پیشنهاد‌های میلاد علی پور (٤,١٣٥)

بازدید
٤,٢٢٨
تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

فراغ بال

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

داشتن، به کار گرفتن، اتخاذ کردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٢

بیش از اندازه

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

دورهمی گرفتن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥٥

بی خیال شو, وا بده, کوتاه بیا, بذار برو, ولش کن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧

طبق اظهاراتِ، به گفته ی، به گزارشِ

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٢

زودتر از

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٤

تا جاییکه

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٩

به زورِ چاقو

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

و در آخر هم، وبالاخره نیز

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٤

پای کسی را به چیزی باز کردن، فردی را در کاری ( که نکرده ) دخیل دانستن، علی رغم میل باطنی فردی را وارد کاری کردن، کشاندن، پای کسی را وسط کشیدن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

پای کسی را به چیزی باز کردن، فردی را در کاری ( که نکرده ) دخیل دانستن، وسط کشیدنِ پای کسی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٠

مشهود

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٨

همانقدر

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦

وادار کردن، مجبور کردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧

مجروح، جراحت برداشته، دارای زخم

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

از روی وظیفه

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٩

شوکه کننده

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦

پُشتِ پرده

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٨

دَم گرفتن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

پر شور

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

گروهِ عظیم، تعدادِ زیاد، بسیاری از

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١١

منتشر شدن، پخش شدن، به بیرون درز کردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧

با نیش و کنایه

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤٤

جواز، لزوم و ضرورت چیزی را نشان دادن، جلب کردن، جذب کردن، ضرورت، لزوم، اهمیت

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧

ضعی، غیرقابل قبول، پُر ایراد

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٦

به نتیجه رسیدن ( به این نتیجه رسید که . . . . )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦

به عنوانِ

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧١

در گذشته، ( اشاره به موقع خاصی در گذشته دارد ) ، اون زمونها، اون موقع ها، اون وقتها

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

خاتمه، بسته شدن، به اتمام رسیدن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٥

سراسیمه، آشفته، ناراحت، دلواپس، مکدر

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

مشکل، ناراحتی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

مستقر شدن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦

خُرد کن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦

امید داشتن به چیزی/کسی، حساب باز کردن روی چیزی/کسی، نظر مثبت داشتن راجع به موضوعی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢١

اعتراض وکیل مدافع در دادگاه

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٠

من حیث المجموع، از هرجهت، تماما

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٩٠

آن چنان که باید

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

همکاری کردن، دخالت کردن، ورود کردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٠

متولد یا بزرگ شده ی محلی خاص بودن، بچه ی جایی بودن، اهل جایی بودن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

نامشروع

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٩

مجبور کردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

مستوجب کیفر

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

تحت تاثیر قرار دادن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤٦

عمل کردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

شنیع

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦

ناپسند، شرم آور، شنیع، قبیح، منافی عفت

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

شیر شدن، دل و جرأت پیدا کردن، اعتماد به نفس پیدا کردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٥

دست به کار شدن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٠

چاقو زنی، فرو کردن هرگونه جسم تیز و نافذ در بدن یا اجسام دیگر