پیشنهادهای Hossein (٨١)
فصل پر توریست: high season فصل کم توریست: low season فصل توریستی: tourism season . in Shiraz, our high season is in the spring
گذاشتن: . Leave the car in the parking lot ماشین رو توی پارکینگ بذار. جا گذاشتن: . I always leave my bag on the bus همیشه کیفمو توی اتوبوس جا میذارم.
رسم و رسوم: . I'm going to learn about Chinese culture and customs میخوام در باره فرهنگ و رسم و رسوم های چینی یاد بگیرم.
جابجا شدن، رفت و آمد کردن: . Today, it's so easy to get around امروزه جابجا شدن ( رفت و آمد کردن ) خیلی راحته. ( رفتن از جایی به جای دیگر با وسایل نق ...
جو: . I love the atmosphere at work جو محل کارم رو دوست دارم.
احساس بدی داشتن
یه نکته اینکه: برای بیان احساس از جمله مثال های زیر و امثالشون، از افعال to be استفاده میشه و نباید از have یا has استفاده کرد. مثال: . People are in ...
leaf یعنی برگ ولی اگه بخوایم بگیم برگ ها میگیم: leaves
عدم وابستگی، استقلال
جمعش میشه leaves
جا ماندن: . I always miss the bus من همیشه از اتوبوس جا میمونم. دلتنگ شدن: . I sometimes miss my friend گاهی اوقات دلم برا دوستم تنگ میشه.
سر درآوردن از : The car finally ended up in a garage. در نهایت ماشین سر از توی یک تعمیرگاه در اورد.
get lost: گم شدن . I always get lost in London همیشه توی لندن گم میشم.
قطار تو شهری
به کولر ماشین نیز میگن air conditioning
. Dad, turn on the air conditioning بابا، کولر رو روشن کن. ( کولر خودرو )
سیستم تهویه مطبوع
سیستم گرمایشی: ?Is there heat in the house سیستم گرمایشی ، هست ( وجود داره ) توی خونه؟
خط کشیدن، ضربدر کشیدن
برنده
تا اینجاییم. . we can see inside the Milad Tower as we are here میتونیم داخل برج میلاد رو ببینیم تا اینجاییم.
تا اینجاییم. . we can see inside the Milad Tower as we are here میتونیم داخل برج میلاد رو ببینیم تا اینجاییم.
قرار گذاشتن
اصیل: It's a real authentic house این یه خونه ی اصیل واقعیه.
حوادث رانندگی ، تصادفات رانندگی
فهمیده
بدون هیچ ایرادی
دائما کار کردن There is a lot of snow, but the buses and trains are running perfectly. یه عالمه برف هست، ولی تمام اتوبوس ها و قطار ها دارن بدون هیچ ...
با مُد
باعث افتخار: It's my pleasure. باعث افتخارمه.
از اونجا
دشت و صحرا: land outside towns and cities, with fields, woods, etc.
world - famous مشهور جهانی
say goodbye خداحافظی کردن
به طور ماهرانه: Inside the concert hall, a top orchestra is playing brilliantly. توی سالن کنسرت، یک دسته نوازندگان درجه یک دارند به طور ماهرانه ای م ...
ورودی
دوربین فیلم برداری
تابلوئه ( حتما میبینیش ) .
هم قافیه شدن، هم قافیه بودن، قافیه
میدونید: . You see, I don't have a car because I'm short of money میدونی، من ماشین ندارم چونکه بی پولم. You see, it's an old bus and there aren't a ...
روشن و خاموش شدن: . The lights always go on and off چراغ ها همیشه روشن و خاموش میشن. . The lights are going on and off چراغ ها دارن روشن و خاموش میش ...
باز و بسته شدن: . The doors are opening and closing درها دارن باز و بسته میشن.
مربوط به
سس سالاد رو یا میگن dressing یا salad dressing که انواع مختلفی داره مثل orange dressing سس غذا و یا هر چیز دیگه به غیر از سالاد رو میگن sauce که انوا ...
سس غذا و یا هر چیز دیگه به غیر از سالاد رو میگن sauce که انواع مختلفی داره مثل chocolate sauce سس سالاد رو یا میگن dressing یا salad dressing که انوا ...
سازگاری داشتن: I get along well with people سازگاری خوبی دارم با مردم.
طبق معمول
ب داد رس
چرخیدن: We walked around the town شهر رو چرخیدیم.
خیلی گران بودن: put the vase down. That's cost a fortune گلدون رو بذار زمین. اون خیلی گرونه.