پیشنهادهای فریــــماه رفیعی (٣٦٠)
نادیدنی
منزلگاه موقت
sojourn
ماده شکل گرفته از ستاره ترکیبات فیزیکی ستاره
کمی کمتر یا بیشتر
نیروی مقابل فشار بیرونی وارد کردن
پردستاورد
حوزه، شاخه ممکنه یه جاهایی حوزه معنا بده مثلا this term is well understood in a spiritual vein
افکار شرطی شده شرطی شدگی های ذهن افکار از پیش ساخته
راهپیمایی
سفر مقدس ، سفر معنوی
بخشایندگی دقت کنید به اشتباه از "بخشندگی" استفاده نکنید که معنای متفاوت دارند.
مبارک، فرخنده، پذیرفته، خوش یمن، نیک فرجام مثلا در چنین عبارتی: A welcomed renaissance
پرده برداشتن از حقیقت نور انداختن بر تاریکی ناآگاهی
حضرت مقدس عنوانی که پیش از القاب رهبران مذهبی استفاده می شود. مثلا حضرت مقدس دالای لاما His holiness Dalai lama
Season for nonviolence "دوران پرهیز از خشونت" جنبشی با رهبری گاندی برای خشونت پرهیزی
به فعلیت درآوردن Activate your potentials پتانسیل های بالقوه تان را به فعلیت درآورید
تشویق گر شوق برانگیز
انگیزه بخش
مفاهیم، مفهوم گاهی اوقات در برگرداندن جمله به فارسی، ایده معادل مناسبی نیست و منظور کلی تری پشت واژه idea هست. مفهوم معادل مناسبی براش هست. This bo ...
در بعضی متون این معنا براش قشنگه: گمگشتگی
میشه اینطور هم ترجمه ش کرد: پذیرای شما هستم، چون در عبارت منفیش به این شکل میاد You are not welcome anymore دیگه پذیرفته نیستی، دیگه جات اینجا نیست
گواهیِ تأیید دادن شهادت دادن در فرهنگ ما بار معنایی خیلی قانونی و محاکمه ای داره. گاهی این واژه در متونی استفاده میشه که معنای قانونی توش مهم نیست ...
قابل شرح تشریحی چیزی که بتونی اون رو شرح بدی مثل exploratory statements: عبارت هایی که در جواب اون ها نیاز به توضیح داشته باشی و با بله یا خیر جواب ...
حق به جانب
با استعداد
حرمت ذهنی قائل شدن، گرامی داشتن در ذهن *دقت کنید* لطفا و حتما در بررسی معادل فارسی کلمات، به خصوص در امر ترجمه، به مترادف های انگلیسی اون کلمه فکر ک ...
در مورد سوال، تشریحی هم معنا میده. سوالات تشریحی در واقع سوالاتی که در جوابشون شما بله یا خیر نمیارین و آزادانه مینویسین.
بی انرژی با حالتی بی انرژی
گمراهی سردرگمی
عمده فروشی توی این جمله که به صورت جمع استفاده شده عمده فروشی هم معنا می ده They decided to join the suburban masses and opt for a minivan آنها تصمی ...
بوق ممتد
محدوده وزنی ثابت نظریه set point در وزن بدن
این عبارت یا مختصر آن PSO یکی از نظریه های روانشناس آمریکایی جان گاتمن است به معنی "غلبه ی احساسات مثبت" ( غلبه بر ) اشتباه است. در مقابل NSO یعنی ...
هرچیزی هست غیر از این It's anything but
دیدگاه درونی فرد ( نسبت به شرایطی که آن را تجربه کرده است. )
خشم حق جویانه
to bat down: To knock down like a bat به زمین کوبیدن، از پای درآوردن
این عبارت بخشی از شعر رابرت کریلی است که معنای استعاری دارد و من به همون شکل ادبی ترجمه ش میکنم: "فرش برآمدگی اش را فریاد می کند" مثلا به این شکل در ...
آب در هاون کوبیدن تلاش بی اثر کردن
مقابله به مثل در پاسخ به اتهام دیگری
اصطلاحی که زوج درمانگر معروف آقای گاتمن در حوزه روانشناسی ابداع کردند بوی ناخوشایند تعارضی محتمل - ردپای یک تعارض در رابطه لحظاتی که بنظر میرسه حساسه ...
دریغ it is regrettable : دریغ است
lace with sth چاشنی چیزی کردن روانه ی چیزی کردن با چیزی همراه کردن
به عنوان اسم: نکته مهم، بها یا هزینه انجام دادن چیزی the catch to have peace in life is to build your relationship نکته ی رسیدن به آرامش اینه که رابط ...
به عنوان اسم: اتحاد، همبستگی، شبکه ای متحد
معادلی که برای این کلمه به ذهنم رسید رو خیلی دوست دارم! توی بعضی متن ها بار معنایی منفی برای این کلمه جواب نمیده. �ارزانی کردن� در متن زیر یکی از مع ...
میانه رویی
سرپوشیده
موقعیتی که زانو تاب برمی دارد، شل می شود و به اصطلاح از زانو می افتید