پیشنهادهای دکتر رسولی (١,٦٦٣)
موجب، باعث
در پزشکی : درد، دردها، آلام
در پزشکی: شرح و توصیف
تخلیه یا درآوردن اندامی مانند: چشم، بیضه، تخمدان، مغز و . . . .
تخلیه چشم
فرزندآوری، بچه داری، بچه داشتن
بازپیدایی، بازگشت، باز رخداد، عود، روی دادن مجدد، رجعت،
پزشکی: پرتو تابی_ درخشش، تابش، پرتو افکنی، تابش دهی، انتشار
ناقص فرود آمدگی، ناقص نزول یافتگی ( نوعی ناهنجاری بیضه در ارولوژی )
لوله ای که اسپرم را حمل میکند
لکه بینی بعد از دوران قاعدگی در خانم ها
ساختار فیزیکی مردانه، اندام مردانه، هیکل مردانه
ساختار فیزیکی، هیکل، اندام در ارولوژی
پس از تولد
کم مردانه شدن در ارولوژی
پیش ساز، پیش ماده، مقدمه، ماده اولیه، پیشرو، منادی
دفع، ریشه کنی، نابودی
نوزادی که هم دارای تخمدان و هم بیضه باشد
تکامل نیافته، Dysgenetic gonads غددجنسی تکامل نیافته
تبدیل، دگرگونی، تغییرشکل، تغییرماهیت، تحول
میان جنسی، دوجنسیتی، بین جنسی
نزول یافته، پایین آمده، نازل شده، افتاده، تنزل یافته، به ارث رسیده
Stromal tissue بافت محافظ، بافت بنیادی و کلمه stromal صفت ( adj ) کلمه stroma است .
دور مرکزی، در اطراف مرکز، پری مرکزی در ارولوژی
مفقود، غیرموجود، ناپیدا، گم، پریشان خیال، غایب
نوار قوی ( در ارولوژی )
زیر میکروسکوپی، خیلی ریز
عدم تفکیک
از جمله. . . .
دومی، نهایی، آخری، واپسین، بعدی
پارگی، زخم، ایجاد زخم یا قرحه
مرگبار، مرگ آور، کشنده، مهلک، مخرب
علامتی، نشانه بیماری و مرض، حاکی، نماینده نشانه، دال بر، بر اساس اندیکاسیون بیماری
وضعیت معکوس، حالت آینه ای
پره های شعاعی، رادیال اسپوک در ارولوژی
هدف گذاری شده، ترتیب داده شده، برنامه ریزی شده
نقل مکان، جابجایی، کوچیدن، جابجا شدن، سیر کردن، انتقال یافتن، مهاجرت کردن .
مبهم، نامعلوم
طرف مقابل
بدون اختلال، منظم، کامل، بدون مزاحمت و اذیت، بدون مانع، بی دردسر، بی مانع، بلامانع، آرام، ساکت، بی سروصدا
بسته، متصل، وصل، محکم، محدود
مداخله ای, مداخله گر
اغوا، تحمیل، القا، وادار، فراهم، اسنتتاج ( نمودن، کردن )
چند مرکزی , چند حوزه ای
گویا، مشهود، فراگیر، گسترده، نماینده، معرف، نمونه، حاکی از، وکیل، بیانگر
بستن، وصل کردن، پیوند دادن، اتصال و ارتباط دادن، ربط دادن
خلف صفاق
تصادفی سازی شده، بصورت اتفاقی یا تصادفی درآمده، بصورت آمار تصادفی نشان داده شده
ریخت شناسی، شکل شناسی، مورفولوژی
تغییر، تبدیل، تعویض، دگرگونی، ابدال