senescent

/sɪˈnesnt//sɪˈnesnt/

معنی: سالخورده، پیر
معانی دیگر: در حال پیرشدن، رو به پیری، سالخوده

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
مشتقات: senescence (n.)
• : تعریف: becoming aged; in or nearing old age.
مشابه: aged, old

جمله های نمونه

1. Mr Lee seemed a gentleman, but senescent, and a gentleman from quite another, distant age.
[ترجمه گوگل]آقای لی نجیب به نظر می رسید، اما پیر، و نجیب زاده ای از دورانی کاملاً دور
[ترجمه ترگمان]آقای لی یک آقازاده به نظر می رسید، اما senescent، و یک آقا هم سن و سال دیگری داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Unusual numbers of dead holly trees with senescent branches or main trunks;
[ترجمه گوگل]تعداد غیرمعمول درختان هالی مرده با شاخه های پیر یا تنه اصلی؛
[ترجمه ترگمان]شماره های غیر عادی درخت هالی با شاخه های senescent یا تنه های اصلی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Results: The obvious amitotic phases and cellular senescent characteristics were observed in adult goat ventricular muscle cells including working and conducting cardiac muscle cells.
[ترجمه گوگل]یافته‌ها: فازهای آمیتوتیک آشکار و ویژگی‌های پیری سلولی در سلول‌های عضلانی بطن بز بالغ شامل سلول‌های عضلانی کار و هدایت کننده قلب مشاهده شد
[ترجمه ترگمان]نتایج: فازه ای واضح amitotic و مشخصه های senescent سلولی در سلول های ماهیچه ای بالغ، از جمله کار کردن و هدایت سلول های ماهیچه ای قلب مشاهده شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. I may be senescent, but I am not yet senile.
[ترجمه گوگل]من ممکن است پیر شده باشم، اما هنوز پیر نشده ام
[ترجمه ترگمان]، ممکنه \"senescent\" باشم ولی هنوز پیر نشدم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. I may be senescent, but I'm not yet senile.
[ترجمه گوگل]من ممکن است پیر شده باشم، اما هنوز پیر نشده ام
[ترجمه ترگمان]ممکن است من ضعیف باشم، اما هنوز پیر نیستم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The drug appeared to clear out only senescent cells, not normal ones, and the animals didn't appear to suffer any side effects, the researcher said.
[ترجمه گوگل]به گفته این محقق، به نظر می‌رسد این دارو فقط سلول‌های پیر را از بین می‌برد، نه سلول‌های نرمال، و به نظر نمی‌رسد که حیوانات دچار عوارض جانبی شوند
[ترجمه ترگمان]محقق گفت که این دارو به نظر می رسد که تنها سلول های senescent را از بین می برد، نه انسان های عادی، و به نظر نمی رسد حیوانات از هیچ گونه عوارض جانبی رنج ببرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. First, the researchers cleared senescent cells from the mice throughout their lives—giving the drug every 3 days beginning as soon as the animals were weaned.
[ترجمه گوگل]ابتدا، محققان سلول‌های پیر موش‌ها را در طول زندگی‌شان پاکسازی کردند - دارو را هر 3 روز یک‌بار به محض از شیر گرفتن حیوانات شروع کردند
[ترجمه ترگمان]ابتدا، محققان سلول های senescent را از موش ها در طول زندگی خود پاک کردند و هر ۳ روز به محض اینکه حیوانات از شیر گرفته شد مصرف مواد مخدر را شروع کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Two mechanisms exist for removal of senescent RBC; both conserve the principal constituents of the cell for reuse.
[ترجمه گوگل]دو مکانیسم برای حذف RBC پیر وجود دارد هر دو اجزای اصلی سلول را برای استفاده مجدد حفظ می کنند
[ترجمه ترگمان]دو مکانیسم برای حذف RBC وجود دارد؛ هر دو اجزای اصلی سلول برای استفاده مجدد را حفظ می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Senescent cells; Mitotic cells that cannot divide, but remain metabolically active. Senescence is often caused by stimuli that can cause cancer.
[ترجمه گوگل]سلول های پیر؛ سلول های میتوزی که نمی توانند تقسیم شوند، اما از نظر متابولیکی فعال باقی می مانند پیری اغلب توسط محرک هایی ایجاد می شود که می توانند باعث سرطان شوند
[ترجمه ترگمان]سلول های senescent؛ سلول هایی که نمی توانند تقسیم شوند، اما همچنان فعال باقی می مانند senescence اغلب توسط محرک ایجاد می شوند که می تواند موجب سرطان شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Aim : To explore the proliferative and senescent pattern of adult goat ventricular muscle cells.
[ترجمه گوگل]هدف: کشف الگوی تکثیر و پیری سلول‌های عضلانی بطن بز بالغ
[ترجمه ترگمان]هدف: کاوش الگوی proliferative و senescent سلول های ماهیچه ای بالغ
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Clearance of senescent cells in those mice didn't reverse the decline that had already occurred but prevented further deterioration.
[ترجمه گوگل]پاکسازی سلول های پیر در آن موش ها کاهشی را که قبلا رخ داده بود را معکوس نکرد اما از زوال بیشتر جلوگیری کرد
[ترجمه ترگمان]پاک سازی سلول های senescent در این موش ها کاهشی را که پیش از این رخ داده بودند معکوس نکرد، اما از وخامت بیشتر جلوگیری کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Senescent cells make up only a small portion of cells -- some 5% or less -- in the tissue of elderly people, but their effects can be widespread, the researchers said.
[ترجمه گوگل]به گفته محققان، سلول‌های پیر تنها بخش کوچکی از سلول‌ها - حدود 5 درصد یا کمتر - را در بافت افراد مسن تشکیل می‌دهند، اما اثرات آنها می‌تواند گسترده باشد
[ترجمه ترگمان]محققان می گویند که سلول های senescent تنها بخش کوچکی از سلول ها را تشکیل می دهند - که برخی از آن ها ۵ درصد یا کم تر - در بافت افراد مسن هستند، اما تاثیرات آن ها می تواند گسترده باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The senescent chondrocytes were distributed in the central zone where apoptotic morphological characteristics obviously appeared, such as pyknosis, karyorrhexis.
[ترجمه گوگل]کندروسیت‌های پیر در ناحیه مرکزی که مشخصه‌های مورفولوژیکی آپوپتوز آشکارا ظاهر می‌شوند، مانند پیکنوز، کاریورکسیس، توزیع شدند
[ترجمه ترگمان]The chondrocytes در منطقه مرکزی توزیع شدند که در آن ویژگی های morphological apoptotic ظاهر شدند، مانند pyknosis، karyorrhexis
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Objective To explore the the relationship between senescent erythrocyte deformability and lipid composition, spectrin content(SP) of erythrocyte membrane.
[ترجمه گوگل]هدف: بررسی رابطه بین تغییر شکل پذیری گلبول های قرمز پیر و ترکیب لیپیدی، محتوای اسپکترین (SP) غشای گلبول قرمز
[ترجمه ترگمان]هدف بررسی رابطه بین senescent erythrocyte deformability و ترکیب چربی، محتوای spectrin (SP)غشا erythrocyte
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. When cells become senescent, they produce harmful compounds such as those that cause inflammation.
[ترجمه گوگل]هنگامی که سلول ها پیر می شوند، ترکیبات مضری مانند آنهایی که باعث التهاب می شوند تولید می کنند
[ترجمه ترگمان]زمانی که سلول ها senescent می شوند، ترکیبات مضری از قبیل آن هایی که باعث التهاب می شوند، تولید می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

سالخورده (صفت)
aged, elderly, old, aging, senile, senescent, hoary

پیر (صفت)
gray, aged, old, senile, senescent, ancient, worm-eaten, doddering, hoar

انگلیسی به انگلیسی

• aging, growing older

پیشنهاد کاربران

مسن، پیر، سالخورده، سالمند، فرتوت
پیر سالخورده

بپرس