تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

خنزر پنزر

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

مثلی هست در ترکی که میگه: آتی آتئن یانئنا باغلاسان هم رنگ اولماسالا هم خوی اولاللار که به فارسی میشه: دو تا اسب رو کنار هم ببندی هم رنگ نمیشن اما خل ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٢

Or rub shoulders with: نشست و برخواست کردن دمساز شدن همنشینی کردن معاشرت کردن/داشتن

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٢

اهل چیزی بودن ، مثلا اهل ورزش بودن A coworker of mine isn't that big on workout.

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

۱ - کشتن، The man who has fed the chicken every day throughout its life at last wrings its neck instead. ۲ - اصطلاحی هست که عصابنیت بیش از حد رو ن ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٢

توانایی/هنر سخنوری

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٢

حس و حال جشن به چیزی دادن مثلا بستن روبان و . . .

پیشنهاد

اعصاب خورد کن استرس برانگیز پر استرس استرس زا

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

محتوا محور

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

احتمالا همون فشل باشه!! Mr. Shahab is quick witted and facile with words.

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٣

فی الفور و بی معطلی و در جا و بی درنگ و بدون فکر و برنامه ی قبلی و بدون صرف وقت زیاد Too often, people presume the ability to improvise on the fly ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

See: Brain fart entry

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
١

نوشته ی ( مقاله، . . . ) یا اقدامی ( حمله، طرح و نقشه، . . . که هدف آن انتقاد شدید و در حد تخریب شخصیت فردی دیگری است.

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
١

اشتباه مضحکانه ای کردن

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
١

خلاف موضوعی را ثابت کردن

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
١

پانزدهمین یا سیزدهمین روز هر ماه در تقویم روم باستان ( ) روزی که وسط ماه میفته )

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

موتور سیکلت چهارچرخ

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد

غیر واقعی ساختگی توهم پوچ و بی پایه

پیشنهاد
٠

موضوع تازه ای نیست چیز جدیدی نیست

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
١

بررسی یا نگاه اجمالی A rapid/quick/swift once - over A visual once - over A good once - over a thorough once - over A serious once - over A not - s ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

عاقلانه است، منطقیه، فکر خوبیه When you're signing a contract, it's smart to read it carefully rather than just giving it a once - over.

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

نفس کش خواستن رجز خوانی ( برای مبارزه طلبیدن )

پیشنهاد
٢

یعنی رجز خوانی کردن و به مبارزه طلبیدن در انگلیسی battle cry می گن به این رجز ها

پیشنهاد
٠

To stretch yourself too thin

پیشنهاد
٠

وقتی مسئوایتهای بیش از توان خود به عهده میگیرید و در نتیجه ی اون به حدی میرسید که احساس می کنید دیگه بریدید

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بر عهده گرفتن و انجام دادن تعهدات و مسئولیتهای بیش توان و کارایی خود

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

برای رد کردنیا نپذیرفتند پیشنهاد بکار میره و در کل به معنی نه هست. I have to pass on dinner tonight

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کلاه سفید بلند پیله داری که توسط سرآشپزها پوشیده میشه و به اختصار toque هم گفته میشه.

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

توجه و نگاه دیگران را به خود معطوف کردن کانون توجه بقیه شدن

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

@ آرمان بدیعی: سپاس از مثالهای قرآنی.

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در متون رسمی یا ادبی بیشتر کاربرد داره: نتوانستن ، قادر نبودن در شرایط انجام کاری یا بودن در موقعیتی نبودن، cannot afford to . We can ill afford a ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٣

A man of his caliber مردی در حد و اندازه ی او ، مردی با چنین ویژگیهایی

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نامحسوس؟؟؟

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٢

مغرضانه اغواگرانه اغواکننده

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

Or: Make it out alive جان سالم به در بردن ( و سالم به خانه بازگشتن ) means to successfully return to your home without getting hurt or encounterin ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

خنده ی از ته دل که باعث میشه اشک از چشماتون دربیاد خوشی زیاد نشاط و خنده فراوان سرخوشی سرمستی Again the young manl had difficulty in controlling hi ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

@علی اکبر منصوری: Unbirdled اشتباه است و املای درست آن unbridled میباشد. که " آن برایدلد" تلفظ میشود.

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

شادی خنده نشاط سرخوشی

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نحس

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

رجوع شود به معنی اصطلاح Rule of thumb

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

رهبر کلیدی عقیده KOL افرادی هستند که در حوزه ی خاصی دارای نفوذ و اعتبار زیادی هستند و می توانند بر نظرات، تصمیمات و رفتار مخاطبان تأثیر بگذارند. ای ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

KOL: مخفف Key Opinion Leader

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

علاوه بر معانی ذکر شده توسط دوستان معنی idiomatic هم داره. • در مقایسه با موضوع اصلی: کم اهمیت جزئی Sara is but a side note in the life of him.

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در تجارت و در شبکه های اجتماعی به معنای ایجاد یا پدید آمدن گروهی از مشتریان، علاقمندان، یا حامیان دائمی و یا پرو پا قرص هم در دنیای واقعی هم در دنیای ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مغالطه ی کلی گویی یا مغالطه ی کلیت اصطلاحی جدید و بدعت گذاری شده می باشد که عنوان اصلی آن sweeping generalization یا کلی گویی افراطی می باشد واز طری ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دو ارزشی در تفکر دو ارزشی که تفکر سیاه و سفید ( black and white thinking ) و یا تفکر باینری binary ) thinking ) نیز نامیده می شود تنها دو گروه مطلق خ ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

معنا شناسی عمومی: این مکتب فکری به بررسی نحوه ی واکنش انسانها به اتفاقات پیرامون آنهابر اساس معانی آنها می پردازد و بر این باور است که برداشت انسانها ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ابهام و پیچیدگی معنایی He could not fathom, for the life of him, if Luba Luft’s semantic fog had purpose. او به هیچ عنوان نمی توانست بفهمد آیا هدفی ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به هیچ عنوان. . in any way at all He could not fathom, for the life of him, if Luba Luft’s semantic fog had purpose. او به هیچ عنوان قادر نبود بفهم ...