxical features.
[ترجمه گوگل]خود اتمسفر، همانطور که توسط فرودگرهای وایکینگ تحلیل شده است، گنجینه ای از ویژگی های به ظاهر متناقض است
[ترجمه ترگمان]این فضا که توسط وایکینگ landers تجزیه و تحلیل شده است، گنجینه ای از ویژگی های متناقض به ظاهر پارادوکسیکال است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Viking justice hadn't been renowned for its leniency, she recollected.
[ترجمه گوگل]او به یاد می آورد که عدالت وایکینگ به نرمی اش مشهور نبود
[ترجمه ترگمان]او به خود آمد و گفت: حق با او بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. You'd wed your daughter to a stinking Viking!
[ترجمه مصطفی امیرجانی] تو دخترت راعروس یک وایکینگ بدبو کرده ای!
|
[ترجمه گوگل]تو دخترت را با یک وایکینگ بدبو عروس می کردی!
[ترجمه ترگمان]!! !! !! !! !! !! !! !! !! !! !! !! !! !! !! !! !
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. She'd never have suspected the Viking of possessing culinary skills.
[ترجمه گوگل]او هرگز به وایکینگ ها به داشتن مهارت های آشپزی مشکوک نبود
[ترجمه ترگمان]او هرگز شک نکرده بود که وایکینگ مهارت های آشپزی داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Bradford Mustad Viking Jack Ferguson was next with four bream for 10-13-0 on maggot feeder, again fished well out.
[ترجمه گوگل]برادفورد موستاد وایکینگ جک فرگوسن با چهار سیم برای 10-13-0 در تغذیه خرچنگ در رده بعدی قرار گرفت و دوباره به خوبی به میدان رفت
[ترجمه ترگمان]\"وایکینگ Mustad\"، \"جک فرگوسن\"، در کنار چهار ماهی به مدت ۱۰ تا ۱۳ - ۰ بر روی ظرف کشت کرم قرار داشت، دوباره به خوبی از زمین صید شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The excavation of the Viking site at York was so important, though, that the development plans were changed.
[ترجمه گوگل]با این حال، حفاری سایت وایکینگ ها در یورک آنقدر مهم بود که برنامه های توسعه تغییر کرد
[ترجمه ترگمان]اما حفاری در سایت وایکینگ در یورک چنان اهمیت داشت که طرح های توسعه تغییر یافتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

جنگجوی اسکاندیناوی (اسم)
viking

انگلیسی به انگلیسی

• one of the scandinavian seagoing peoples that raided the northwestern european coast in the 8th-10th centuries
the vikings were groups of seamen from scandinavia who attacked villages in most parts of north-western europe from the 8th to the 11th centuries.

پیشنهاد کاربران

بپرس