پیشنهاد‌های حسین قربانی (مدرس سه زبان) (٣,١٥٩)

بازدید
٣,٦١٨
تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

موجود، مخلوق مثال: The forest was full of strange creatures. جنگل پر از موجودات عجیب و غریب بود. *آموزش زبانهای انگلیسی، ترکی استانبولی و اسپانیایی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

ناهار مثال: She brought a sandwich for lunch. او یک ساندویچ برای ناهار آورده بود. *آموزش زبانهای انگلیسی، ترکی استانبولی و اسپانیایی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

بازدیدکننده مثال: Visitors to the museum can see ancient artifacts. بازدیدکنندگان موزه می توانند اشیاء باستانی را ببینند. *آموزش زبانهای انگلیسی، ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

کلید، کلیدی مثال: She searched for the key to the front door in her bag. او در کیفش برای پیدا کردن کلید درب جلو جست و جو کرد. *آموزش زبانهای انگلی ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

پرتاب کردن، انداختن مثال: He cast his fishing line into the lake. او طناب ماهیگیری خود را به دریاچه پرتاب کرد. *آموزش زبانهای انگلیسی، ترکی استانب ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

شلیک، تیراندازی مثال: The police officer fired a warning shot into the air. افسر پلیس یک شلیک هشداری به هوا زد. *آموزش زبانهای انگلیسی، ترکی استان ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

پایگاه، مخالفت کردن مثال: She leaned against the counter while waiting for her coffee. او در مقابل پایگاه ایستاده بود در حالی که منتظر قهوه خود بود. ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

استودیو مثال: The artist worked in his studio to complete his latest masterpiece. هنرمند در استودیوی خود کار کرد تا شاهکار جدیدش را کامل کند. *آمو ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

گوشت، بدن مثال: The chef prepared the chicken until the flesh was tender. آشپز تا زمانی که گوشت نرم شود، مرغ را آماده کرد. *آموزش زبانهای انگلیسی، ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

سخنگو مثال: The company's spokesman addressed the media regarding the recent controversy. سخنگوی شرکت درباره اخیراً به وجود آمده ی اختلافات به رسانه ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

کنجکاو مثال: The children were curious about the strange noise coming from the attic. بچه ها به دلیل صدای عجیبی که از زیرزمین می آمد کنجکاو بودند. ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

لوله، تیوپ مثال: She squeezed toothpaste from the tube onto her toothbrush. او از تیوپ مسواک خمیر دندان را بر روی مسواک خود فشرد. *آموزش زبانهای ا ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

مدیر عامل مثال: The CEO of the company announced a new strategic plan. مدیر عامل شرکت یک برنامه استراتژیک جدید را اعلام کرد. *آموزش زبانهای انگلیس ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

هشدار مثال: The warning signs were clearly visible along the road. نشانه های هشدار به وضوح در امتداد جاده دیده می شدند. *آموزش زبانهای انگلیسی، تر ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

دردسر، زحمت مثال: I don't want to bother you, but could you help me with this? نمی خواهم شما را زحمت بدهم، اما می توانید به من در این مورد کمک کنید؟ ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

خوشحال مثال: I'm glad to hear that you got the job. خوشحالم که شنیدم که کار را گرفتی. *آموزش زبانهای انگلیسی، ترکی استانبولی و اسپانیایی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

گرد و خاک مثال: She wiped the dust off the shelves. او گرد و خاک را از روی قفسه ها پاک کرد. *آموزش زبانهای انگلیسی، ترکی استانبولی و اسپانیایی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

مقاله، ماده مثال: She read an interesting article about global warming. او یک مقاله جالب درباره گرم شدن جهانی خواند. *آموزش زبانهای انگلیسی، ترکی ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

کمدی مثال: We watched a comedy movie last night. ما شب گذشته یک فیلم کمدی دیدیم. *آموزش زبانهای انگلیسی، ترکی استانبولی و اسپانیایی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

کارگاه مثال: She attended a photography workshop last weekend. او در آخر هفته گذشته به یک کارگاه عکاسی رفت. *آموزش زبانهای انگلیسی، ترکی استانبولی ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

رسیدن، ورود مثال: The arrival of the guests was delayed due to the storm. ورود مهمانان به دلیل طوفان به تأخیر افتاد. *آموزش زبانهای انگلیسی، ترکی ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

خرید کردن مثال: She wants to buy a new car. او می خواهد یک ماشین جدید بخرد. *آموزش زبانهای انگلیسی، ترکی استانبولی و اسپانیایی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

شستن، شوینده مثال: I need to wash the dishes after dinner. باید بعد از شام ظرف ها را بشویم. *آموزش زبانهای انگلیسی، ترکی استانبولی و اسپانیایی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

دیدن، دیدگاه مثال: I saw him at the supermarket yesterday. دیروز او را در سوپرمارکت دیدم. *آموزش زبانهای انگلیسی، ترکی استانبولی و اسپانیایی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

مستقیماً، بلافاصله مثال: He spoke directly to the manager about the issue. او مستقیماً با مدیر درباره موضوع صحبت کرد. *آموزش زبانهای انگلیسی، ترکی ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

راز، مخفی مثال: She told me a secret that nobody else knows. او به من رازی گفت که کسی دیگر نمی داند. *آموزش زبانهای انگلیسی، ترکی استانبولی و اسپا ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

رفاه، رفاهی مثال: The government is responsible for the welfare of its citizens. دولت مسئول رفاه شهروندان خود است. *آموزش زبانهای انگلیسی، ترکی اس ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

اضافی، اضافه مثال: He earned some extra money by working overtime. او با کار کردن در ساعات اضافی کمی پول اضافی درآورد. *آموزش زبانهای انگلیسی، ترک ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

ساختار مثال: The essay has a clear structure. مقاله دارای یک ساختار واضح است. *آموزش زبانهای انگلیسی، ترکی استانبولی و اسپانیایی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

وارد شدن، وارد کردن مثال: Please enter your username and password. لطفاً نام کاربری و رمز عبور خود را وارد کنید. *آموزش زبانهای انگلیسی، ترکی استا ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

ترس، وحشت مثال: She couldn't watch the horror movie because it was too scary. او نتوانست فیلم ترسناک را تماشا کند چون بسیار ترسناک بود. *آموزش زبا ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

محافظت کردن مثال: It's important to protect your skin from the sun. محافظت از پوست خود در برابر نور خورشید اهمیت دارد. *آموزش زبانهای انگلیسی، ترک ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

تحویل دادن مثال: The courier will deliver the package tomorrow. پیک فردا پکیج را تحویل خواهد داد. *آموزش زبانهای انگلیسی، ترکی استانبولی و اسپانیا ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

بالینی، مربوط به بیمارستان مثال: He has a clinical approach to problem - solving. او به حل مسئله به شیوه ای بالینی نگریسته است. *آموزش زبانهای انگ ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

بله مثال: Do you want to go to the movies tonight? - Yes, I do. آیا می خواهی امشب به سینما بروی؟ - بله. *آموزش زبانهای انگلیسی، ترکی استانبولی و ا ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

پرداخت کردن مثال: She pays her bills online every month. او هر ماه قبض های خود را آنلاین پرداخت می کند. *آموزش زبانهای انگلیسی، ترکی استانبولی و ا ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

ساحل مثال: We spent the day relaxing on the beach. ما روز را روی ساحل به آرامی سپری کردیم. *آموزش زبانهای انگلیسی، ترکی استانبولی و اسپانیایی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

تقریباً مثال: It's nearly impossible to finish the project by tomorrow. تقریباً غیرممکن است تا فردا پروژه را تمام کنیم. *آموزش زبانهای انگلیسی، تر ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

بیدار کردن، بیدار شدن مثال: The noise from the construction site woke him up. صدایی از محل ساختمان سازی او را بیدار کرد. *آموزش زبانهای انگلیسی، ت ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

معنی دار، مهم مثال: There has been a significant increase in sales this quarter. در این ربع فروش ها به طرز معناداری افزایش یافته است. *آموزش زبانه ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

مشاهده کردن، رعایت کردن مثال: We like to observe the stars on clear nights. ما دوست داریم شب های صاف ستاره ها را مشاهده کنیم. *آموزش زبانهای انگلی ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

با جدیت مثال: She took the problem seriously and worked hard to find a solution. او مسأله را با جدیت در نظر گرفت و سخت کار کرد تا راه حلی پیدا کند. ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

هشت مثال: There are eight planets in our solar system. در سامانه شمسی ما هشت سیاره وجود دارد. *آموزش زبانهای انگلیسی، ترکی استانبولی و اسپانیایی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

به طور عمده مثال: The success of the project was largely due to her efforts. موفقیت پروژه به طور عمده به دلیل تلاش های او بود. *آموزش زبانهای انگل ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

کریسمس مثال: We exchange gifts on Christmas morning. ما در صبح کریسمس هدیه ها را تبادل می کنیم. *آموزش زبانهای انگلیسی، ترکی استانبولی و اسپانیایی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

قرض دادن مثال: Can you lend me some money until next week? می توانی به من تا هفته بعد کمی پول قرض دهی؟ *آموزش زبانهای انگلیسی، ترکی استانبولی و اسپا ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

شکر مثال: I don't like my tea with sugar. من چایم را با شکر دوست ندارم. *آموزش زبانهای انگلیسی، ترکی استانبولی و اسپانیایی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

صعود کردن، افزایش یافتن مثال: The sun rises in the east. خورشید از سمت شرق طلوع می کند. *آموزش زبانهای انگلیسی، ترکی استانبولی و اسپانیایی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

حرفه، شغل مثال: Teaching is a noble profession. تدریس یک حرفه شرافتمندانه است *آموزش زبانهای انگلیسی، ترکی استانبولی و اسپانیایی