تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

کاری که موفقیت آمیز باشه، کاری که با موفقیت به انجام برسه، کار موفق و خیلی خوب

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

آدم منافق، آدم دو رو، آدم هزار رنگ، آدم حقه باز

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

do you mind if I hang on to your book میشه کتابت دستم باشه؟ میشه کتابت پیشم باشه؟ میشه کتابتو نگه دارم؟

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد

عبارت غیر رسمی به معنی سخت نگرفتن به کسی مثال: you've been studying since this morning continuously . don't cut yourself some slack از صبح تاحالا ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

the road out of this dead end is paved with trying different ideas راه خروج از این بن بست با امتحان کردن ایده های مختلف هموار میشه

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

مستقیم

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٢

در زبان عامیانه به معنی شیطون و دردسرساز

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

مترادف عبارت none of your concern مثال: how old are you? that's none of your business چند سالته؟ به تو مربوط نیست

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

we're on the clock, hurry up وقت نداریم، زود باش

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١١

عقل کل

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

دستبند زدن هم معنی میده

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٨

در مکالمات روزمره و غیررسمی به معنی بیرون کردن the boss booted that girl out of the company, that's why she is unemployed now رئیس اون دختره را از ش ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

تیر چوبی هم معنی میده first they tied him to stakes. then lit the fire and burn him آنها ابتدا او را به تیر چوبی بستند. بعدش آتش را روشن کردند و او ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

toodle - oo خداحافظ، عزت زیاد، فعلا در خداحافظی دوستانه به کار میره. I have to go now, see you later, toodle - oo

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٧

در امان، بخشیده شده، مورد عفو و بخشش قرار گرفته، مستثنی، معاف

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٨

پیچک

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢٠

عصبانی کردن، از کوره به در کردن، کفری کردن your confidence is pissing me off اعتماد به نفست داره منو کفری میکنه

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

my father gave me his old car for nothing پدرم ماشین قدیمی اش را مجانی داد به من

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

the criminal killed him in cold blood مجرم اورا با کمال خونسردی به قتل رساند ( با نهایت بی رحمی )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

خودم هستم، خودمم اینجا حی و حاضر

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

be careful not to wage war مراقب باش جنگ به پا نکنی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد

مردم از خنده

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

کاهش بافت عضلانی که قحطی و گرسنگی کشیدن طولانی مدت، یکی از دلایلشه

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

انگلیسی زبانها در مکالمات روزمره و خودمونی، بعضا به چیزهای ناخوشایند میگند bitch opiates are a bitch, destroy human مواد مخدر چیزای خیلی بدی هستند، ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

when the criminal came for me, my wife put herself between bullets and me without even blinking وقتی مجرم اومد سراغم، همسرم بی درنگ خودشو بین گلوله ه ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢٤

این عبارت کنایی موقعی استفاده میشه که فکر میکنی یک ایده یا راهکار یا اقدام یا صحبت، فایده و ارزش نداره یا اون طور که فکر میکردی فایده داره، نداره. م ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

به معنی مواد مخدر هم به کار میره مثال: help me survived this illness and I will give your fix کمکم کنه از این وضعیت نجات پیدا کنم من هم بهت مواد میر ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٤

ترجمه درست اینه: چه کاره ای؟ برنامت چیه؟ مثلا میخوایم امشب بریم استخر، زنگ می زنیم به دوستمون تا ببینیم اونم سرش خلوته که باهامون امشب بیاد استخر: ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

بعدش یک عمر با خوبی و خوشی زندگی کنیم. بعدش تا ابد با خوبی و خوشی زندگی کنیم. بعدش برای همیشه با خوبی و خوشی زندگی کنیم.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

it's safe to say you're screwed با اطمینان میشه گفت کارت ساخته ست ( بدون شک به فنا رفتی )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١١

talk into یعنی ترغیب کردن و مجاب کردن = persuade talk out یعنی منصرف کردن ( با حرف اضافه of میاد ) = dissuade مثال: I wanted to go abroad to contin ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

انقراض تدریجی، نابودی تدریجی کامل انقراض حیوانات، گیاهان یا انسان در یک دوره زمانی The veterans of World War II are now old and gradually dying off ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٣

هم به معنای استفاده کردن ( بهره برداری ) و هم به معنای سوء استفاده کردن ( بهره کشی و استثمار ) . بستگی به متن داره که کدوم معنا ازش استنباط بشه

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

I have lost track of how many favor I owe you حساب لطف هایی که بهت بدهکارم، از دستم رفته

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٩

دیگه بسمه، صبرم تموم شده

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

شروع کن ببینم

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

شانس، فرصت، احتمال we can give everyone a shot at survival میتونیم به همه فرصتی برای بقا بدیم

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

به نمایندگی از، از طرف، تحت اختیار مثال: I am acting on the authority of the boss من تحت اختیار رئیس کار میکنم

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

یکی از معانی: تبعید کردن مترادف send away

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

توی سریال the 100 بخشهایی از سریال که زندگی در فضا را نشون میده، افرادی که محکوم به مرگ میشن، از ایستگاه فضایی میندازند بیرون که باعث مرگشون میشه. go ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

در تنگنا قرار دادن، در تنگنا گیر انداختن، راه را سد کردن و مانع پیشروی شدن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

اعمال شدن، به اجرا گذاشته شدن، انجام شدن، عملی شدن، پیاده سازی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

گپ زدن we have a lot of time to catch up when we get back home وقتی برگشتیم خونه، فرصت زیادی برای گپ زدن داریم

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

how do you remember your Email password ؟ not well چطور رمز ایمیلت یادت میمونه ؟ به سختی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

I don't give a damn about you پشیزی برات ارزش قائل نیستم

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

یه اصطلاح عامیانه به معنی: دارمش، حواسم بهش هست، از پسش برمیام

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

بیحال کردن، آرام کردن، بیهوش کردن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد

a day will come that the Palestinian people retake their land from the Zionist regime روزی میرسه که مردم فلسطین سرزمینشان را از دست رژیم صهیونیستی پس ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٤

در بحث مخابرات و امواج رادیویی، یعنی پارازیت انداختن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٩

ماندن در جایی، بعد از اینکه دیگران آنجا را ترک کردند. I stayed behind after class to ask the teacher to help me with my problem بعد از ( رفتن بچه ه ...