پیشنهادهای حامد بیت سعید (١٦١)
به خوبی فرا گرفتن
واکنش عصبی نشان دادن
پرپین ( سبزی خوردنی )
نگاه به پیش رو/آینده
سهمگین
روبند
حُمق مصنوعی
تحمیلی
با صدای رسا
روحیه ی خوب/بالا
چارچوب ها
شرح مفصل
( در خصوص بیمار و . . . ) شرح حال
به معنای کلمه ی zone out روجوع شود.
پیچیده
( در بعضی متون روانشناسی و خودیاری ) هضم و تسکین دردها
منطق محور
مطالعه چندمرکزی یا چندمحیطی
برهم زدن
تغذیه کردن
بی حساب و کتاب
متروک
مقصرنمایی
مقصرنمایی
رفتاردرمانی عقلانی هیجانی
( مجازا ) تک بعدی
( مجازا ) نیمه پنهان
یارگیری نفر به نفر ( بسکتبال )
مخاطره سازی
ملکه ذهن کردن
جانبدارانه
زیرپوستی، زیرسیبیلی
چم وخم
ظاهر فریبنده
به حرف آوردن
جملات تلقینی
سودجو
( در آمریکا ) دستیاران کلانتر، باند کلانتر
سرآستین
بی قاعده بدون چارچوب بی ضابطه
جاده خاکی
طبیعت گرد
بازوالدگری
( برگرفته از فرهنگ هزاره ) : جلوی ضرر/باخت خود را گرفتن اقدامات احتیاطی کردن محکم کاری کردن
تقسیم/تفکیک کردن
در طبق اخلاص گذاشتن
غیردوستانه
غرق شدن در خویشتن
جادو جنبل
دوچرخه سواری پیست
دوچرخه سواری کوهستان
فرقی نمی کند
تئاتر بداهه
در میان گذاشتن
برکت
گوجی بری
تکمله بخش تکمیلی
در پیش گرفتن
به نوبه ی خود
منافات نداشتن با
پرواز شناسایی
تغییر اوضاع
از بُعد فردی
فعال شدن به کار افتادن
عادت داشتن به
قطع کردن ( صدای زنگ ساعت )
اثرات
حواس را به چیزی معطوف کردن
مؤلفه پارامتر
سربسته
شیاد
خویشتن
ملموس
عامل
خوب فکر کردن به چیزی دقیق بررسی کردن
خاطرخواه
مکتب یونگ
موارد مشابه
تطهیر
روی آوردن
معتقد
طومار پاپیروس
منسوخ
بزرگی عظمت ابعاد بزرگ
دعانویس
وقف کردن
دریافتن
دانش خاموش دانش پنهان
بزن وبکوب
روایات
رئوف
مشاور رسمی ازدواج و خانواده
( در مورد مردان ) جذاب و سکسی، خوش قیافه
طراح چاپ
اعتصاب غذا
لطف، عنایت
انس گرفتن، مأنوس شدن، هماهنگ شدن، سازگار شدن، تطبیق پیدا کردن
( آدم ) یک دنده
آگاهانه
رویابینی
قابل اعتنا
رویاپرورانی
پولدار شدن
عامل
( در استئوپاتی ) ماساژ
پاد درمانگر
تضاد درمانی
پادزهر
dream walking در دنیای مارول به معنای "تسخیر جسمه". یعنی وقتی کسی این عمل رو انجام میده، در واقع جسم خود دیگرش رو در یک جهان دیگه تسخیر می کنه و مثل ...
گارد
دل داغدیده
زمین زدن خاک کردن ( حریف )
سر بزرگ کله گنده
خودی نشان دادن
برنده بودن در بازی بازی را بردن
قاطع
کواَکتیو کوچینگ پرورش مهارتهای مشارکتی
حلقه کردن
دورین ( عکاسی )
مقتدرانه
خودساخته
غم و اندوه
خماری؟
مناقشات
به نمایندگی از
تزئینی
کف دست روی ماوس ( انگشتان حلقه )
رایگان - بدون محدودیت
ترسیدن، ترساندن
( پسوند ) نما مثلا wannabe actress یعنی بازیگرنما
ساده حرف زدن
دره
تغییر برنامه
احاطه کردن ( آتش و . . . به منظور مهار آن )
امکان پذیر نبودن
ترابُرد
نگهبان
ضخیم
لبهای قُلوه ای
هاله
( رنگ ) زیتونی
مناسب مکانی نبودن
فِرِیم سنگی
بُزبُزی
سروناز
زیر لب گفتن
آب قنات
پیش درآمد
ترویج کردن
قابل اعتنا
انجمن تئوسوفی
فراگیر
بهترین های یک چیز
دامن زدن
گیتی مرکّب
( در محاوره ) آلت تناسلی زن
ناشی - آماتور -
ذات خدا - ذات الهی
مُرشد
تعالی بخشیدن
فروکش کردن