پیشنهادهای Learner (٦,١١٠)
کلمه flaccid یعنی شل، افتاده، بی جان ( برعکس سفت و محکم ) . مترادف ها: limp, weak, slack, droopy. متضادها: firm, stiff, strong, rigid. همنشین ها: fla ...
چند جمله با pursue ( دنبال کردن ) و ensue ( به دنبال آمدن/رخ دادن ) ⭐ با pursue: 1. She decided to pursue a career in medicine. – او تصمیم گرفت یک ...
برای موی جو گندمی یا لباس سیاه و سفید استفاده میشه Pepper : فلفل : سیاه Salt :نمک : سفید
برای موی جو گندمی یا لباس سفید و سیاه استفاده میشه Salt : نمک : سفید Pepper : فلفل : سیاه
عبارت "catch up with" در زبان انگلیسی چند معنی و کاربرد مختلف دارد که به شرایط و زمینه جمله بستگی دارد. در ادامه، معانی مختلف این عبارت همراه با توضی ...
شناوری یا حالت برخاستن اجسام در مایع 1. The buoyancy of the boat kept it afloat even in rough waters. شناوری قایق باعث شد که حتی در آب های طوفانی ...
عبارت "You above all people" به طور کلی به معنی "تو از همه ی افراد" یا "تو بیشتر از همه ی افراد" است. این عبارت معمولاً در موقعیتی به کار می رود که ف ...
Croon, er
heartthrob : مرد خوش چهره و دختر کش مثل امین تارخ ، گلزار ، . . . . .
کلمه "spin - off" به معنای تولید یک اثر فرعی است که از یک اثر اصلی الهام گرفته شده یا از آن جدا می شود. این اثر فرعی معمولاً شخصیت ها، داستان ها یا د ...
عکس
ریشه اصلی: از زبان ییدیش ( Yiddish ) واژه nosh مستقیماً از زبان ییدیش ( زبان یهودیان اشکنازی ) وارد انگلیسی شده است
ocular patdown : بازرسی چشمی ، برانداز کردن امنیتی یا بَراندازِ چشمی
ocular patdown : بازرسی چشمی ، برانداز کردن امنیتی یا بَراندازِ چشمی
shoot one's wad همه منابع و وقت و انرژی خود را صرف کردن
blow one's wad همه منابع و وقت و انرژی خود را صرف کردن
shoot one's wad تمام منابع و وقت و انرژی خود را صرف کردن
blow one's wad
Hair piece Wig
funnel : قیف tunnel : تونل
from here on out : از حالا به بعد - زین پس - از این به بعد
! کلمه "condominium" ریشه ای لاتین و بسیار جالب دارد که معنای فعلی آن را به خوبی توضیح می دهد. ریشه شناسی ( Etymology ) کلمه Condominium: این کلمه ...
roger : roger that : copy that "Roger" به معنای "دریافت شد" نیست. این یک کلمه رمز ( Code Word ) در ارتباطات رادیویی است که برای تأیید فهمیدن یک پیا ...
roger : roger that : copy that "Roger" به معنای "دریافت شد" نیست. این یک کلمه رمز ( Code Word ) در ارتباطات رادیویی است که برای تأیید فهمیدن یک پیا ...
roger : roger that : copy that "Roger" به معنای "دریافت شد" نیست. این یک کلمه رمز ( Code Word ) در ارتباطات رادیویی است که برای تأیید فهمیدن یک پیا ...
سرشار مملو پر از
در زیر رایج ترین عبارات هم نشین ( Collocations ) با �Time - Shared� و �Time - Sharing� آورده شده است. ۱. صفت اسم: Time - Shared [Noun] این ساختار ...
در زیر رایج ترین عبارات هم نشین ( Collocations ) با �Time - Shared� و �Time - Sharing� آورده شده است. ۱. صفت اسم: Time - Shared [Noun] این ساختار ...
در زیر رایج ترین عبارات هم نشین ( Collocations ) با �Time - Shared� و �Time - Sharing� آورده شده است. ۱. صفت اسم: Time - Shared [Noun] این ساختار ...
در زیر رایج ترین عبارات هم نشین ( Collocations ) با �Time - Shared� و �Time - Sharing� آورده شده است. ۱. صفت اسم: Time - Shared [Noun] این ساختار ...
در زیر رایج ترین عبارات هم نشین ( Collocations ) با �Time - Shared� و �Time - Sharing� آورده شده است. ۱. صفت اسم: Time - Shared [Noun] این ساختار ...
در زیر رایج ترین عبارات هم نشین ( Collocations ) با �Time - Shared� و �Time - Sharing� آورده شده است. ۱. صفت اسم: Time - Shared [Noun] این ساختار ...
در زیر رایج ترین عبارات هم نشین ( Collocations ) با �Time - Shared� و �Time - Sharing� آورده شده است. ۱. صفت اسم: Time - Shared [Noun] این ساختار ...
معنی تحت الفظی : آلت تناسلی مردانه شُل بی عرضه ضعیف بی کفایت ترسو و بی جرأت شخصیتی ضعیف و غیرجذاب ۱. بی عرضه ( رایج ترین و نزدیک ترین معادل از ...
The duper manipulates the dupee. فریب دهنده، فریب خورده را اغوا می کند
price gouge : gouge : گرانفروشی کردن
price gouge : gouge : گرانفروشی کردن
در اینجا چند عبارت رایج با کلمه impede و مشتقات آن ( مانند impediment ) آورده شده است: 1. با فعل Impede ( مانع شدن، مختل کردن ) Impede progress ...
در اینجا چند عبارت رایج با کلمه impede و مشتقات آن ( مانند impediment ) آورده شده است: 1. با فعل Impede ( مانع شدن، مختل کردن ) Impede progress ...
در اینجا چند عبارت رایج با کلمه impede و مشتقات آن ( مانند impediment ) آورده شده است: 1. با فعل Impede ( مانع شدن، مختل کردن ) Impede progress ...
در اینجا چند عبارت رایج با کلمه impede و مشتقات آن ( مانند impediment ) آورده شده است: 1. با فعل Impede ( مانع شدن، مختل کردن ) Impede progress ...
دوستان دو عبارت با denominator : common denominator : وجه مشترک - مخرج مشترک در ریاضی lowest common denominator : عامه پسند - کوچکترین مخرج مشترک ...
1 - وجه اشتراک - نقطه مشترک ۲ - مخرج مشترک یا مضرب مشترک در ریاضی ( مخرج مشترک دو عدد ۳و۴ میشه ۱۲، ۲۴، ، ۳۶، . . . . )
۱ - به فرمایش دوستمون عامه پسند میشه . ۲ - همچنین کوچکترین مضرب مشترک در ریاضی . ( ک . م. م. دو عدد ۳و۴ برابر است با ۱۲ )
common collocations of thwart : Thwart an attempt خنثی کردن یک تلاش Thwart a plan خنثی کردن یک نقشه Thwart a plot خنثی کردن یک توطئه Thwart an ...
in, discreet, tion
متضاد : indiscretion : معنی: بی خردی، بی ملاحظگی، بی احتیاطی، بی عقلی معانی دیگر: بی مبالاتی، نادوراندیشی، بی زینشی، ناهوشکاری، بدداوری از ریشه : d ...
متضاد : indiscreet : معنی: بی احتیاط، بی ملاحظه، فاقد حس تشخیص، بی تمیز معانی دیگر: غیرمحتاط، نادوراندیش، ناهوشکار، بی مبالات
خودت سَرِ کار رفتی - سَرِ کاری
ریشه شناسی ( Etymology ) 1. کلمه "Tip": این "tip" ربطی به "نوک" ( tip of something ) یا "انعام دادن" ( to tip ) ندارد. این "tip" از زبان عامیانه ...