تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد

این اصطلاح کاربردهای زیادی در مکالمات روزمره داره. معادلهایی که در فارسی براش داریم: یالا ! زود باش! بجنب! عجله کن! دست بجنبون! تکون بخورید! تکونی به ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد

قسمتی از بروزر که محتوای وبسایت رو داخلش میتونیم مشاهده میکنیم. viewport با صفحه نمایش فرق داره. مثلا در صفحه نمایش، نوار Bookmark هست، نوار taskba ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد

1. Look out پاییدن، مراقب بودن Look out! There's a car coming. مراقب باش! یه ماشین داره میاد بپا ! یه ماشین داره میاد 2. Look up - جست و جوی اطلا ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

1. Look out پاییدن، مراقب بودن Look out! There's a car coming. مراقب باش! یه ماشین داره میاد بپا ! یه ماشین داره میاد 2. Look up - جست و جوی اطلا ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٣

1. Look out پاییدن، مراقب بودن Look out! There's a car coming. مراقب باش! یه ماشین داره میاد بپا ! یه ماشین داره میاد 2. Look up - جست و جوی اطلا ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

اوراق بهادار منفرد یا تکی. اوراق بهادار تکی یا منفرد به یک سهام، اوراق قرضه یا سایر دارایی های مالی خاص گفته میشه که توسط سرمایه گذار نگهداری میشه. ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

10 تا افعال دو کلمه ای یا همون phrasal verb برای فعل come : 1. Come across I came across an old photo album while cleaning out the room. موقع تمی ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

به کسی میگند که معتقد به این جمله است: ز گهواره تا گور دانش بجوی یا اُطلبوا العِلم مِن المَهد اِلی اللَحد یعنی خود را ملزم و متعهد به علم آموزی میدان ...

پیشنهاد
١

عبارت هایی که میتونیم در انگلیسی برای آلوده شدن به دنیا بیاریم: being consumed by greed این عبارت برای کسی به کار میره که دغدغه اش توی زندگی، ثروت ا ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

به کمک عبارت partial to something میتونید علاقه شدیدتون نسبت به چیزی رو بیان کنید. مثال: I am partial to bananas

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

مدل موی فرق از بغل

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

بعد از تمام رسیدگی به پرونده در دادگاه از این عبارت استفاده میشه و نشون میده قاضی حکم رو صادر کرده و حکم قاضی قطعی و لازم الاجرا است

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

روایت های انضباطی روایت انضباطی یه گزارش مکتوب از یه رویداد یا رفتاری هست که آیین نامه های یه شرکت یا سازمان رو نقض میکنه. سه تا مثال پرکاربرد میزنم: ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

روایت انضباطی روایت انضباطی یه گزارش مکتوب از یه رویداد یا رفتاری هست که آیین نامه های یه شرکت یا سازمان رو نقض میکنه. سه تا مثال پرکاربرد میزنم: 1 ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

معنی لغوی: داشتن دستان چسبناک معنی اصطلاحی: پاکدست نبودن، دست چسبناک بودن، دزد بودن برای کسی که اهل دزدی هست به کار میره

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

مفت خور، مرده خور، لاشخور. کسی که از بخشندگی و سخاوت دیگران سو استفاده میکنه، بدون اینکه جبران کنه. مثل کسی که دوستش چند بار مهمونش میکنه، ولی خودش ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

وقتی مطلب یا حرفی که موی لای درزش نره، rock solid هستش. متقن و موثق، تردید ناپذیر، قابل اعتماد a rock solid argument یک استدلال متقن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

بینابین حد وسط متوسط معمولی عادی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

I want to feature my brother on my channel میخوام برادرم رو توی کانالم معرفی کنم

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

دقیق، جامع و کامل، موشکافانه a painstaking analysis یک تحلیل جامع و کامل

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

she intends to wean herself off her father's pocket او قصد داره وابستگیش به جیب پدرش را بذاره کنار ( قصد داره از نظر مالی از باباش مستقل بشه )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٨

side effects عوارض جانبی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

عقب نشینی از مواضع، اظهارات، نظرات، عقاید و . . .

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

منحرف کردن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

محاصره کردن میشه besiege، نه besige

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

زمین سوخته

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

at the height of the storm در اوج طوفان at the height of fame در اوج شهرت

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

sheer brazenness وقاحت محض بی شرفی محض

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

job openings فرصت های شغلی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

یکی از انواع مقاله ( ذکر نظر )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

how do you combat misinformation before taking hold چطور با این اطلاعات غلط مقابله میکنید، قبل از اینکه تاثیر بگذارند؟

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

Los Angeles police says that If you don't want to get mugged, don't wear high - end car and don't wear flashy jewelry پلیس لس آنجلس میگه اگه میخواید ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

Biden sneaked off to Israel بایدن یواشکی به اسرائیل رفت

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

tear those absurd flyers off the wall اون تراکت های تبلیغاتی مزخرف رو از دیوار بکن ( از دیوار جدا کن )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

the fire department is taking on water آب داره آتش نشانی را میگیره یا آتش نشانی داره از آب پر میشه

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

surging waves امواج خروشان

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

نامردی کردن، خیانت کردن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

پیروز شدن، بردن، دست یافتن همون معنی win را میده، با این تفاوت که win رسمیه، ولی walk away with غیررسمیه و بیشتر در مکالمات روزمره استفاده میشه

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

Two cities are captured by the enemy, but we managed to hold on to key cities دشمن دو شهر را تصاحب کرده، ولی ما موفق شدیم شهرهای کلیدی را حفظ کنیم

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

حرکت بازیکن در والیبال نشسته به معنی جستن سریع

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

وقتی گزارشگر در برنامه زنده تلویزیونی گزارش خودش را ارائه داد، وقتی صحبت هاش تموم میشه خطاب به مجری اخبار میگه: back to you یعنی حرفای من تموم شد، حا ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد

are we going to see president Biden in the Ukrain? I rule it out آیا بایدن را در اوکراین می بینیم؟ ( بایدن قراره بره اوکراین؟ ) من اینو رد میکنم ( ق ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

قابل حصول، قابل دستیابی در دسترس

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

دست نیافتن، نائل نشدن، کم آمدن، ناکام ماندن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

این فعل گذرا هستش ( transitive ) ترجمه صحیح: مجددا تنظیم کردن، مجددا طبق استاندارد درآوردن، مجددا استانداردسازی کردن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

flak jacket جلیقه ضد گلوله

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

جمع آوری اطلاعات یا وسایل یا پول و غیره از جاهای مختلف و انتقال آنها به یک نقطه یا منطقه ( متمرکزسازی ) we managed to funnel funds and materials f ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

حیرت همراه با ترس و وحشت

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

آسیب دیده، خسارت دیده، hard hit people مردم آسیب دیده here's the hardest hit area by that dire storm اینجا، خسارت دیده ترین منطقه در اثر آن طوفان ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

تحت تعقیب قرار دادن مورد پیگرد قرار دادن