alcohol

/ˈælkəˌhɑːl//ˈælkəhɒl/

معنی: الکل، هر نوع مشروبات الکلی
معانی دیگر: نوشیدنی الکل دار، مشروب الکلی، (از واژه عربی: الکحل)، الکل (به فرمول c2h5oh) (به آن اتیل الکل ethyl alcohol هم می گویند)

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: one of a class of colorless, flammable, and volatile liquids that in pure form is contained in beverages such as beer, wine, and whiskey, and causes intoxication when drunk to excess; ethanol.

- Whiskey contains more alcohol per volume than wine or beer.
[ترجمه گوگل] ویسکی در هر حجم الکل بیشتری نسبت به شراب یا آبجو دارد
[ترجمه ترگمان] ویسکی حاوی الکل بیشتری نسبت به شراب و آبجو است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- Alcohol combined with medicines can cause dangerous effects.
[ترجمه گوگل] الکل همراه با داروها می تواند عوارض خطرناکی ایجاد کند
[ترجمه ترگمان] الکل ترکیب شده با داروها می تواند موجب اثرات خطرناکی شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: beverages that contain alcohol.
مشابه: liquor, spirit

- This restaurant does not serve alcohol.
[ترجمه arteen] این رستوران الکل سرو نمی کند
|
[ترجمه Fa] این رستوران مشروبات الکلی ندارد.
|
[ترجمه شان] در این رستوران، مشروب الکلی ، سرو نمی شود.
|
[ترجمه گوگل] در این رستوران الکل سرو نمی شود
[ترجمه ترگمان] این رستوران به الکل عمل نمی کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(3) تعریف: any of a class of volatile organic compounds derived from hydrocarbons in which one or more hydroxyl groups replace one or more hydrogen atoms of the parent hydrocarbon.

- Methanol is an alcohol derived from methane.
[ترجمه گوگل] متانول الکلی است که از متان به دست می آید
[ترجمه ترگمان] Methanol الکل مشتق شده از متان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. alcohol affected his judgement
الکل عقل و شعور او را تحت تاثیر قرار داد.

2. alcohol blunts pain and thought
الکل درد و تفکر را کند می کند.

3. alcohol endangered his health
الکل سلامتی او را به مخاطره انداخت.

4. alcohol is a good solvent
الکل حلال خوبی است.

5. alcohol is bad for you, you ought to pack it in
الکل برای تو بد است،باید آنرا ترک کنی.

6. alcohol is made through the fermentaion of sugar
الکل از تخمیر شکر به وجود می آید.

7. alcohol is volatile
الکل فرار است.

8. alcohol of extreme purity
الکل دارای خلوص زیاد

9. alcohol ruined his life
الکل زندگیش را تباه کرد.

10. absolute alcohol
الکل خالص

11. denatured alcohol
الکل صنعتی

12. hexahydric alcohol
الکل هگزا هیدریک

13. primary alcohol (ch2oh)
الکل نوع اول

14. rectified alcohol
الکل دو تقطیری

15. the alcohol stupefied him
الکل او را منگ کرد.

16. this alcohol has lost its clarity
این الکل شفافیت خود را از دست داده است.

17. industrial alcohol
الکل صنعتی

18. he never takes alcohol in any form
او ابدا هیچ جور مشروب الکلی نمی خورد.

19. he remembered how alcohol hardens the skin and how opium etiolates it
او به خاطر آورد که چگونه الکل پوست را سخت می کند و تریاک آن را بد رنگ می نماید.

20. then she dabbed alcohol on it
سپس به آن الکل زد.

21. his inveterate love of alcohol
عشق عمیق او به الکل

22. immerse the cotton in alcohol and then rub it on your finger
پنبه را کاملا در الکل فرو کن و سپس آن را روی انگشتت بمال.

23. medicine that smacks of alcohol
دارویی که مزه ی الکل را دارد

24. the evil effects of alcohol
اثرات زیانبار الکل

25. the harmful effects of alcohol
اثرات زیانبخش الکل

26. the unmistakable smell of alcohol is on his breath
بوی اشتباه نشدنی الکل در نفسش وجود دارد.

27. wash the sting with alcohol
جای نیش را با الکل شستشو بده.

28. in that religion, the use of alcohol is interdicted
مصرف الکل در آن مذهب حرام است.

29. to sponge a patient's back with alcohol
پشت بیمار را با الکل ابر کشیدن

30. one can die from an excess of alcohol in the bloodstream
زیادی الکل در رگ ها می تواند منجر به مرگ شود.

31. he is trying to overcome his dependency on alcohol
او می کوشد بر اعتیاد خود به الکل فایق آید.

32. children should be informed of the deleterrious effects of alcohol
بچه ها را باید به پیامدهای زیانبخش الکل آگاه کرد.

مترادف ها

الکل (اسم)
alcohol, spirit of wine

هر نوع مشروبات الکلی (اسم)
alcohol

تخصصی

[شیمی] (از واژه عربی : الکحل ) 1- الکل (به فرمول C2H5OH) (به آن اتیل الکل alcohol ethyl هم می گویند) 2- نوشیدنی الکل دار، مشروب الکلی 3- دسته اى از ترکیبات آلی OH دار
[زمین شناسی] الکل الکل ترکیبی از گروه هیدروکسن ها است (-oh) که به اتم کربن اشباع شده متصل شده است. که قابل استفاده در محلولهای آلی و سوختی است.
[نساجی] الکل

انگلیسی به انگلیسی

• spirit, intoxicating liquid; chemical compound containing an alkyl group and a hydroxyl group
alcohol is drink such as beer, wine, and whisky that can make people drunk.
alcohol is also a colourless liquid which is found in drinks such as beer, wine, and whisky and which can be used as a solvent.

پیشنهاد کاربران

الکل، مشروب الکلی
مثال: Drinking alcohol excessively can be harmful to your health.
مصرف زیاد الکل برای سلامتی شما مضر است.
*آموزش زبانهای انگلیسی، ترکی استانبولی و اسپانیایی
alcohol
al - cohol : همانندی کُحل یا کُحُل اَرَبی با coal انگلیسی و Kohle آلمانی به مینش گَرد سیاه رنگ یا زُغال دِرَنگ کردنی است!
oil of joy ( n. )
( US ) alcohol
tongue oil
نوعی مشروب الکلی

بپرس