hedonic

/həˈdɑːnɪk//həˈdɑːnɪk/

معنی: مربوط بخوشی ولذت
معانی دیگر: وابسته به لذت

جمله های نمونه

1. Second, the hedonic pricing method would analyse the behaviour of economic agents whose prices reflected the value of voluntary labour.
[ترجمه گوگل]دوم، روش قیمت‌گذاری لذت‌گرا، رفتار عوامل اقتصادی را که قیمت‌هایشان ارزش کار داوطلبانه را منعکس می‌کند، تحلیل می‌کند
[ترجمه ترگمان]دوم، روش قیمت گذاری دوگانه رفتار عوامل اقتصادی را تحلیل می کند که قیمت آن ها منعکس کننده ارزش کار داوطلبانه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Hedonic value is more subjective and personal than its utilitarian counterpart and results from fun and playfulness rather than from task completion.
[ترجمه گوگل]ارزش لذت‌گرا بیشتر ذهنی و شخصی است تا همتای فایده‌گرایانه‌اش و ناشی از سرگرمی و بازیگوشی است تا از اتمام کار
[ترجمه ترگمان]ارزش دوگانه ذهنی و شخصی بیشتر از طرف سود گرایانه آن است و به جای تکمیل کار، از لذت و شیطنت ناشی می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. An estimated hedonic price equation is used to calculate the increases in housing prices as the exceedance probability of flooding decreases.
[ترجمه گوگل]معادله قیمت لذت‌گرایانه تخمین زده شده برای محاسبه افزایش قیمت مسکن با کاهش احتمال مازاد بر سیل استفاده می‌شود
[ترجمه ترگمان]برای محاسبه افزایش ها در قیمت مسکن به عنوان احتمال کاهش سیل، از معادله قیمت hedonic برآورد شده استفاده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The theory of hedonic price thinks there is substitution relation between wage and safety.
[ترجمه گوگل]تئوری قیمت لذت‌گرا فکر می‌کند که بین دستمزد و ایمنی رابطه جانشینی وجود دارد
[ترجمه ترگمان]نظریه قیمت دوگانه فکر می کند رابطه جانشینی بین حقوق و حقوق وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Scholars have discovered that one way consumers combat hedonic adaptation is to buy many small pleasures instead of one big one.
[ترجمه گوگل]محققان کشف کرده‌اند که یکی از راه‌های مبارزه مصرف‌کنندگان با سازگاری لذت‌گرا، خرید بسیاری از لذت‌های کوچک به جای یک لذت بزرگ است
[ترجمه ترگمان]محققان کشف کرده اند که یکی از روش های مبارزه با لذت مصرف کنندگان، خریدن بسیاری از تفریحات کوچک به جای یک روش بزرگ است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. In the application of hedonic price model, it has a wide choice of function forms, including linear function, logarithmic function and semi-logarithmic function, etc.
[ترجمه گوگل]در کاربرد مدل قیمت هدونیک دارای انتخاب گسترده ای از اشکال تابع از جمله تابع خطی، تابع لگاریتمی و تابع نیمه لگاریتمی و غیره است
[ترجمه ترگمان]در کاربرد مدل قیمت دوگانه، یک انتخاب گسترده از اشکال تابع، از جمله تابع خطی، تابع لگاریتمی و تابع نیمه لگاریتمی، و غیره دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Here cultural hedonic deep, ancient Chaoshan culture edify here growth us.
[ترجمه گوگل]در اینجا فرهنگ لذت‌بخش فرهنگی عمیق و باستانی چاوشان ما را در اینجا پرورش می‌دهد
[ترجمه ترگمان]در اینجا فرهنگ hedonic فرهنگی غنی و باستانی رشد می کند که ما را رشد می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Hedonic price index is a price index based on quality adjustment.
[ترجمه گوگل]شاخص قیمت لذت بخش یک شاخص قیمت بر اساس تعدیل کیفیت است
[ترجمه ترگمان]شاخص قیمت دوگانه یک شاخص قیمت براساس تنظیم کیفیت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Broadly speaking, on-line shopping experiences can be categorized into two distinct dimensions: utilitarian and hedonic value.
[ترجمه گوگل]به طور کلی، تجارب خرید آنلاین را می توان به دو بعد متمایز طبقه بندی کرد: ارزش سودگرایانه و ارزش لذت جویانه
[ترجمه ترگمان]به طور کلی، تجارب خرید آنلاین را می توان به دو بعد متمایز تقسیم کرد: ارزش فایده و لذت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Based on the configuration of variables they were interpreted as valence ( hedonic tone ) and activation.
[ترجمه گوگل]بر اساس پیکربندی متغیرها، آنها به عنوان ظرفیت (تون لذت بخش) و فعال سازی تفسیر شدند
[ترجمه ترگمان]براساس پیکربندی متغیرها، آن ها به عنوان ظرفیت (لحن دوگانه)و فعال کردن تفسیر شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Varying the routine is likely to minimise the effects of hedonic adaptation.
[ترجمه گوگل]تغییر روال ممکن است اثرات سازگاری لذت‌گرا را به حداقل برساند
[ترجمه ترگمان]تغییر روتین به احتمال زیاد اثرات سازگاری دوگانه را به حداقل می رساند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Human Capital Approach (HKA) was often used to valuate health damages from pollution (or benefits from abatement). It is being replaced by Hedonic Price Method in developed countries.
[ترجمه گوگل]رویکرد سرمایه انسانی (HKA) اغلب برای ارزیابی آسیب های بهداشتی ناشی از آلودگی (یا مزایای کاهش) استفاده می شود در کشورهای توسعه یافته با روش قیمت هدونیک جایگزین می شود
[ترجمه ترگمان]رویکرد سرمایه انسانی (HKA)اغلب برای valuate آسیب های بهداشتی ناشی از آلودگی (یا مزایای کاهش آلودگی)مورد استفاده قرار می گیرد این روش جایگزین روش قیمت گذاری دوگانه در کشورهای توسعه یافته شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

مربوط به خوشی و لذت (صفت)
hedonic, hedonistic

انگلیسی به انگلیسی

• pertaining to pleasure, pertaining to hedonism

پیشنهاد کاربران

لذت بخش، لذت آور
hedonic treadmill : تردمیل لذت
عدم لذت پس از دستیابی به خواسته و رفتن به سمت لذت دیگر
در مدیریت Hedonic value یعنی ارزش لذت!
hedonic adaptation در روانشناسی به معنای سازگاری لذت جویانه است
دوگانه
لذت گرایانه
لذت جویانه

بپرس