پاسخهای محمد فروزانی (٨٤٨)
1580s, from Italian bazarra, ultimately from Persian bazar (Pahlavi vacar) "a market," from Old Iranian *vaha-carana "sale, traffic," from suffixed form of PIE root *wes- (1) "to buy, sell" (see venal ...
یک واژه انگلیسی که معنای فصل الخطاب داشته باشد پیشنهاد کنید.
Last say or final say
I’ll let you know if I can make it for dinner.
اگه بتونم خودم رو برای شام برسونم بهت خبر میدم. * اینجا کلمه make به معنی درست کردن چیزی مثل شام نیست.
اگر این جمله در متن و یا همراه جملات دیگری که با آن بکار رفتهاند در اینجا ارائه شده بود امکان ترجمه دقیقتری وجود داشت. با این وجود، با توجه به اینکه کلمه fancy معانیِ زیادی دارد از جمله «خیالی ...
زمان این جمله گذشته کامل یا ماضی بعید است. ساختار دستوری این زمان had + past participle است. یعنی فعل کمکی had بعلاوهی قسمت سوم فعل. در این جمله، در حقیقت، اولین had فعل کمکی زمان گذشتهی کامل است و ...
(مطلب رو) زود میگیری؛ خیلی تیز هستی؛ سریع مطلب رو متوجه میشی (میفهمی)
So we had his mom call his dad to figure out when he was coming home
بنابراین از مادرش خواستیم با پدرش تماس بگیرد تا بفهمد چه زمانی به خانه می آید
It was a low white house, with a Victorian veranda.
یک خانه سفید کم ارتفاع با ایوان ویکتوریایی بود.
Weatherman: Air pollution in the city today is expected to be extremely high, and people are advised to stay indoors whenever possible.
توصیه میشود تا حد امکان (تا آنجایی که ممکن است) در خانه بمانند. (در شرائط غیر ضروری خانه را ترک نکنند). Weatherman: Air pollution in the city today is expected to be extremely high, and people are advised to stay indoors whenever possible. مجری هواشناس: پیش بینی می شود امروز میزانِ آلودگی هوای شهر به شدت بالا باشد و به مردم توصیه می شود تا حد امکان در خانه بمانند.
اگر منظور رنگ خاکستری باشد، هیچ فرقی با هم ندارند مگر اینکه یکی از آنها انگلیسی بریتانیایی است (grey) و دیگری انگلیسی آمریکایی است (gray).
داشت سرد میشد.
I went from deciding to full blown planning very quickly
از شرائط یا حالتی به شرائط یا حالت دیگر رسیدن (یا رفتن). I went from deciding to full blown planning very quickly. من خیلی سریع از تصمیم گیری به برنامه ریزی کامل رسیدم.
Is evolution moving toward some happy accommodations?
آیا تکامل نویدبخش سازگاریهای بیشتر با محیط است؟
ترجمه مناسب انگلیسی برای "دروس تخصصی" چی میشه؟
Major courses Specialty courses
Domestic production
کلمه دلداده در فارسی بیانگر دو معنا است: ۱. کسی که عاشق شده است. ۲. معشوقِ یک نفر. بر اساس این دو معنا، لغتهای زیر پیشنهاد میشود. inamorata (for a woman) inamorato (for a man) paramour fancy bit fancy man or fancy woman bae
A little later a couple of budgerigars came panting in, followed by a cross-looking stork and Toby what is the meaning of cross looking in this sentence?
عصبانی؛ بد اخلاق؛ اوقات تلخ
مثلا یه نفر میگه did you khow Tommy won the Race بعد جواب میده که Oh please,Tommy cant even walk properly
در این متن بخصوص، میتواند معانی زیر را داشته باشد: دست بردار چی میگی؟! نه بابا! عجب!
جوکهای چاک نوریس در تابستان ۲۰۰۵ در نتیجه یک موضوع بحث انگیز در وبسایت یا گردهمایی (محل تبادل نظر) SomethingAwful شروع شد.این جوکها پس از اکران فیلم «پستانک» شکل گرفت. عنوان ...
کلمه B’Tselem در جمله زیر چه معنی میدهد؟ described by Amnon Kapeliouk, cofounder of the Israeli human rights organization B’Tselem.
با توجه به اینکه فلسطینیان و بسیاری از مسلمانان اعتقاد به اشغال سرزمین فلسطین دارند (که البته دیدگاهی متفاوت از یهودیان بسیاری است)، عبارت B’Tselem تشکیلاتی است که مرکز اطلاعات اسرائیل برای حقوق بشر در سرزمین های اشغالی است. این مرکز مدعی است که تلاش می کند که در آن حقوق بشر، آزادی و برابری برای همه مردم فلسطینی و یهودی که بین رود اردن و دریای مدیترانه زندگی می کنند تضمین شود.
دوستان بغیر از in my opinion چی دیگه میشه مترادف این جمله بکار برد؟
1. From my personal standpoint 2. From my point of view 3. From my perspective 4. The way I see it 5. To my mind 6. In my book 7. As far as I’m concerned 8. To me 9. ….
But they also treated the British people more fairly and introduced lower taxes.
این جمله از متن Learn English Kid است. زمانیکه بودوکو و لشکرش شکست میخورند. مردم آیسینای که زنده مانده بودند یا فرار کردند یا آنها را به بردگی گرفتند. بودوکو احتمالا خودش را با سم کشت و جسد او هرگز پ ...
Go fifty degrees the other way again to finish up back on course?
اول اینکه در آخر جمله نباید علامت سؤال باشد چون جمله در ظاهر امری است مگر اینکه با حالت سؤالی خوانده شود چنانچه در فصل کتاب طوفانها در اپلیکیشن زبانشناسی آمده است .دوم اینکه این جمله بهتر بود با جملات ...
ترجمه جمله I want two pounds' worth of petrol چی میشه ؟
گوینده این جمله فقط دو پوند برای بنزین زدن داره برای همین هم میگه: من به اندازهی (به مقدار) دو پوند بنزین میخوام [نه بیشتر]
صدها؛ هزاران؛ بسیار ترجمه: این دارو، تنها یکی از داروهای بسیاری هست که شناخته شده هستند. و یا این تنها یکی از صدها (هزاران) داروی شناخته شدهای هست که وجود دارند.
It rains cats and dog continuously for 6 hours.
جَر جَر باریدن؛ شُر شُر باریدن؛ تند باریدن It rains cats and dog continuously for 6 hours. برای شش ساعت بدون وقفه تند میبارید (جَر جَر میبارید)
moral fiber به چه معناست؟ Since she has strong moral fiber, Katy tries to do what her mom taught.
مَنِش اخلاقی از آنجایی که او دارای منش اخلاقیِ قوی است، کتی سعی می کند آنچه را که مادرش آموزش داده انجام دهد.
سیندرلا کاری را کرد که از او خواسته شده بود. و یا سیندرلا همانطور که به او گفته شد عمل کرد. و یا سیندرلا به آنچه به او گفته شد عمل کرد. و یا سیندرلا کاری را انجام داد که از او خواسته شده بود.
No sooner had I turned away to go downstairs than I heard a strange, ghostly laugh. دیری نپاییده بود که چرخیده بودم تا از پله ها پایین بروم که ناگهان صدای خنده ترسناک و عجیب شنیدم.درسته؟
ترجمه شما اشتباه نیست ولی میشود ترجمهی سلیستری هم داشت: به محض اینکه رویم را برگرداندم تا به طبقه پایین بروم، صدای خنده ای عجیب و شبح گونهای را شنیدم.
or the old laws will be expanded, and interpreted in his favor in a more liberal sense .
یا با بسط دادن قوانین قدیمی به نفع خود، او تفسیر به رأی و استفاده به مطلوب از آنها میکند.
بهتر بود این عبارت در متن یا جملهای که در آن بکار رفته مورد پرسش قرار میگرفت تا ترجمهی دقیقتری ارائه میشد. با وجود این نکته، ترجمهی سر دستی و تحت اللفظی این عبارت چیزی شبیه عبارت زیر است: اقدامی طفره رونده (گریزجویانه) داشته باش.
Hug is more casual and intimate whereas, 'embrace' is more formal. کلمهی hug حالت غیر رسمی تر و نوعی رابطهی صمیمی تر را القاء میکند در حالی که embrace رسمی تر است. با این وجود، این مطلب به عنوان قانون تلقی نمیشود و بستگی به شرائط، ارتباط بین افراد، فردی که زبان را بکار میگیرد، یکی بجای دیگری استفاده میشود.
He mashed the livers into a disgusting paste and then stuffed the paste into the doughnuts Were none the less equally mean.
He mashed the livers into a disgusting paste and then stuffed the paste into the doughnuts Were none the less equally mean. این جمله باید اصلاح شود تا بشود ترجمهی مناسبی از آن داشت. معلوم نیست چرا کل ...
البته بهتر بود که در مورد این لغت با توجه به کانتکسی که در آن استفاده شده است و یا حد اقل در جملهای که بکار رفته است سؤال میشد چرا که معانی مختلفی دارد. با این وجود دو کاربرد آن در اینجا پیشنهاد میشود. (در یک هتل) اطاق گرفتن برای تخلیه اطاق هم از عبارت check out استفاده میشود. (در فرودگاه) کارت پرواز گرفتن
taking time out from the engine room, was the chief engineer
وقفهیکوتاه؛ زمانی دور از کار؛ زمانی برای استراحت
So here you have, coup d’etat, military coup, a coup attempt, and an attempted coup
Attempted coup تلاش برای کودتا (در اینجا عبارت «سعی شده» برای «کودتا» نقش توصیفی دارد.) Coup attempt تلاش کودتایی یا کودتا گونه (در اینجا «کودتا» برای «تلاش و سعی و کوشش» نقش توصیفی دارد. یعنی تلاشی که کودتا گونه است. مثالهای فوق الذکر شبیه ترکیبات زیر است: Applied linguistics زبان شناسی کاربردی Linguistics applied کاربرد زبان شناسی
The first step to doing more in less time is to get your focus dialed in. Try to invest your attention entirely in the task at hand. That means no multitasking
اولین گام برای حداکثر بهرهوری در کمترین زمان ممکن این است که تمرکز خود را یکجا جمع کنید. سعی کنیدتوجه خود را بطور کامل متوجهی کاری کنید که در حال انجام آن هستید. این نوع تمرکز مستلزم پرهیز از انجام چند کار در آنِ واحد است.
We say to parents “don’t have them tested” while I’m working with them
با توجه به اینکه این جمله از بافت یا محیطی که در آن بکار رفته است جدا شده و جملات پیرامون آن وجود ندارند و دو ضمیر متفاوتِ we و i (اگر اشتباه نباشد) در آن بکار رفته است، ترجمهی پیشنهادی و تحت اللفظی چیزی شبیهِ جملهی زیر است: ما به والدین میگوییم که آنها را مورد آزمایش قرار ندهند وقتی که من درگیر آنها هستم (من باهاشون کار میکنم)
His grandfather sighed a happy sigh and gave Robert a big hug. 'The magic fish chose you.
قبل از ترجمه باید این نکته را ذکر کرد که عبارت ماهی جادویی در قصه پریان برای کودکان استفاده شده است و در اینجا هم ما مجبوریم معنی تحت اللفظی از این عبارت داشته باشیم و خوانندهی این جمله هم باید ...
It’s a verb, and a noun, and it means a discussion in which reasons for and against something are brought out.
این [کلمه] هم اسم است و هم نقش دستوری فعل را ایفا میکند و به معنی بحثی است که در آن دلائلی در دفاع یا بر علیه مطلبی آورده میشود.