nuance

/ˈnuːans//ˈnjuːɑːns/

معنی: نکات دقیق وظریف، اختلاف مختصر، فرق جزئی
معانی دیگر: فحوا، تفاوت ظریف، سایه ی کم رنگ، سایه رنگ، سایه چم، معنی یا آهنگ فرعی و ظریف، سایه روشنک، ریزه کاری

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a subtle quality or difference in tone, meaning, color, or the like; shade.
مترادف: gradation, shade, shading, subtlety
مشابه: accent, degree, delicacy, distinction, nicety, refinement, suggestion, tinge, trace, variation

- He didn't grasp the man's true intentions because he failed to understand the nuances of what he was saying.
[ترجمه ابراهیم زمانی] او به نیت واقعی مرد پی نمی برد، چون از درک جزئیات گفته هایش عاجز بود.
|
[ترجمه گوگل] او نیت واقعی مرد را درک نکرد، زیرا نتوانست تفاوت های ظریف صحبت هایش را درک کند
[ترجمه ترگمان] او نیت واقعی این مرد را درک نمی کرد، چون در درک تفاوت های جزیی از آنچه گفته بود درک نمی کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. a rich artistic performance, full of nuance
برنامه ی هنری سرشار از ریزه کاری

2. The painter has managed to capture every nuance of the woman's expression.
[ترجمه javd] نقاش توانست ظرایف حالات زن را تماما به تصویر بکشد.
|
[ترجمه گوگل]نقاش توانسته است تمام ظرایف بیان زن را به تصویر بکشد
[ترجمه ترگمان]نقاش موفق شده است تمام نکات ظریف چهره زن را ثبت کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. He was aware of every nuance in her voice.
[ترجمه فهیمه چاکرالحسینی] به تمام ظرائف صدای او واقف بود.
|
[ترجمه گوگل]او از تمام نکات ظریف در صدای او آگاه بود
[ترجمه ترگمان]او از هر اختلاف جزیی در صدایش آگاه بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. He watched her face intently to catch every nuance of expression.
[ترجمه حمید اشتری] او به دقت صورتش را تماشا میکرد تا هر تغییر جزئی در حالت چهره اش را متوجه شود.
|
[ترجمه مصطفی امیرجانی] او با دقت صورتش را تماشا کرد تا هر تفاوت جزئی در حالت چهره اش را متوجه شود.
|
[ترجمه گوگل]او به دقت چهره او را تماشا کرد تا تمام تفاوت های ظاهری را درک کند
[ترجمه ترگمان]با دقت به صورتش نگاه کرد تا کوچک ترین تغییری در حالت چهره او پیدا کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. It's performed with wickedly spiked nuance.
[ترجمه گوگل]آن را با تفاوت های ظریف و ناخوشایند انجام شده است
[ترجمه ترگمان]این کار با wickedly spiked انجام می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Nothing as haphazard as words, whose meaning and nuance shift enigmatically from one slippery slope to another.
[ترجمه گوگل]هیچ چیز به اندازه کلمات تصادفی نیست که معنی و ظرافت آنها به طرز معمایی از یک سراشیبی لغزنده به سراشیبی دیگر تغییر می کند
[ترجمه ترگمان]هیچ چیز به اندازه کلمات، که معنی و ظرافت آن را به طور معما از یک شیب لغزنده به نقطه دیگر تغییر دهد، اتفاقی نبود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. These adjacent police forces were physically aberrant in nuance of bodily style and were therefore deemed to be socially incorrect.
[ترجمه گوگل]این نیروهای پلیس مجاور از نظر ظاهری ناهنجار بودند و بنابراین از نظر اجتماعی نادرست تلقی می شدند
[ترجمه ترگمان]این نیروهای پلیس مجاور به لحاظ فیزیکی به لحاظ فیزیکی مورد استفاده قرار گرفتند و به همین دلیل از نظر اجتماعی اشتباه تلقی شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. There are layers of nuance and humor in her writing.
[ترجمه گوگل]در نوشته های او لایه هایی از نکات ظریف و طنز وجود دارد
[ترجمه ترگمان]در نویسندگی لایه های زیادی از ظرافت و شوخ طبعی وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. He loved every nuance of pain that crossed her face, every time he touched her.
[ترجمه گوگل]او هر بار که او را لمس می کرد، هر ظرایفی از دردی را که روی صورتش می گذشت را دوست داشت
[ترجمه ترگمان]هر بار که او را لمس می کرد، هر دفعه که او را لمس می کرد، هر دفعه که او را لمس می کرد، او را دوست می داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Europeans prefer complexity and nuance, the Japanese revere minuteness and minimalism.
[ترجمه گوگل]اروپایی ها پیچیدگی و ظرافت را ترجیح می دهند، ژاپنی ها به ریزه کاری و مینیمالیسم احترام می گذارند
[ترجمه ترگمان]اروپاییان پیچیدگی و ظرافت را ترجیح می دهند، و the (Japanese)و مینیمالیسم (minimalism)را ترجیح می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Real Programmers know every nuance of every instruction and use them all in every Real Program.
[ترجمه گوگل]برنامه نویسان واقعی تمام نکات ظریف هر دستورالعمل را می دانند و از همه آنها در هر برنامه واقعی استفاده می کنند
[ترجمه ترگمان]Programmers حقیقی همه نکات ظریف هر دستورالعمل را می دانند و از همه آن ها در هر برنامه واقعی استفاده می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Not " getting " deception or nuance, they are straitlaced and humorless.
[ترجمه گوگل]آنها فریب و یا ظرافت "دریافت" نمی کنند، آنها سختگیر و بی طنز هستند
[ترجمه ترگمان]نه \"به دست آوردن\" فریب یا ظرافت بودن \"، آن ها straitlaced و جدی هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Marbled grey nuance, supplied in kits of 2 mats.
[ترجمه گوگل]رنگ های خاکستری مرمری، در کیت های 2 تشک عرضه می شود
[ترجمه ترگمان]از نکات ظریف grey خاکستری استفاده می کند که در جعبه های ۲ تشک عرضه می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The sophisticated nuance of a freshly peeled lemon is the hallmark of authentic, cold - pressed lemon oil.
[ترجمه گوگل]ظرافت پیچیده یک لیموی تازه پوست کنده مشخصه روغن لیمو اصیل و فشرده سرد است
[ترجمه ترگمان]ظرافت پیچیده لیمو ترش نشان از روغن لیمو ترش و معتبر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

نکات دقیق وظریف (اسم)
nuance

اختلاف مختصر (اسم)
nuance

فرق جزئی (اسم)
nuance

تخصصی

[نساجی] اختلاف جزئی - رنگی که از محل تا شدگی پارچه رنگی شفاف یا از زمینه زیر آن بوجود می آید

انگلیسی به انگلیسی

• slight difference, subtle distinction
a nuance is a small difference in sound, appearance, feeling, or meaning.

پیشنهاد کاربران

details
[Noun]
Nuance = ریزه کاری ( ها )
SYN:
slight/subtle difference
⭐⭐⭐
[Noun]
Novice = ( شخص ) مبتدی - تازه کار
SYN:
beginner
a subtle difference
سایه روشن
ریزه کاری - باریک بینی
نوانس ( به فرانسوی: nuance ) از اصطلاحات موسیقی به معنی مقدار یا درجهٔ شدت ( قوّت و ضعف ) است که به موسیقی داده می شود تا حالت پیدا کند. به بیان دیگر، �نوانس� حالت دادن به موسیقی است.
f ( فورته )
...
[مشاهده متن کامل]

ff ( فورتیسیمو )
fff ( فورتیسی سیمو )
mf ( متسوفورته )
p ( پیانو )
pp ( پیانیسیمو )
ppp ( پیانیسسی سیمو )
mp ( متسوپیانو )
نوانس ها را در زیرِ نُت ها، آکورد ها یا یک جملهٔ موسیقایی می نویسند تا مشخص شود با چه شدتی اجرا شوند. ❤️

آقا این کلمه 2 تا معنی داره:
1 - تفاوت جزیی
2 - ریزه کاری
ظرافت
Slight variation in meaning , tone
ریزه کاری های ظریف
✔️ نکات دقیق وظریف - ریزه کاری ها
“A man of dogma and convictions, he never felt at ease amid nuances or shades of gray, ” Mr. Malley said of his father
NEW YORK TIMES@
⬛⬛⬛
I recently watched the movie “Parasite” for the first time and was absolutely blown away by it. It’s a Korean film that won the Palme d’Or at Cannes and the Best Picture Oscar
...
[مشاهده متن کامل]

. . .
I would love to watch “Parasite” again soon, partly because I know there are probably ⭐nuances and details⭐ that I missed the first time around

جزئیات
تفاوت جزئی
محتوای کلام
ریزه کاری
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٣)

بپرس