پیشنهاد‌های حسین قربانی (مدرس سه زبان) (٣,١٦٧)

بازدید
٢,٥٣١
تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مرز، حاشیه مثال: The river forms a natural border between the two countries. رودخانه یک مرز طبیعی بین دو کشور تشکیل می دهد. *آموزش زبانهای انگلیسی ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٣

بزرگ و جامع، حجیم مثال: The earthquake caused massive destruction. زلزله تخریب بزرگی ایجاد کرد. *آموزش زبانهای انگلیسی، ترکی استانبولی و اسپانیایی

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

شکستن، استراحت مثال: Take a break and have some coffee. استراحت کنید و یک فنجان قهوه بنوشید. *آموزش زبانهای انگلیسی، ترکی استانبولی و اسپانیایی

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

پرونده، فایل مثال: I couldn't find the document in the file. من نتوانستم مدرک را در پرونده پیدا کنم. *آموزش زبانهای انگلیسی، ترکی استانبولی و اسپا ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد

پوشش دادن، پوشاندن مثال: Make sure to cover the pot while cooking. مطمئن شوید که قابلمه را در حال پختن پوشانده باشید. *آموزش زبانهای انگلیسی، ترکی ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به سرعت، به تندی مثال: Technology is advancing rapidly these days. فناوری امروزه به سرعت پیشرفت می کند. *آموزش زبانهای انگلیسی، ترکی استانبولی و ا ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

شب مثال: The stars were shining brightly in the night sky. ستارگان در آسمان شب به روشنی می درخشیدند. *آموزش زبانهای انگلیسی، ترکی استانبولی و اسپا ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کلاه، سرپوش مثال: He put on his baseball cap before going outside. او کلاه بیسبال خود را پیش از خروج برای خودش گذاشت. *آموزش زبانهای انگلیسی، ترکی ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٣

مرکز خرید مثال: We're going to the mall to buy some clothes. ما به مرکز خرید می رویم تا چندتا لباس بخریم. *آموزش زبانهای انگلیسی، ترکی استانبولی و ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اختلاف نظر، دلیل مثال: They had a heated argument about politics. آن ها درباره سیاست یک اختلاف نظر شدید داشتند. *آموزش زبانهای انگلیسی، ترکی استان ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دیدن، مشاهده کردن مثال: Can you see the stars in the sky? آیا می توانید ستاره ها را در آسمان ببینید؟ *آموزش زبانهای انگلیسی، ترکی استانبولی و اسپانی ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

الکل، مشروب الکلی مثال: Drinking alcohol excessively can be harmful to your health. مصرف زیاد الکل برای سلامتی شما مضر است. *آموزش زبانهای انگلیسی ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

آسمان، آسمانی مثال: The sky was clear and blue. آسمان صاف و آبی بود. *آموزش زبانهای انگلیسی، ترکی استانبولی و اسپانیایی

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

با، به همراه مثال: I went to the concert with my friends. من با دوستانم به کنسرت رفتم. *آموزش زبانهای انگلیسی، ترکی استانبولی و اسپانیایی

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

حقوق، درآمد ماهانه مثال: She earns a good salary working at the hospital. او با کار در بیمارستان حقوق خوبی دریافت می کند. *آموزش زبانهای انگلیسی، ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

آزادی، آزاد مثال: Freedom of speech is a fundamental right. آزادی بیان یک حق اساسی است. *آموزش زبانهای انگلیسی، ترکی استانبولی و اسپانیایی

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٢

تا، تا وقتی که مثال: I will wait until you arrive. من منتظر می مانم تا شما برسید. *آموزش زبانهای انگلیسی، ترکی استانبولی و اسپانیایی

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نرخ، نرخ میزان مثال: The unemployment rate has risen again. نرخ بیکاری دوباره افزایش یافته است. *آموزش زبانهای انگلیسی، ترکی استانبولی و اسپانیایی

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

پایان دادن، جمع بندی کردن مثال: Let's conclude this meeting and make a decision. بیایید این اجلاس را به پایان برسانیم و تصمیم بگیریم. *آموزش زبانه ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

شهری مثال: The urban population is increasing rapidly. جمعیت شهری به سرعت در حال افزایش است. *آموزش زبانهای انگلیسی، ترکی استانبولی و اسپانیایی

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

صلح، آرامش مثال: We all long for peace in the world. همه ما به دنبال صلح در جهان هستیم. *آموزش زبانهای انگلیسی، ترکی استانبولی و اسپانیایی

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کجا، کجایی مثال: Do you know where my keys are? آیا می دانید کلیدهای من کجا هستند؟ *آموزش زبانهای انگلیسی، ترکی استانبولی و اسپانیایی

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

بررسی کردن، چک کردن مثال: She checked her email for any new messages. او ایمیل خود را برای دیدن پیام های جدید بررسی کرد. *آموزش زبانهای انگلیسی، ت ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

محل، زمین مثال: We bought a vacant lot for building our new house. ما یک زمین خالی برای ساخت خانه جدیدمان خریداری کردیم. *آموزش زبانهای انگلیسی، ت ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

حرکت، جنبش مثال: She's a leader in the environmental movement. او یک رهبر در جنبش محیط زیست است. *آموزش زبانهای انگلیسی، ترکی استانبولی و اسپانیایی

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد

کمر، شلوار کمربند مثال: She wore a skirt with a hip belt. او یک دامن با کمربند شلواری پوشید. *آموزش زبانهای انگلیسی، ترکی استانبولی و اسپانیایی

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

فرضیه مثال: The scientist tested her hypothesis through experimentation. دانشمند از طریق آزمایش فرضیه خود را آزمایش کرد. *آموزش زبانهای انگلیسی، ت ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٣

برخورد کردن، مقابله کردن مثال: She struggled to cope with the loss of her job. او با مشکلات رفتاری ناشی از از دست دادن شغل خود دست و پنجه نرم می کرد ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

لایه، لایه برداری مثال: She added another layer of paint to the canvas. او یک لایه دیگر از رنگ را به کانوس اضافه کرد. *آموزش زبانهای انگلیسی، ترکی ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد

انگیزه، محرک مثال: The company offered financial incentives to encourage employees to work harder. شرکت انگیزه های مالی ارائه داد تا کارمندان را به ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

انجام دادن، کار کردن مثال: She has a lot of work to do. او بسیار کار دارد. *آموزش زبانهای انگلیسی، ترکی استانبولی و اسپانیایی

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٢

ایستادن، تحمل کردن مثال: She couldn't stand the heat. او نمی توانست گرما را تحمل کند. *آموزش زبانهای انگلیسی، ترکی استانبولی و اسپانیایی

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد

روند، مد مثال: She followed the latest fashion trends. او روند مد جدید را دنبال می کرد. *آموزش زبانهای انگلیسی، ترکی استانبولی و اسپانیایی

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

خشونت آمیز، خشمگین مثال: The storm produced violent winds and heavy rain. طوفان بادهای شدید و باران سنگینی تولید کرد. *آموزش زبانهای انگلیسی، ترکی ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

معادل قرار دادن، برابر قرار دادن مثال: She equated success with happiness. او موفقیت را با خوشبختی برابر قرار داد. *آموزش زبانهای انگلیسی، ترکی اس ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

اخیراً، به تازگی مثال: He recently moved to a new city. او به تازگی به یک شهر جدید نقل مکان کرده است. *آموزش زبانهای انگلیسی، ترکی استانبولی و اسپ ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

افزایش، افزایش دادن مثال: There has been an increase in crime in the neighborhood. تعداد جرم ها در محله افزایش یافته است. *آموزش زبانهای انگلیسی، ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تأثیر، احساس مثال: She left a good impression on her interviewer. او تأثیر خوبی روی مصاحبه کننده اش گذاشت. *آموزش زبانهای انگلیسی، ترکی استانبولی ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سیل، سیلاب مثال: The flood destroyed many homes in the area. سیلاب بسیاری از خانه ها را در منطقه تخریب کرد. *آموزش زبانهای انگلیسی، ترکی استانبولی ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد

پاپ، افزایش یافتن مثال: She heard a loud pop coming from the kitchen. او یک صدای بلند پاپ از آشپزخانه شنید. *آموزش زبانهای انگلیسی، ترکی استانبولی ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

یادگیری مثال: Learning a new language can be challenging. یادگیری یک زبان جدید ممکن است چالش برانگیز باشد. *آموزش زبانهای انگلیسی، ترکی استانبولی ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

نگه داشتن، برگزاری مثال: She held onto the railing as she walked up the stairs. او به پایه ی پله چسبیده بود در حالی که بالا می رفت. *آموزش زبانهای ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

گم کردن، از دست دادن مثال: She didn't want to lose her keys again. او نمی خواست دوباره کلیدهایش را گم کند. *آموزش زبانهای انگلیسی، ترکی استانبولی ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد

موج، موج زدن مثال: She waved goodbye as the train pulled out of the station. او با دست موجی به عنوان اخراج قطار از ایستگاه وداع کرد. *آموزش زبانها ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سیاسی، سیاسیا مثال: He is not politically active. او فعالیت سیاسی نمی کند. *آموزش زبانهای انگلیسی، ترکی استانبولی و اسپانیایی

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

جدا، از هم جدا مثال: They spent some time apart to think about their relationship. آن ها مدتی را جدا از هم گذراندند تا درباره رابطه شان فکر کنند. ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بحث کردن، جنجال برانگیزیدن مثال: They often argue about politics. آن ها اغلب درباره سیاست جنجال می رانند. *آموزش زبانهای انگلیسی، ترکی استانبولی و ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تمرکز، تمرکز کردن مثال: She needed to focus on her studies. او باید بر روی مطالعاتش تمرکز کند. *آموزش زبانهای انگلیسی، ترکی استانبولی و اسپانیایی

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کشف، کشف کردن مثال: The scientist made a groundbreaking discovery. دانشمند یک کشف پرمعنی انجام داد. *آموزش زبانهای انگلیسی، ترکی استانبولی و اسپان ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

هنگامی که، وقتی مثال: When will you arrive? وقتی که می رسی؟ *آموزش زبانهای انگلیسی، ترکی استانبولی و اسپانیایی