miss the mark


1- ناکامیاب شدن یا بودن، موفق نشدن 2- دقیق نبودن، به هدف نزدن

جمله های نمونه

1. Her speech missed the mark and failed to generate the public support she had been hoping for.
[ترجمه گوگل]سخنرانی او نتیجه را از دست داد و نتوانست حمایت عمومی را که انتظارش را داشت ایجاد کند
[ترجمه ترگمان]سخنرانی اش علامت را از دست داد و نتوانست حمایت عمومی را که انتظارش را داشت تولید کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Their efforts to improve quality have somewhat missed the mark.
[ترجمه گوگل]تلاش آنها برای بهبود کیفیت تا حدودی از دست رفته است
[ترجمه ترگمان]تلاش های آن ها برای بهبود کیفیت تا حدی به هدف خود دست یافته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Although it contains a certain amount of truth, this theory ultimately misses the mark.
[ترجمه گوگل]اگرچه این نظریه حاوی مقدار معینی از حقیقت است، اما در نهایت این نظریه را از دست می دهد
[ترجمه ترگمان]اگرچه این نظریه دارای مقدار مشخصی از حقیقت است، اما این نظریه در نهایت باعث از دست دادن علامت می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The movie itself simply misses the mark.
[ترجمه گوگل]خود فیلم به سادگی از علامت گذاری خارج می شود
[ترجمه ترگمان]خود فیلم به سادگی این اثر را از دست می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The truth, however, is that most of the time it misses the mark.
[ترجمه گوگل]حقیقت، با این حال، این است که در بیشتر مواقع علامت را از دست می دهد
[ترجمه ترگمان]با این حال، حقیقت این است که اغلب اوقات این علامت را از دست می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. All too often, national political coverage misses the mark.
[ترجمه گوگل]اغلب اوقات، پوشش سیاسی ملی از نقطه نظر خود خارج می شود
[ترجمه ترگمان]اغلب اوقات، پوشش سیاسی ملی این علامت را نادیده می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Although it contains a grain of truth, this theory rather radically misses the mark.
[ترجمه گوگل]اگرچه این نظریه حاوی ذره‌ای از حقیقت است، اما این نظریه به‌طور ریشه‌ای نشان را از دست می‌دهد
[ترجمه ترگمان]اگر چه آن حاوی ذره ای از حقیقت است، اما این نظریه به طور افراطی آن را نادیده می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. As a welfare program, the minimum wage misses the mark because it worsens the status of the most disadvantaged youths.
[ترجمه گوگل]به عنوان یک برنامه رفاهی، حداقل دستمزد به دلیل اینکه وضعیت محروم ترین جوانان را بدتر می کند، از حد خود خارج می شود
[ترجمه ترگمان]به عنوان یک برنامه رفاهی حداقل حقوق به این دلیل است که وضعیت بسیاری از جوانان محروم را بدتر می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. In your recent coverage of Novell's letter of intent to purchase Unix System Laboratories you've really missed the mark.
[ترجمه گوگل]در پوشش اخیر خود از نامه قصد ناول برای خرید آزمایشگاه‌های سیستم یونیکس، شما واقعاً علامت را از دست داده‌اید
[ترجمه ترگمان]در پوشش اخیر مقاله Novell از قصد به خرید آزمایشگاه های سیستم یونیکس، شما واقعا هدف خود را از دست داده اید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. But the show missed the mark on other aspects of police work, the group said.
[ترجمه گوگل]این گروه گفت، اما نمایش نشانی از جنبه های دیگر کار پلیس را از دست داد
[ترجمه ترگمان]اما این گروه گفت که این نمایش نشانه ای از جنبه های دیگر کار پلیس را از دست داده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Sin - Sin means to miss the mark.
[ترجمه گوگل]گناه - گناه به معنای از دست دادن علامت است
[ترجمه ترگمان]سین - سین میخواد علامت رو از دست بده -
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Answer: Ninety-three percent of Americans miss the mark on vitamin E, according to the USDA's report.
[ترجمه گوگل]پاسخ: بر اساس گزارش وزارت کشاورزی آمریکا، نود و سه درصد از آمریکایی ها علامت ویتامین E را از دست می دهند
[ترجمه ترگمان]پاسخ: براساس گزارش وزارت کشاورزی، نود و سه درصد از آمریکایی ها علامت ویتامین E را از دست می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. One may as much miss the mark By aiming too high as too low.
[ترجمه گوگل]ممکن است با هدف گرفتن بیش از حد بالا و پایین، به همان اندازه امتیاز را از دست بدهید
[ترجمه ترگمان]ممکن است یکی از آن ها با هدف بالا رفتن بیش از حد از دست برود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Any attempt to describe the poems here will miss the mark.
[ترجمه گوگل]هر گونه تلاشی برای توصیف اشعار در اینجا نتیجه را از دست خواهد داد
[ترجمه ترگمان]هر تلاشی برای توصیف شعرهای در اینجا از قلم می افتد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. One may miss the mark by aiming too high as too low.
[ترجمه گوگل]ممکن است با هدف گرفتن بیش از حد بالا و پایین، علامت را از دست بدهیم
[ترجمه ترگمان]ممکن است یک نشانه با هدف بالا رفتن بیش از حد از دست برود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• not hit the target, fall short of the goal

پیشنهاد کاربران

تیر کسی به سنگ خوردن
نرسیدن به هدف مورد نظر
ناکام ماندن
از هدف بازماندن
در تلاش خود موفق نشدن
خطا رفتن تیر

بپرس