پیشنهاد‌های دکترحامد رسولی (١,٦٩٠)

بازدید
٧,٥٧٤
تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٧

When the dust settled وقتی آبها از آسیاب افتاد، در موقعیتی خاص

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٨

A bad thing never dies بادمجون بم آفت نداره

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٩

Beat it بزن به چاک، فلنگو ببند!

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٧

Do not bother اصطلاحا یعنی: باشه، عیبی نداره، اشکال نداره😔

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٧

Ask me another من چه میدونم!

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢٩

Come around in your spare time تو اوقات فراغتت بما سر بزن/ پیش ما بیا🙂

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢١

یدکی، زاپاس اضافه، دریغ داشتن، مضایقه کردن، چشم ممانعت ، چشم پوشی، جلوگیری، پوشیدن، بخشیدن، یدک، برای یدکی نگاه داشتن، در ذخیره نگاه داشتن، مضایقه، ذ ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٠

Too many cooks spoil the broth آشپز که دوتا شد آش یا شور میشه یا بی نمک😖

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٩

We seek water in the sea آب در کوزه و ما تشنه لبان میگردیم

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

Easy come, easy go باد آورده را باد میبرد

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٩

Clinical picture تشخیص بالینی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٧

Take it easy man بی خیال شو مرد🤒

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٨

Third time lucky تا سه نشه بازی نشه

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢١

Tit for Tat این به اون در ، چیزی که عوض داره گله نداره

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

See page 45 صفحه ۴۵ را ملاحظه نمایید، به صفحه ۴۵ مراجعه کنید

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٧

I see what you mean منظورت رو میفهمم، منظورت رو درک میکنم در اینجا در سریع صحبت کردن what you ( واچو ) تلفظ میشه😎

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٨

I see متوجهم، میدونم، میفهمم، درک میکنم

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٧

It must be remembered البته باید به خاطر داشت، باید خاطرنشان ساخت/کرد

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٧

The grass is greener on the other side of the fence اصطلاحا یعنی مرغ همسایه غازه

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٧

Trifles جزئی، اندک، ناچیز، کمی،

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٧

Seminal ducts در پزشکی: مجاری مایع منی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٧

خالی، تهی، عاری از، بی اعتبار، باطل، دفع شده، بیرون ریخته

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٧

ورودی مهبل، دهانه ورودی آلت تناسلی زنانه، دهانه فرج

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٧

سر آلت تناسلی مردانه، حشفه، کلاهک آلت تناسلی مردانه، سر نرینه

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٧

I said what I said حرف، حرفه منه 😎

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

Understood the assignment تا تهش رو خوندم

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٨

You are so lit خیلی خفنی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٧

بخشی از بافت داخلی آلت تناسلی مردانه که حالت اسفنجی دارد و باعث نعوظ میگردد

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٧

برش، تخلیه، حذف، برداشت

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

شل شدن، شل کردن، کند و آهسته کردن، نحیف کردن، آبدیده کردن، کم شدن یا کم کردن ، باز کردن پیچ

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٧

I have pins and needles in my legs اصطلاحا یعنی: پاهام گزگز میکنه یا پاهام خواب رفته

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢٩

Toothache دندان درد Backache کمردرد Headacheسردرد Stomachacheدل درد، شکم درد، معده درد Earache گوش درد Sore eyes چشم درد Sore throatگلو درد Sore legs ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣١

I ache for you دلم برات پر میکشه، خیلی دلم برات تنگ شده😍

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٨

I have not seen you in ages خیلی وقته که ندیدمت

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٨

When two sundays meet اصطلاحا یعنی: وقت گل نی، به همین خیال باش

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

Willy Nilly اصطلاحا یعنی: بخوای نخوای/بخواهی نخواهی. . .

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٧

As you wish هر طور مایلی، هر طور دوست داری

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٧

I smell a rat here اصطلاحا یعنی: من حس میکنم در اینجا یک جاسوس ( خبرچین ) هست/وجود دارد

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٧

When the dust settled اصطلاحا یعنی: وقتی آبها از آسیاب افتاد

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٨

کارآیی، بازده، ضریب انتفاع، درجه تاثیر، اثر بخشی، کارایی وسیله یا نفر شایستگی، قابلیت، کارامدی، کفایت، عرضه، میزان لیاقت، تولید، کارایی، فعالیت مفید، ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٨

قابل ملاحظه، چشمگیر، پر معنی، مهم، قابل توجه، حاکی از، عمده، معنی دار، اصلی، با اهمیت، قابل تامل

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٧

مطبوعات عامی و عادی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٧

ترکیبات، تمهیدات، تدارکات

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٧

نقاط پایانی، نقاط انتهایی، نکات پایانی، امتیازات نهایی، مراحل پایانی، نمرات پایانی ، اهداف پایانی، مقاصد نهایی، جهات پایانی، اصول نهایی، جهات پایانی، ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٧

از طریق راست روده، از طریق انتهای روده بزرگ، مقعدی ، مثلا : transrectal sonography سونوگرافی مقعدی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

موجودی، مخزن، فهرست نمایش های اماده برای نمایش دادن، مجموعه، خزانه، مجموعه، دامنه حیطه، ناحیه، سلسله، ردیف، وسعت، رشته کوه، فاصله، حد فاصل، برد سلاح، ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٧

خوی، مزاج، نسبت، خویشاوندی، دم، نسب، نژاد، تبار، اصل، ریشه، دودمان، تبار، خون

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

چندتوان، پرتوان، همه توان، چند قابلیتی، بانفوذ، موثر، دارای توانایی های متعدد

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٧

غیر منتخب، انتخاب نشده

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٨

عقیمی، بی حاصلی، بی باری، نازایی، خشکی،