پیشنهادهای ایمان (٥٦٧)
turn around the situation اوضاع را تغییر بدهید ( برای موفق شدن )
گذاشتن گوشی تلفن، قطع کردن تلفن، خاتمه دادن به تماس
1 - خریدن تعداد زیادی از چیزی 2 - سرمایه گذاری مالی در یک کسب و کار 3 - باور داشتن یک ایده، مفهوم یا سیستم و حمایت از آن
خلاصه شدن my efforts, knowledge, strategies and experience eventually roll up into the final product تلاشها، دانش، استراتژی ها و تجربه ام نهایتا در م ...
استراتژی ارائه به بازار ( go - to strategy )
فرد استخدام شده
روی غلطک انداختن ( راه انداختن ) افرادی که جدیدا استخدام میشوند. اشنا کردن انها با فوت و فن و اصول و مقررات و غیره
فراهم نمودن یا تهیه کردن چیزی که منفعت دارد.
مخفف representatives به معنی نمایندگان فروش
در علم فروش، به مجموعه ابزارهای تکنولوژیک گفته میشود که تیم فروش از آنها برای افزایش بهره وری و تصمیم گیری برای خرید مشتری و انجام کارهای تکراری روزم ...
مخفف development به معنی توسعه
اگر you earn your stripes ، تجربه و مهارت لازم بدست می آورید تا سزاوار رسیدن به یک موقعیت بالاتر را پیدا کنید.
turn to معادل ask به معنای درخواست کردن است. مثال: I turned to my mother for help از مادرم درخواست کمک کردم ( I asked my mother for help )
چیزی که به رایگان داده میشود مثل بلیط رایگان تئاتر یا هر رویداد دیگر، یا مثلا دادن نمونه محصول در یک فروشگاه به صورت رایگان. معمولا برای تبلیغ محصول ...
جدی، متعهدانه
could you tell me more about your past please ? you bet dear! میشه از گذشته خودت بیشتر برام بگی؟ البته ( که میشه ) عزیزم، یا حتما عزیزم
بعضی مواقع به معنای گول زدن و فریفتن است: why are you kidding yourself that situation is ok? چرا داری خودتو گول میزنی که وضعیت خوبه؟
you are just kidding yourself if you figure that it is possible to lawfully get huge money overnight اگر خیال میکنی میشه یه شبه به پول هنگفت حلال رسی ...
رابطه نامشروع مرد یا زن متاهل با فردی غیر از همسر خود ( با دوست پسر یا دوست دختر ) = زنای محسنه
جم نخور، تکون نخور، سرجات بمون، حرکت نکن.
دو دل شدن I was going to marry mary, but she got cold feet and turn to me to give her two days for more thinking. قرار بود با مری ازدواج کنم، ولی ا ...
I am beginning to get second thought about taking chemical drugs داره نظرم درمورد مصرف داروهای شیمیایی عوض میشه.
get up به معنی بلند شدن از رختخواب یا محل خواب است و با wake up فرق دارد. wake up یعنی لحظه ای که چشمان فرد باز میشود ( باز شدن چشمان فرد پس از خوابی ...
what else do you eat? that's it for now دیگه چی میل دارید؟ فعلا همین ( فعلا چیز دیگه ای میل نداریم )
how is your headache? it's ok for now سردردت چطوره؟ فعلا که خوبه
is your dad sleeping? I don't think so پدرت خوابه؟ فکر نکنم ( این جواب وقتی به کار میره که فرد، اطمینان 100 درصدی نداره ) did your son's elementary ...
zahra! are you married ? No, I'm not. to be honest, seven years ago, i wanted to marry someone rich, sociable and charming named Sina. but there was ...
به معنی برگرداندن، پس دادن، برگشت دادن. my friend handed back my book las week. دوستم هفته پیش کتابم را پس داد ( برگرداند )
I am angry with my friend because he encouraged me to cheat on chemistry exam. when cheating, the teacher notice it, came close and hand my exam pape ...
امتحان دادن بدون مطالعه I never believe that I got grade 20 on math exam. why? I took the test cold! - باورم نمیشه که امتحان ریاضیم 20 شده! - چرا ...
مطالعه کتاب
if I used to study after each class, i didn't have to pull an all nighter for exams, so i had to stay up all night and hit the books. that's why I sl ...
به معنای من هم همینطور، موافقم با حرفت. I love reading romantic books that makes two of us عاشق خواندن کتاب های عاشقانه هستم. منم همینطور ( me to ...
کسی که کرم تلویزیون دارد، دائم تلویزیون می بیند و از سر جایش تکان نمیخورد. do you agree that you are a couch potato? قبول داری که کرم تلویزیون داری؟ ...
وصل شدن برق، آمدن برق we didn't have power last for three days due to storm, then it came back on به خاطر طوفان، سه روز برق نداشتیم سپس برق آمد ( بر ...
the conflagration will probably spread to critical areas, I hope firefighters come arrive by then احتمالا آتش سوزی به مناطق حیاتی کشیده خواهد شد. امی ...
Zionist usurper regime times will be over soon دوران رژیم غاصب صهیونیستی به زودی تمام میشود.
when my kids make a noise in a annoying way, I go out of my mind وقتی بچه هام به طرز آزاردهنده ای سروصدا میکنند، دیوونه میشم!
some people go out of their mind working at really hard conditions برخی از مردم بیکار بخاطر کارکردن در شرایط سخت، دیوانه میشوند.
توضیح دادن، تشریح کردن، بیان کردن گام به گام let me walk you through the tasks you will be doing when I am on vacation بذار برات توضیح بدم که وقتی م ...
با جرات، جسور، شجاع
هم برای انسان و هم برای وسایل استفاده میشه: I was a little awkward in my first class of university because I didn't know anyone. در اولین کلاسم در ...
صاحب حق، ذیحق، محق I am entitled to live in every where I want حق دارم که هرجایی میخواهم زندگی کنم
عبور کردن، رد شدن، پشت سر گذاشتن
can you get your family past this dilemma? میتونی خانواده ات را از این مخمصه رد کنی ( نجات بدهی ) ؟ how did you get past this situation? چطور از این ...
کلک چیزی را کندن I wish I got this interview over with as soon as possible کاش هرچه زودتر کلک این مصاحبه را میکندم ( تمومش میکردم )
تشویق کردن به انجام کاری، متقاعد کردن به انجام کاری، قبولاندن به انجام کاری how could you talk yourself into cheating on the exam? چطور به خودت قبول ...
weren't you to go away? yes i were, but weatherman remarks talked me out of it مگر تو قرار نبود مسافرت بروی؟ چرا قرار بود، ولی حرفهای گزارشگر هواشنا ...
I wanted to go on a trip to abroad. after lots of searching, I went back and forth between Germany and Italy. میخواستم برم خارج مسافرت. بعد از کلی ت ...
when would you like to go for a walk together? when I am through with my homework when are you through with it? I think I will be through in twenty m ...