پیشنهاد‌های جلیل جعفری (١,٨٤٥)

بازدید
٣,٤٢٥
تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

A new release is a new CD, DVD, or movie that has just become available for people to buy or see. انتشار نسخه جدید از سی دی، دی وی دی یا فیلم که به ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

To continue, especially starting after somebody/something else has finished. ادامه دادن کاری که دیگری دست از انجام آن برداشته است.

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Long ago. مدتها قبل/دیرزمان/خیلی قدیم/.

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دربازگشت، هنگام برگشتن، هر چیزی که قابل چرخیدن یا برگشتن باشد.

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سینمای قدیمی/کلنگی/

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

چرک و چیل، فکسنی، زهواردررفته، درب و داغان، آشغالدانی.

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مهمان و موسیقی

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد

گروه نوازندگان سازهای بادی ـ برنجی ( شامل ترومپت، ترومبون و توبا )

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد

گروه نوازندگان سازهای بادی ـ برنجی

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

خصومت، کینه، عداوت، دعوا، بگومگو، نزاع.

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

موسم میلاد ( انگلیسی: یک دوره جشن در مسیحیت غربی است که از شب کریسمس ( ۲۴ دسامبر ) آغاز می شود و تا روز عید تعمید مسیح ( ۵ ژانویه ) ادامه دارد. این د ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

The cloche hat or simply cloche is a fitted, bell - shaped hat for women that was invented in 1908 by milliner Caroline Reboux. کلاه شاپوی زنانه که ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

At some point in history, given that they were made out of the same material, the fluffy double - breasted car - coats became known as Teddy Bear Coa ...

پیشنهاد
٠

Literally, “to go to Tula with your own samovar”; compare bring owls to Athens and carry coals to Newcastle. The phrase derives from the fact that Tu ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Wanting to give your attention to something and discover more about it. تمایل به توجه و الطفات به چیزی برای کشف و شناخت بیشتر.

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در ضمن/ ضمنا/حالا که حرفش شد/

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

گرد و خاک کردن

پیشنهاد
٠

اسکناس درشت، پول درشت کاغذی.

پیشنهاد
٠

To start doing something in a very enthusiastic and determined way. کاری یا چیزی را با اشتیاق بسیار یا روشی مصمم آغاز کردن.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

حاضرجواب، سر و زباندار.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

In a way that is boring and makes you feel unhappy. باملال، با بی حوصلگی، با کسالت، بی دل و دماغ.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

If you refuse point - blank, you refuse completely and will not change your decision. از تصمیم خود کوتاه نیامدن. نظر خود را به هیچ وجه تغییر ندادن.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

When word gets around, news spreads fast within a group of people. خبرها زود می رسه.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

If you bang something on something or if you bang it down, you quickly and violently put it on a surface, because you are angry. چیزی را با سرعت و خ ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

سوپ بُرش یک غذای سنتی از اروپای شرقی است و زادگاه اصلی آن کشور اوکراین است. ماده اصلی آن چغندر است و همین باعث قرمزرنگ بودن سوپ می شود. برای طعم بهتر ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

1. To shoot and usually kill someone, showing no sympathy. کسی را بدون ترحم با گلوله هدف قرار دادن. مثال: I saw Leonforte shoot him down like a dog ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

To allow people to know about intentions that you had previously kept secret. ظاهر و باطن را رو کردن، در طبق اخلاص گذاشتن، رو بازی کردن.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

To stop the end of something, such as a cigar, from burning by pressing it against something else. فشار دادن چیزی روی چیزی. برای مثال، خاموش کردن سی ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

1. An object of ridicule or criticism. موضوع تمسخر یا انتقاد. 2. Something or someone to be affected by an action or development. چیزی یا کسی که ت ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

بند جوراب

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

قوز شست پا و شست کجی مترادف است با: Hallux valgus

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

عامیانه: خم به ابرو نیاوردن.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

بد عُنُق

پیشنهاد
٠

To have or want no connection or influence with someone or something. عدم تمایل به داشتن ارتباط یا تاثیر بر/با کسی یا چیزی.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

ترفند اعتماد به نفس

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

This phrase is used to mean to persuade someone to do something, often by offering incentives. کسی را با اختصاص مشوق هایی متقاعد به انجام کاری کردن. ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

There are four main legal forms for charities: A Trust. An Unincorporated Association. A Charitable Incorporated Organisation ( CIO ) . کار خیر از ق ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

لوث، خز، بی مزه.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

A disagreeable, irritable, or malevolent disposition. disagreeableness. an ill - tempered and offensive disposition. چس اخلاق، بد خلق، مگسی، گه مرغی ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

A person or thing whose name one cannot recall, does not know, or does not wish to specify. وقتی نام کسی را فراموش کرده ای، نمی دانی یا دوست نداری ب ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Struggle or compete forcefully for. تقلا کردن یا زور زدن برای انجام کاری.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

چرخ نماز، چرخ دارما، چرخ گیتی یا روزگار و سرنوشت.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

To start to do or deal with something. انجام دادن کاری، رفتن سر وقت کاری. مثال: I tried to apologize, but I think I set about it the wrong way. تر ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

"Have a nice one" is a casual way of saying "have a nice day" or "have a good one". روز خوش، روز خوبی داشته باشی.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

( انگلیس ) آپارتمان یک اتاقه، آپارتمانی که خوابگاه و اتاق نشیمن آن یکی باشدbed - sitter و bed - sit هم می گویند.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

مراسم ختم

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

کلاه از سر برداشتن به نشانه احوالپرسی یا به احترام.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

در زمان خود

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Characterized by an absence or near absence of noise. ساکت، آرام، خاموش، بی صدا، خلوت.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Deputy managers are second - in - command to the manager in the organisational hierarchy and may perform functions of a manager in their absence. نا ...