پیشنهاد‌های حسین کتابدار (١٦,٠٧٠)

بازدید
٥,٩٢٨
تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

If you refuse something out of hand, you refuse it completely without thinking about or discussing it رد کردن چیزی بطور کامل بدون آن که درباره آن فک ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٧

1 - adjective, adverb ( HONEST ) صفت، قید/ صادق، رو راست Just be straight with her and tell her how you feel Tell me straight, would you rather we ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

BUSINESS ENGLISH The process of using existing information to discover what is likely to happen or be true in the future در کسب و کار/ فرآیند استفاد ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

دریابُد بالاترین درجه نیروی دریایی ایران معادل آدمیرال ( امیر چهارستارهٔ نیروی دریایی ) در نیروهای دریایی بسیاری از کشورها می باشد. این درجه معادل ار ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

دریاسالار درجه ای نظامی در نیروی دریایی ارتش و نیروی دریایی سپاه پاسداران ایران است که از نظر سلسله مراتب نظامی بالاتر از دریابان و پایین تر از دریاب ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

دریابان درجه نظامی پایین تر از دریاسالار و بالاتر از دریادار در نیروی دریایی ایران است. معادل آن در نیروی هوایی و نیروی زمینی ایران سرلشکر می باشد. ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

( US bachelorette party ) a party for a woman who is going to get married soon, to which only her female friends are invited مهمانی دوشیزه، مهمانی ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

Anergetic and excited behaviour in which people do funny things or play tricks on someone جشن و پایکوبی، جست و خیز، سروصدا و شادی، جشن و بیا و برو

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

A party for a woman who is going to get married, to which only her female friends are invited مهمانی دوشیزه، مهمانی مجردی ( Bachelorette party ) یا ش ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

done without conditions or limitations بدون قید و شرط و محدودیت a no - strings proposal I'll drive you home - no strings attached I’m happy to help ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

In fact "to have a scene with" was the standard term throughout the late 1960s and early 1970s for an unmarried relationship ارتباط نامشروع و خارج ا ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

To hear a piece of information that someone else was trying to keep secret/ To learn a piece of information, esp. when it has been a secret خبردار ش ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

1 - In some cases, it can refer to a person who is successful, confident, and self assured, often in a competitive or high - pressure environment/ s ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

idiom Very similar, especially in appearance اصطلاح/ خیلی شبیه، بویژه در ظاهر، مانند سیبی که از وسط نصف کرده باشند The twins are like two peas in a ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٠

To discover or get proof of something/ To prove something or show the state of something, esp. by collecting facts or information about it کشف یا اث ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

A sudden and complete change of plans or opinion تغییر ناگهانی و کامل در اندیشه و برنامه ها Saudi Arabia, and MBS in particular, have become particu ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

Becoming less strong, powerful, popular, etc ضعیف تر، کم قدرت تر، کم محبوب و. . . شدن، رو به افول رفتن There are signs that support for the group is ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

abbreviation for Federal Deposit Insurance Corporation: a government organization in the US that protects the money people put in a bank if the bank ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

The fact of agreeing with, accepting, or supporting something that another person suggests or does اسم/ اعلام موافقت، پذیرش یا حمایت از پیشنهاد یا ع ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

Not having been satisfied, unsatisfied اقناع/ ارضاء نشده Both are bold, assertive, willing to take risks and seemingly share unsated ambition "His p ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

A person who has the same opinions, feelings, and interests as you کسی که عقایدش، احساساتش و علائقش مانند و شبیه شماست، یک روح در دو بدن We recogniz ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

1 - similar or related صفت/ شبیه و مرتبط They sell dried fruit and nuts and other kindred products "books on kindred subjects" 2 - Being related, ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

Very large or wonderful, or intended to seem great and important خیلی بزرگ و شگفت انگیز و تاثیرگذار یا اینگونه بنظر رسیدن grandiose buildings grandi ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١١

To catch or become ill with a disease مریض شدن، مبتلا به مرض و بیماری شدن If you’ve been unfortunate enough to contract the COVID - 19 virus, you m ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٧

A small building, usually made of wood, used for storing things انباری ( معمولاً ساخته شده از چوب برای نگهداری از وسایل ) a tool/storage shed We ke ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

To live in an empty building or area of land without the permission of the owner در یک ساختمان خالی یا زمینی بدون اجازه از مالک آن ساکن شدن، ساختمان ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

A person or group that supports an activity or organization, especially by giving money حامی مالی یک فعالیت اجتماعی یا یک سازمان اسپانسر The Prince ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٧

To make something seem more positive or pleasant than it really is/ ( HIDE TRUTH ) چیزی را بیش از آنچه بنظر می رسد، خوب و مثبت جلوه دادن ( با هدف م ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

Convoluted sentences, explanations, arguments, etc. are unreasonably long and difficult to understand صفت/ ( درباره جملات، توضیحات، بحث ها و . . . ) ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

1 - Cut off something/someone To stop or interrupt something suddenly, or to stop someone from speaking چیزی را ناگهان متوقف کردن یا قطع کردن یا ما ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

A religious ceremony at which someone is officially made a priest, minister, or rabbi کهنوت یا کاهنی ( انگلیسی: Ordination ) فرایندی است که طی آن اف ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

The state of not having sex, especially because you have made a religious promise not to امتناع از ازدواج و آمیزش جنسی به دلیل تعهدات مذهبی، تجرد خو ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

گونه های همزاد واژه های مصوّب فرهنگستان [زیست شناسی] دو یا چند گونۀ خویشاوند که از لحاظ ریخت شناسی غیرمتمایز و از لحاظ تولید مثل مجزا هستند.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

گونه های همزاد واژه های مصوّب فرهنگستان [زیست شناسی] دو یا چند گونۀ خویشاوند که از لحاظ ریخت شناسی غیرمتمایز و از لحاظ تولید مثل مجزا هستند.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

گونه های همزاد واژه های مصوّب فرهنگستان [زیست شناسی] دو یا چند گونۀ خویشاوند که از لحاظ ریخت شناسی غیر متمایز و از لحاظ تولید مثل مجزا هستند.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

1 - born of parents not married to each other صفت/ فرزند نامشروع، حرام زاده An illegitimate child 2 - Illegitimate can also mean not legal صفت/ غیر ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

To direct a person's attention away from an activity or subject towards another one that is less important. توجه کسی را از یک فعالیت یا موضوع به ط ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

/dɑɪˈɡres/ ( In speech or writing ) to move away from the main subject and discuss something else. ، در صحبت کردن یا نوشتن / از موضوع و بحث اصلی خ ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

In the US, an election in which people choose who will represent a particular party in an election for political office. انتخابات مقدماتی به منظور ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

mysterious and difficult to understand. مرموز و غامض ، پیچیده و دور ا ز فهم I got a cryptic text message from Sam. Mary Trump just made another cr ...

پیشنهاد
١

To calculate the number of times that one number fits ( exactly ) into another تقسیم عددی بر عدد دیگر 10 divided by 5 is/equals 2. 100 divided by t ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

UK informal /ˈvɪl. ən/ a criminal انگلیسی بریتانیایی، غیر رسمی/ مجرم، تبهکار Bert's just a small - time villain The armed villains run off into the n ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

Criminal system of taking money from people in exchange for agreeing not to hurt them or damage their property باج گیری، باج سبیل، زورگیری The gang ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

The process of gaining freedom and power to do what you want or to control what happens to you/ The process of giving a group of people more freedom ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

۱ - wrap something up to complete or finish something / To complete something successfully کاری را با موفقیت به پایان رساندن یا چیزی را کامل کردن Uk ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

The financial accounts of a government or an organization/ The money that an organization has in its bank accounts and available to spend دارایی ها ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

To change yourself or your behaviour to suit another person or new conditions وضعیت خود یا رفتار خود را با رفتار و شرایط فرد دیگری منطبق کردن/ سازگ ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

An area of knowledge or experience زمینه، موضوع ( علم و دانش، تجربه ) When the conversation turns to politics, he's on familiar ground ( = he knows ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

The practice of buying and selling used goods online, usually on websites created for this purpose خرید و فروش اجناس مستعمل بصورت آنلاین، معمولاً در ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

UK /ˈnɪə. ʃɔː. rɪŋ/ US /ˈnɪr. ʃɔːr. ɪŋ/ The practice of operating a business or part of a business in a nearby country, usually because this involve ...