ab

/ˈæb//ˈæb/

پیشوند: بر کنار از، دور، دور از، از [abdicate]، مخفف:، ایالت آلبرتا (در کانادا)، (بیس بال) تعداد ضربه، پیشوند لاتین بمعنی gt;دوراز lt; و gt;از lt; و gt;جدایی lt; و gt;غیر lt; مانند abuse و abaxial

بررسی کلمه

اختصار ( abbreviation )
• : تعریف: abbreviation of "artium baccalaureus" (Latin); Bachelor of Arts.
پیشوند ( prefix )
• : تعریف: from; away; off.

- abort
[ترجمه گوگل] سقط
[ترجمه ترگمان] لغو کردن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- abominable
[ترجمه گوگل] نفرت انگیز
[ترجمه ترگمان] زشت است!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
اسم ( noun )
• : تعریف: one of the four human blood groups. (See ABO system.)
اختصار ( abbreviation )
• : تعریف: abbreviation of "Assembly Bill," in the U.S., a proposed law in consideration by a state assembly.

جمله های نمونه

1. ab initio their plan was doomed to fail
از همان آغاز نقشه ی آنها محکوم به شکست بود.

2. The line AB intersects the line CD at E.
[ترجمه گوگل]خط AB خط CD را در E قطع می کند
[ترجمه ترگمان]خط AB، سی دی خط را در E قطع می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The lines AB and CD intersect at E.
[ترجمه گوگل]خطوط AB و CD در E قطع می شوند
[ترجمه ترگمان]خطوط AB و CD در E را قطع می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Let line AB be equal to line CD.
[ترجمه گوگل]بگذارید خط AB برابر با خط CD باشد
[ترجمه ترگمان]بگذارید AB با سی دی خط برابر باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. AB and CD intersect at P.
[ترجمه گوگل]AB و CD در P تلاقی می کنند
[ترجمه ترگمان]AB و CD در پی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The line AB intersects the line CD at O.
[ترجمه گوگل]خط AB خط CD را در O قطع می کند
[ترجمه ترگمان]خط AB، سی دی سطر در O را قطع می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The line AB cuts the line CD at the point E.
[ترجمه گوگل]خط AB خط CD را در نقطه E قطع می کند
[ترجمه ترگمان]خط AB، سی دی خط را در نقطه E قطع می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The letters AB begin the alphabet.
[ترجمه گوگل]حروف AB الفبا را شروع می کنند
[ترجمه ترگمان]حروف AB الفبا را شروع می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Lines AB and CD are parallel.
[ترجمه گوگل]خطوط AB و CD موازی هستند
[ترجمه ترگمان]خطوط AB و CD موازی هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Make AB squares CD.
[ترجمه گوگل]مربع های AB را سی دی بسازید
[ترجمه ترگمان]سی دی AB بسازید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Ab initio is a subject taken from scratch with no prior knowledge, and this often appeals to mature students.
[ترجمه گوگل]Ab initio موضوعی است که از ابتدا و بدون دانش قبلی گرفته شده است، و این اغلب برای دانش آموزان بالغ جذاب است
[ترجمه ترگمان]Ab initio موضوعی است که از ابتدا با علم قبلی از نو ساخته شده است و این امر اغلب به دانشجویان بالغ پاسخ می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The survey used standard socio-economic groups: AB which covers management, professional, technical and administrative occupations.
[ترجمه گوگل]در این نظرسنجی از گروه های استاندارد اجتماعی-اقتصادی استفاده شد: AB که مشاغل مدیریتی، حرفه ای، فنی و اداری را پوشش می دهد
[ترجمه ترگمان]این نظرسنجی از گروه های اجتماعی - اقتصادی استاندارد استفاده کرده است: AB که مدیریت، حرفه ای، فنی و اجرایی را پوشش می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Exposure to the AB compound itself will be much more likely to generate latent inhibition.
[ترجمه گوگل]قرار گرفتن در معرض خود ترکیب AB به احتمال زیاد باعث ایجاد مهار نهفته خواهد شد
[ترجمه ترگمان]قرار گرفتن در معرض ترکیب AB به احتمال زیاد برای ایجاد مهار پنهان بیشتر خواهد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The Assembly approved the bill, AB 154 on a 64-1vote.
[ترجمه گوگل]مجلس این لایحه AB 154 را با 64 رای موافق در برابر 1 رای موافق تصویب کرد
[ترجمه ترگمان]مجلس این لایحه را تصویب کرد، به AB ۱۵۴ در رای گیری ۶۴ - ۱
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. This ab - surd situation occurs because laws are made, en - forced, and reported on by lawyers.
[ترجمه گوگل]این وضعیت نامعقول به این دلیل رخ می دهد که قوانین توسط وکلا وضع، اجرا و گزارش می شوند
[ترجمه ترگمان]این وضعیت ab به این دلیل اتفاق می افتد که قوانین به اجبار صورت می گیرد و توسط وکلا گزارش می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[خاک شناسی] افق ابی

انگلیسی به انگلیسی

• military station for the air force, one of the centers for air force training and operations
eleventh month of the hebrew calendar

پیشنهاد کاربران

Bachelor of Arts ( آمریکا )
درجه کارشناسی علوم انسانی، درجه لیسانس علوم انسانی ( آمریکا )
کارشناس علوم انسانی، دارنده درجه لیسانس علوم انسانی ( آمریکا )
Antibody
آنتی بادی ( پادتن )
پیشوندی است به معنی از، دور از
پایگاه هوایی

بپرس