پیشنهادهای Figure (٣,٢٤٥)
Critical point or situation
کارگاه یا کارخانه ی استثماری ( کار زیاد با دستمزد بسیار کم )
Jeerer
Scoffer
باز ماندن از چیزی عاجز بودن/شدن Morocco fell just short of World Cup final dream but cientific models for testing and quantifying this idea often ...
مردن
کار, شغل یا حرفه ی پولساز . کاری که با کمترین زحمت پول مفت و هنگفت باهاش بدست میاد. پول باد آورده، مفت
زخم کاری زدن؟؟ Cut deep Cut to the bone Cut to the heart
تمام هم و غم خود را بکار بستن
در شرف on the verge of در آستانه ی on the threshold of در شروع at the start of Cust is when a state ends and another one begins. Cust: a sharp c ...
A portmanteou of churn and journalism
سرعت عمل
Euthanasia
۱ - تکرار کردن، دوباره گفتن، مجدداً توضیح دادن ( وقتی طرف مقابل متوجه حرف یا منظور شما نشده یا خوب نشنیده ) to say again, to repeat ۲ - مطرح کردن، ...
اولویت اول اولین/بهترین/مهمترین گزینه ازبین چند گزینه ی دیگر Opposite=low on the list Certainly leaving the marriage would be very . high on the ...
لیستی متشکل از اسامی، ایمیل ها، برنامه ها، اپلیکیشن ها و وبسایت هایی که از ایمن بودن آنها اطمینان دارید.
۱ ) ویژگی یا حالت داشتن یک هویت مستقل و جداگانه The quality of being a seperate existence or individual ۲ ) اصالت orginality ، منحصربفرد ( ی ) uniqu ...
سر جای خود نشاندن موقعیت یا جایگاه کسی را یادآوری کردن
شکل هم مشابه هم یک شکل مانند هم یک مدل و یک طرح تکراری و بدون خلاقیت
یاقوت
نظم و انضباط خیلی سختگیرانه قوانین انضباطی/کنترلی سفت و سخت
Economic basket case آشفته از نظر اقتصادی درب و داغون This worn out term is now used for contries and currencies rather than people in the newspap ...
وقفه ی خوشایند، دلپذیر یا مطلوب فرصت غنیمت کوتاهی برای دور شدن از چیزی مثل مشغله های روزمره ی زندگی
با قصد و نیت قبلی عمدی از قبل طرح شده با برنامه ی قبلی
arragned assembled Improvised Prepared Equipped Fitted fixed ( dishonestly ) manipulated Fraudulent Tampered :Rumi . Live life as if everything ...
To get information that interests or concerns many people
منظور کسی رو متوجه شدن ( گرفتی منو!؟ میدونی که چی میگم! ) •To understand one's meaning I’ll put it this way: She’s well - known, yet still ?unk ...
پاچه خواری کردن Bootlick Butter up Brown nose
ژنده مندرس پاره پاره کهنه Ragged nerves: کلافه، اعصاب درب و داغون، اعصاب خسته، پریشان، به هم ریخته
لباس پاره پوره، ژنده In old, dirty, torn clothes Worn and ripped clothing •Kids were clothed in rags •The girl in rags •His nerves were in rags a ...
کسی را دلباخته ی خود کردن دل کسی رو بردن شیفته ی خود کردن واله و شیدای خود کردن
مملو از آکنده از پر از سرشار از
To get/attain/avhieve one's end ( با تلاش و کار سخت ) به هدف خود رسیدن/نائل شدن
در نتیجه، با این حساب،
بسط و توسعه دادن
پیش کشیدن ( موضوعی )
Misleading, distracting clue In any situation, focusing on red herrings is a . deadly distraction Red herrings sow confusion. Confusion results ...
Get one's ducks in a row
دستکاری قوانین یک سیستم به منظور سوء استفاده از آن
با کسی بی ادبی کردن با گستاخی با کسی رفتار کردن To be rude To talk back
بهتر! چه بهتر! چه خوب! چه خوب که! خیلی هم خوب شد ( که ) !!
در هر حال به هر جهت
در نهایت شدت و حدت در اوج با تمام قوا به شدت . The dart game was in full swing again
فضاحت
گفتن حرف یا انجام کاری که بر رنج و آلام کسی می افزاید درد یا ناراحتی کسی را عمدا زیادتر کردن To make things worse for someone who is going through ...
دسته جمعی
• تن فروشی کردن • خود، آبرو، حیثیت یا قابلیت های خود را به قیمت ناچیز و برخلاف اصول اخلاقی خود فروختن
برگ پیشنهاد مناقصه
مناقصه To put something out to tender: به مناقصه گذاشتن
به مناقصه گذاشتن