پیشنهاد‌های میلاد علی پور (٤,١٣٥)

بازدید
٤,٢٢٨
تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٨

به این ترتیب

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢

کنترل کردن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢٢

پرسیدنِ مجموعه ای از سوالات، از مجموعه ای از افراد با هدفی خاص

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

فرد

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٧

الی ماشاءَالله. . . .

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٥١

امکانات

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٨

اداره، سازمان، ارگان، بنگاه

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٧

نشان دادن، معلوم کردن، روشن ساختن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢٠

همانطور که انتظار می رفت، مطابق انتظار

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢٣

برخلاف انتظار، یکمرتبه

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣٩

صرفا

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢٩

پیش فرض

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢٠

اعلام کردن، احساس کردن، به زبان آوردن، گفتن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٦

غیر منتظره

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٤٢

در اختیار گذاشتن، به دست دادن، فراهم کردن، مهیا شدن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢٤

آماری

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٥

کنار گذاشتن، بیرون انداختن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

تعیین صلاحیت

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣١

حامی بودن، حمایت کردن، پشتیبانی کردن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٤

به دست آمدن، آمدن، انتخاب شدن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢

موفقیت آمیز، دارای نتیجه خوب

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢

مورد دادرسی قرار گرفتن، محاکمه شدن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٢

سوگند هیئت منصفه ( سوگندی که هیئت منصفه یا هیئت ژوری قبل از انتخاب شدن برای این سِمت، می خورند تا حقیقت را گفته و رفتار صادقانه و منصفانه ای داشته با ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢

به خوبی معلوم بود که، روشن بود که، پُر واضح بود که، قشنگ مشخص بود که

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٤

درک کردن، پی بردن، فهمیدن، متوجه شدن، ملاقات کردن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٨

انتظار داشتن ( به ویژه انتظار کمک )

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٦

محتاط، دودل، مشکوک

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٨

عقب نشینی کردن، نظر خود را تغییر دادن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٤

حبس، زندانی شدن، آب خنک خوردن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢٠

صورت گرفتن/پذیرفتن، رخ دادن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٥٩

تلویحا اعلام کردن، ضمنا چیزی را گفتن، حرفی را در لفافه زدن، غیرمستقیم مطلبی را فهماندن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٦

حرف، سخن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٠

توافق پیش از محاکمه، مصالحه طرفین دعوی قبل از شروع دادگاه، رجوع شود به plea bargain

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٣

مصالحه، توافق ( حقوق )

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٦

صادقانه، منصفانه، عادلانه

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد

دادگاه تجدید نظر

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢

مقرر کردن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٧

حامی

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٨

نمایان گز

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢٥

اعضا

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٢

در جریان

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٤

خبر رسانی کردن، علنی کردن، اطلاع رسانی

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢٨

مشخص کردن، مطمئن شدن، فهمیدن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٩

رسیدگی کردن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣٢

مدیر، رئیس، سرگروه

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣٥

بازپرس ( مربوط به دادگاه، با بازرس فرق دارد ) ، دادرس

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢٠

نظارت، کنترل، حوزه ی اختیارات

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢٣

رسیدگی کردن، پرداختن به کاری

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣٥

از سر گرفتنِ کاری

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٢

حجم عظیم، انبوهی از چیزی