پیشنهادهای میلاد علی پور (٤,١٣٥)
میل گاردان، میل لنگ
به نظر رسیدن، انگاری که
نشانه ی بدی داشتن، شگون نداشتن
نشانه ی خوبی بودن، خبر خوبی بودن/داشتن
اصلا، الزاما
لوازم و تجهیزات جاسوسی
انجام شدن، برگزار کردن
تضعیف کردن، اثرِ سوء گذاشتن
شنود مکالمات تلفنی، استراق سمع از طریق خطوط تلفن، گوش دادن به تلفن دیگری
تلفن را شنود کردن
تحت نظر
تخلف، خلاء، شکاف، رخنه، نقص
کمک گرفتن، استفاده کردن
بدقواره
داغان
واقعی، اصلی
برعهده بودن، بستگی داشتن، مربوط بودن
باعثِ چیزی شدن، منجر به چیزی شدن ( معمولا به سرعت )
مقصر دانستن، تقصیر را گردنِ کسی انداختن
بی تفاوت، بی احساس، بی روح، خونسرد
بیهوشی، بیهوش کردن، بیهوشی موقت ( با بستنِ راه هوایی، فرد ابتدا به حالت اختناق و خفگی افتاده و بعد بیهوش می گردد، درصورتی که بستن راه تنفس ادامه یابد ...
زندان بان، مسئول زندان، افسر زندان
نپذیرفتن، قبول نکردن
سرگردان، متعجب
عدالت
با این فرض که، با این احتمال که
چراکه، به این دلیل که، به این خاطر که
بُردن
مخرب
اظهار کردن، گفتن، بیان کردن، خاطرنشان کردن
رای دادن، حکم کردن، حکم صادر کردن ( حقوق )
ضمیمه، تغییر مسیر، به انحراف کشاندن، منحرف کردن، به حاشیه بُردن
ویژه، خاص
بی دقت، سرسری، با مسامحه، سرهم بند، ماستمالی
عجز ولابه کردن، عز وجز کردن
زیاد، خیلی زیاد
ماحصل
طلبیدن
بی توجه، بی خیال، باری به هرجهت
اظهار داشتن، گفتن، خاطرنشان کردن
ارائه شدن/کردن، مطرح کردن، نشان دادن، مورد رسیدگی قراردادن
رسما اعلام کردن، به طور رسمی اظهار کردن، چیزی را ثبت کردن، علنا چیزی را گفتن، به صورت عمومی گفتن
لازم به ذکر است، باید گفت، گفتنی است
با توجه به، در اشاره به، با درنظر گرفتنِ
بر شمردن
قابل فهم کردن
Get معانی زیادی دارد، هرکجا که نویسنده تمایلی به استفاده از فعل خاص ( برای انجام کار ) نداشته باشد، از فعل Get استفاده می کند. و شنونده یا خواننده با ...
نوش، به سلامتی، برو بالا ( درنوشیدن مشروبات الکلی استفاده می شود، یعنی طوری بنوشید که ته بطری که طبیعتا در زیر آن قرار دارد، در بالا قرار بگیرد، یکمر ...
خواست، حق، نظر
از جمله، شاملِ