پیشنهادهای Figure (٣,٢٤٨)
۱ - رام و نرم کردن ( مثلا با مهربانی و محبت زباد برای گرفتن امتیازی یا پولی ) you need to sweeten him up before asking for the money. ۲ - حال و هوا ...
جان و مال The cost in blood and treasure : هزینه های جانی و مالی How much more blood and treasure must be sacrificed before the deceitful ?Bush ...
Iran needs to drum up more support for their next" "attack
موضوع یا مسئله ای که ارزش اندیشدن و تامل دارد. Thought snack Brain snack
ساده و پیش پا افتاده ( جلوه دادن ) کم اهمیت ( جلوه دادن ) the authors are pandering to the general reader with dumbed - down material )
بیش از More than Greater than Upwords of The food price has risn north of 20%.
بیش از More than Greater than North of We are kind of "flooded" by these books, with some . selling upwards of 6 million copies
As we get older, our energy levels tend to take a nosedive
To give one's word of promise قول شرف دادن In the evening the senior prisoner gave his word of honor that he would hang us if he finds hidden money
* کسی که از هر چیزی ایراد بنی اسرائیلی میگیره. * کسی که همیشه مته به خشخاش میذاره. * کسی که بیش از حد حساس هست و هر جا بره یه ایرادی می گیره هر چند ...
شکی درش نیست.
گرفتاریها دردسرها
ورودی
1 - نیکی کردن 2 - لطف کردن برای کسی • favor • Good deed To do someone a good turn To do something good/kind/helpful to sombody else . Maybe one day ...
کوله پشتی که سربازان برای حمل وسایل خود استفاده می کنند و معمولا یک بند دارد و روی سانه قرار داده میشود.
In slang: secret information اطلاعات واقعی و درست از چیزی یا کسی که خیلیا ازش بی خبرند. Here is the skinny To get the skinny on He wanted to get t ...
برخلاف انتظار؟؟؟
انتقاد شدید دیگران را باعث شدن
مایه ی افتخار ( جنبه ی منفی )
جوابِ ( توهین یا انتقاد ) کسی را تند و سریع کف دستش گذاشتن
To have no scruples ابائی از انجام کاری ( معمولا غیر اخلاقی ) نداشتن . They had lost all scuples in their fight for existence آنهادر مبارزه برای ...
To eat well
نقش بسزایی داشتن He was instrumental in causing enormous suffering and much bloodshed in this world.
To give sb willies عصبان، ناراحت و مضطرب کردن
کسی که خیلی در موردش جوک میسازن سوژه ی خنده و مضخکه ی دیگران
گویای خیلی چیزها بودن Things That Speak Volumes About Another Person
شد همان آش و همان کاسه
وقتی یه چیزی مشکوک میزنه میگیم: جریان چیه؟ چه کلکی تو کاره؟ چه کاسه ای زیر نیم کاسه است؟
??What's the catch جریان چیه؟ قضیه چی؟ وقتی یه چیزی مشکوک میزنه میگیم.
پخمه
Desultory quite rhyms with its persian meaning "همینطوری "
دلیل یا توضیح قانع کننده ای برای من نیست. باب میل من نیست؟؟؟ رضایت خاطر من رو جلب نمیکنه؟؟؟ چنگی به دل نمیزنه؟ the material explanation that th ...
یه آدم قابل اتکا و قابل اعتماد که خیلی خوب از پس کارها برمیاد.
به خاطر آوردن به یاد چیزی افتادن/انداختن
حیوان باری/بارکش Any domesticated animal used by humans to carry goods and materials.
پولک ( با پولک ) تزئین شدن spangled with The grass was spangled with flowers.
مشخص معین از پیش تعیین شده Some predetermined dining - out habits
توهین آمیز و قدیمی: سیاه پوست آفریقایی
غیر معمول
جیرینگ جیرینگ سکه The prosperous chink of money
هر آنچه در توان داشت را رو کردن
قانون بی چون و چرا قانون لایتغیر The iron law of the game.
@ محسن بنی طبا چون stubborn هم معنی میده.
Impression of hunger فشار ( ناشی از ) گرسنگی
کاملا جدید به تازگی/جدیداً به بازار آمده Referes to the newness of an object
An internet slang to say f**k
Struggling with
اعتراف کردن to admit/ confess تسلیم شدن to surrender اجازه خواستن برای پرسیدن سوال to ask a question or to answer it بالا بردن دست به نشانه ی حاضر ...
Specifics= جزئیات
علاقه ی خیلی شدید و بی دلیلی به چیزی داشتن I have a thing for world flags.