پیشنهادهای میلاد علی پور (٤,١٣٥)
به این ترتیب
کنترل کردن
پرسیدنِ مجموعه ای از سوالات، از مجموعه ای از افراد با هدفی خاص
فرد
الی ماشاءَالله. . . .
امکانات
اداره، سازمان، ارگان، بنگاه
نشان دادن، معلوم کردن، روشن ساختن
همانطور که انتظار می رفت، مطابق انتظار
برخلاف انتظار، یکمرتبه
صرفا
پیش فرض
اعلام کردن، احساس کردن، به زبان آوردن، گفتن
غیر منتظره
در اختیار گذاشتن، به دست دادن، فراهم کردن، مهیا شدن
آماری
کنار گذاشتن، بیرون انداختن
تعیین صلاحیت
حامی بودن، حمایت کردن، پشتیبانی کردن
به دست آمدن، آمدن، انتخاب شدن
موفقیت آمیز، دارای نتیجه خوب
مورد دادرسی قرار گرفتن، محاکمه شدن
سوگند هیئت منصفه ( سوگندی که هیئت منصفه یا هیئت ژوری قبل از انتخاب شدن برای این سِمت، می خورند تا حقیقت را گفته و رفتار صادقانه و منصفانه ای داشته با ...
به خوبی معلوم بود که، روشن بود که، پُر واضح بود که، قشنگ مشخص بود که
درک کردن، پی بردن، فهمیدن، متوجه شدن، ملاقات کردن
انتظار داشتن ( به ویژه انتظار کمک )
محتاط، دودل، مشکوک
عقب نشینی کردن، نظر خود را تغییر دادن
حبس، زندانی شدن، آب خنک خوردن
صورت گرفتن/پذیرفتن، رخ دادن
تلویحا اعلام کردن، ضمنا چیزی را گفتن، حرفی را در لفافه زدن، غیرمستقیم مطلبی را فهماندن
حرف، سخن
توافق پیش از محاکمه، مصالحه طرفین دعوی قبل از شروع دادگاه، رجوع شود به plea bargain
مصالحه، توافق ( حقوق )
صادقانه، منصفانه، عادلانه
دادگاه تجدید نظر
مقرر کردن
حامی
نمایان گز
اعضا
در جریان
خبر رسانی کردن، علنی کردن، اطلاع رسانی
مشخص کردن، مطمئن شدن، فهمیدن
رسیدگی کردن
مدیر، رئیس، سرگروه
بازپرس ( مربوط به دادگاه، با بازرس فرق دارد ) ، دادرس
نظارت، کنترل، حوزه ی اختیارات
رسیدگی کردن، پرداختن به کاری
از سر گرفتنِ کاری
حجم عظیم، انبوهی از چیزی